سورة البقرة بالفارسية
الم(1) الف. لام. ميم. |
ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ(2) اين است همان كتابى كه در آن هيچ شكى نيست. پرهيزگاران را راهنماست: |
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(3) آنان كه به غيب ايمان مىآورند و نماز مى گزارند، و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مى كنند، |
وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ(4) و آنان كه به آنچه بر تو و بر پيامبران پيش از تو نازل شده است ايمان مىآورند و به آخرت يقين دارند. |
أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5) ايشان از سوى پروردگارشان قرين هدايتند، و خود رستگارانند. |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ(6) كافران را خواه بترسانى يا نترسانى تفاوتشان نكند، ايمان نمى آورند. |
خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ(7) خدا بر دلهايشان و بر گوششان مهر نهاده و بر روى چشمانشان پردهاى است، و برايشان عذابى است بزرگ. |
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ(8) پارهاى از مردم مىگويند: به خدا و روز قيامت ايمان آوردهايم. حال آنكه ايمان نياوردهاند. |
يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ(9) اينان خدا و مؤمنان را مىفريبند، و نمىدانند كه تنها خود را فريب مىدهند. |
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ(10) در دلهاشان مرضى است و خدا نيز بر مرضشان بيفزوده است و به كيفر دروغى كه گفتهاند برايشان عذابى است دردآور. |
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ(11) چون به آنان گفته شود كه در زمين فساد مكنيد، مىگويند: ما مصلحانيم. |
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ(12) آگاه باشيد كه اينان خود تبهكارانند و نمىدانند. |
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِن لَّا يَعْلَمُونَ(13) و چون به آنان گفته شود كه شما نيز همانند ديگر مردمان ايمان بياوريد، مىگويند: آيا ما نيز همانند بيخردان ايمان بياوريم؟ آگاه باشيد، كه آنان خود بيخردانند و نمىدانند. |
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ(14) و چون به مؤمنان مىرسند، مىگويند: ايمان آوردهايم. و چون با شيطانهاى خويش خلوت مىكنند، مىگويند: ما با شما هستيم، ما استهزايشان مىكنيم. |
اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ(15) خداست كه آنها را استهزا مىكند و وامىگذاردشان تا همچنان در طغيان خويش سرگردان بمانند. |
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ(16) اينان گمراهى را به هدايت خريدند، پس تجارتشان سود نكرد و در شمار هدايت يافتگان درنيامدند. |
مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ(17) مثلشان، مثل آن كسى است كه آتشى افروخت، چون پيرامونش را روشن ساخت، خدا روشنايى از آنان بازگرفت و نابينا در تاريكى رهايشان كرد. |
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ(18) كرانند، لالانند، كورانند، و بازنمىگردند. |
أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ(19) يا چون بارانى سخت در ظلمت همراه با رعد و برق از آسمان فرود آيد، تا مباد كه از بانگ صاعقه بميرند، انگشتان خويش در گوشها كنند. و خدا بر كافران احاطه دارد. |
يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(20) نزديك باشد كه برق ديدگانشان را نابينا سازد، هرگاه كه بردَمد چند گامى برمىدارند، و چون خاموش شود، از رفتن بازايستند. اگر خدا مىخواست، گوشهاشان را كر و چشمانشان را كور مىساخت، كه او بر هر كارى تواناست. |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(21) اى مردم، پروردگارتان را كه شما و پيشينيانتان را بيافريده است بپرستيد. باشد كه پرهيزگار شويد. |
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ ۖ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ(22) آن خداوندى كه زمين را چون فراشى بگسترد، و آسمان را چون بنايى بيفراشت، و از آسمان آبى فرستاد، و بدان آب براى روزى شما از زمين هر گونه ثمرهاى برويانيد، و خود مىدانيد كه نبايد براى خدا همتايانى قرار دهيد. |
وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(23) و اگر در آنچه بر بنده خويش نازل كردهايم در ترديد هستيد، سورهاى همانند آن بياوريد و جز خداى همه حاضرانتان را فراخوانيد اگر راست مىگوييد. |
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَلَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ۖ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ(24) و هرگاه چنين نكردهايد -كه هرگز نتوانيد كرد- پس بترسيد از آتشى كه براى كافران مهيّا شده و هيزم آن مردمان و سنگها هستند. |
وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ ۖ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(25) به آنان كه ايمان آوردهاند، و كارهاى شايسته كردهاند، بشارت ده كه برايشان بهشتهايى است كه در آن نهرها جارى است. و هرگاه كه از ميوههاى آن برخوردار شوند گويند: پيش از اين، در دنيا، از چنين ميوههايى برخوردار شده بوديم، كه اين ميوهها شبيه به يكديگرند. و نيز در آنجا همسرانى پاكيزه دارند و در آنجا جاودانه باشند. |
۞ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ(26) خدا ابايى ندارد كه به پشه و كمتر از آن مثل بزند. آنان كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن مثل درست و از جانب پروردگار آنهاست. و امّا كافران مىگويند كه خدا از اين مثل چه مىخواسته است؟ بسيارى را بدان گمراه مىكند و بسيارى را هدايت. امّا تنها فاسقان را گمراه مى كند. |
الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ(27) كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مىشكنند و آنچه را كه خدا به پيوستن آن فرمان داده مىگسلند و در زمين فساد مىكنند، زيانكارانند. |
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(28) چگونه خدا را انكار مىكنيد، در حالى كه مُرده بوديد و او شما را زنده ساخت، باز مىميراند و زنده مىكند و آنگاه به نزد او بازگردانده مى شويد؟ |
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(29) اوست كه همه چيزهايى را كه در روى زمين است برايتان بيافريد، آنگاه به آسمان پرداخت و هر هفت آسمان را برافراشت و خود از هر چيزى آگاه است. |
وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(30) و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمين خليفهاى مى آفرينم، گفتند: آيا كسى را مىآفرينى كه در آنجا فساد كند و خونها بريزد، و حال آنكه ما به ستايش تو تسبيح مىگوييم و تو را تقديس مى كنيم؟ گفت: من آن دانم كه شما نمىدانيد. |
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(31) و نامها را به تمامى به آدم بياموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه كرد. و گفت: اگر راست مىگوييد مرا به نامهاى اينها خبر دهيد. |
قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ(32) گفتند: منّزهى تو. ما را جز آنچه خود به ما آموختهاى دانشى نيست. تويى داناى حكيم. |
قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ(33) گفت: اى آدم، آنها را از نامهايشان آگاه كن. چون از آن نامها آگاهشان كرد، خدا گفت: آيا به شما نگفتم كه من نهان آسمانها و زمين را مىدانم، و بر آنچه آشكار مىكنيد و پنهان مىداشتيد آگاهم؟ |
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ(34) و به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده كنيد. همه سجده كردند جز ابليس، كه سرباز زد و برترى جست. و او از كافران بود. |
وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ(35) و گفتيم: اى آدم، خود و زنت در بهشت جاى گيريد. و هر چه خواهيد، و هر جا كه خواهيد، از ثمرات آن به خوشى بخوريد. و به اين درخت نزديك مشويد، كه به زمره ستمكاران درآييد. |
فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ(36) پس شيطان آن دو را به خطا واداشت، و از بهشتى كه در آن بودند بيرون راند. گفتيم: پايين رويد، برخى دشمن برخى ديگر، و قرارگاه و جاى برخوردارى شما تا روز قيامت در زمين باشد. |
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(37) آدم از پروردگارش كلمهاى چند فرا گرفت. پس خدا توبه او را بپذيرفت، زيرا توبهپذير و مهربان است. |
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(38) گفتيم: همه از بهشت فرو شويد؛ پس اگر از جانب من راهنمايى برايتان آمد، بر آنها كه از راهنمايى من پيروى كنند بيمى نخواهد بود و خود اندوهناك نمىشوند. |
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(39) كسانى كه كافر شوند، و آيات خدا را تكذيب كنند خود اهل جهنّمند و جاودانه در آنجا خواهند بود. |
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ(40) اى بنى اسرائيل، نعمتى را كه بر شما ارزانى داشتم به ياد بياوريد. و به عهد من وفا كنيد تا به عهدتان وفا كنم. و از من بترسيد. |
وَآمِنُوا بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ ۖ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ(41) و به آنچه نازل كردهام و كتاب شما را تصديق مىكند ايمان بياوريد، و از نخستين كسانى كه انكارش مىكنند مباشيد. و آيات مرا به بهاى اندك مفروشيد و از من بيمناك باشيد. |
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ(42) حق را به باطل مياميزيد و با آنكه حقيقت را مىدانيد، كتمانش مكنيد. |
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ(43) و نماز را برپاى داريد و زكات بدهيد و با ركوعكنندگان ركوع كنيد. |
۞ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(44) آيا در حالى كه كتاب را مىخوانيد، مردم را به نيكى فرمان مىدهيد و خود را فراموش مىكنيد؟ آيا به عقل درنمىيابيد؟ |
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ(45) از شكيبايى و نماز يارى جوييد. و اين دو، كارى دشوارند، جز براى اهل خشوع: |
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(46) آنان كه بىگمان مىدانند كه با پروردگار خود ديدار خواهند كرد و نزد او باز مىگردند. |
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ(47) اى بنى اسرائيل، نعمتى را كه بر شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان برترى دادم به ياد بياوريد. |
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(48) و بترسيد از روزى كه هيچ كس ديگرى را به كار نيايد و هيچ شفاعتى از كسى پذيرفته نگردد و از كسى عوضى نستانند و كسى را يارى نكنند. |
وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ(49) و به ياد آريد آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيديم: شما را شكنجههاى سخت مىكردند، پسرانتان را مىكشتند و زنانتان را زنده مى گذاشتند. و در اين آزمونى بزرگ از سوى پروردگارتان بود. |
وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ(50) و آن هنگام را كه دريا را برايتان شكافتيم و شما را رهانيديم و فرعونيان را در برابر چشمانتان غرقه ساختيم. |
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ(51) و آن هنگام را كه چهل شب با موسى وعده نهاديم و شما كه ستمكاران بوديد، بعد از او گوساله را پرستيديد. |
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(52) پس گناهانتان را عفو كرديم، باشد كه سپاسگزار باشيد. |
وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(53) و به ياد آريد آن هنگام را كه به موسى كتاب و فرقان داديم، باشد كه هدايت شويد. |
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ ۚ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(54) و آن هنگام را كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من، شما بدان سبب كه گوساله را پرستيديد بر خود ستم روا داشتيد؛ اينك به درگاه آفريدگارتان توبه كنيد و يكديگر را بكشيد، كه چنين كارى در نزد آفريدگارتان ستودهتر است. پس خدا توبه شما را بپذيرفت، زيرا توبهپذير و مهربان است. |
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ(55) و آن هنگام را كه گفتيد: اى موسى، ما تا خدا را به آشكارا نبينيم به تو ايمان نمىآوريم. و همچنان كه مىنگريستيد صاعقه شما را فرو گرفت. |
ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(56) و شما را پس از مردن زنده ساختيم، شايد سپاسگزار شويد. |
وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ۖ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(57) و ابر را سايبانتان گردانيديم و برايتان مَنّ و سَلوى فرستاديم: بخوريد از اين چيزهاى پاكيزه كه شما را روزى دادهايم. و آنان بر ما ستم نكردند، بلكه بر خود ستم مىكردند. |
وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ ۚ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ(58) و به ياد آريد آن زمان را كه به شما گفتيم: به اين قريه درآييد و از نعمتهاى آن هر چه و هر جا كه خواسته باشيد به فراوانى بخوريد. ولى سجدهكنان از دروازه داخل شويد و بگوييد: بار گناه از ما فرو نه. تا خطاهاى شما را بيامرزيم و به پاداش نيكوكاران بيفزاييم. |
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ(59) امّا ستمكاران آن سخن را ديگر كردند و بر آنان به جزاى عصيانى كه كرده بودند عذابى آسمانى فرود آورديم. |
۞ وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ(60) و به ياد آريد آنگاه را كه موسى براى قوم خود آب خواست. گفتيم: عصايت را بر آن سنگ بزن. پس دوازده چشمه از آن بگشاد. هر گروهى آبشخور خود را بدانست. از روزى خدا بخوريد و بياشاميد و در روى زمين به فساد سركشى مكنيد. |
وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ۗ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ(61) و آنگاه را كه گفتيد: اى موسى، ما بر يك نوع طعام نتوانيم ساخت، از پروردگارت بخواه تا براى ما از آنچه از زمين مىرويد چون سبزى و خيار و سير و عدس و پياز بروياند. موسى گفت: آيا مىخواهيد آنچه را كه برتر است به آنچه فروتر است بدل كنيد؟ به شهرى باز گرديد كه در آنجا هر چه خواهيد به شما بدهند. مقرر شد بر آنها خوارى و بيچارگى و با خشم خدا قرين شدند. و اين بدان سبب بود كه به آيات خدا كافر شدند و پيامبران را به ناحق كشتند و نافرمانى كردند و تجاوز ورزيدند. |
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(62) كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه آيين يهودان و ترسايان و صابئان را برگزيدند، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند و كارى شايسته كنند، خدا به آنها پاداش نيك مىدهد و نه بيمناك مى شوند و نه محزون. |
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(63) و به ياد آريد آن زمان را كه با شما پيمان بستيم و كوه طور را بر فراز سرتان بداشتيم. آنچه را كه به شما دادهايم با اطمينان بگيريد و آنچه را كه در آن است به خاطر بسپاريد. باشد كه پرهيزگار شويد. |
ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ ۖ فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ(64) ولى زان پس از فرمان سرباز زديد و اگر فضل و رحمت خدا نبود از زيانكاران مىبوديد. |
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ(65) و شناختهايد آن گروه را كه در آن روز شنبه از حد خود تجاوز كردند، پس به آنها خطاب كرديم: بوزينگانى خوار و خاموش گرديد. |
فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ(66) و آنها را عبرت معاصران و آيندگان و اندرزى براى پرهيزگاران گردانيديم. |
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً ۖ قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا ۖ قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ(67) و به ياد آريد آن هنگام را كه موسى به قوم خود گفت: خدا فرمان مى دهد كه گاوى را بكشيد. گفتند: آيا ما را به ريشخند مىگيرى؟ گفت: به خدا پناه مىبرم اگر از نادانان باشم. |
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَٰلِكَ ۖ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ(68) گفتند: براى ما پروردگارت را بخوان تا بيان كند كه آن چگونه گاوى است؟ گفت: مىگويد: گاوى است نه سخت پير و از كارافتاده، نه جوان و كارناكرده، ميانسال. اكنون بكنيد آنچه شما را مىفرمايند. |
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ(69) گفتند: براى ما پروردگارت را بخوان تا بگويد كه رنگ آن چيست؟ گفت: مىگويد: گاوى است به زرد تند كه رنگش بينندگان را شادمان مى سازد. |
قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ(70) گفتند: براى ما پروردگارت را بخوان تا بگويد آن چگونه گاوى است؟ كه آن گاو بر ما مشتبه شده است، و اگر خدا بخواهد ما بدان راه مى يابيم. |
قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا ۚ قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ ۚ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ(71) گفت: مىگويد: از آن گاوان نيست كه رام باشد و زمين را شخم زند و كِشته را آب دهد. بىعيب است و يكرنگ. گفتند: اكنون حقيقت را گفتى. پس آن را كشتند، هر چند كه نزديك بود كه از آن كار سرباز زنند. |
وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ(72) و به ياد آريد آن هنگام را كه كسى را كشتيد و بر يكديگر بهتان زديد و پيكار درگرفتيد و خدا آنچه را كه پنهان مىكرديد آشكار ساخت. |
فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ كَذَٰلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَىٰ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(73) سپس گفتيم: پارهاى از آن را بر آن كشته بزنيد. خدا مردگان را اينچنين زنده مىسازد، و نشانههاى قدرت خويش را اينچنين به شما مى نماياند، باشد كه به عقل دريابيد. |
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(74) پس از آن دلهاى شما چون سنگ، سخت گرديد، حتى سختتر از سنگ كه از سنگ گاه جويها روان شود، و چون شكافته شود آب از آن بيرون جهد، و گاه از ترس خدا از فراز به نشيب فرو غلتد، و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست. |
۞ أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ(75) آيا طمع مىداريد كه به شما ايمان بياورند، و حال آنكه گروهى از ايشان كلام خدا را مىشنيدند و با آنكه حقيقت آن را مىيافتند تحريفش مىكردند و از كار خويش آگاه بودند؟ |
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(76) و چون با مؤمنان ديدار كنند، گويند: ما هم ايمان آوردهايم. و چون با يكديگر خلوت كنند، گويند: آيا با آنان از دانشى كه خدا به شما ارزانى داشته سخن مىگوييد، تا به يارى آن در نزد پروردگارتان بر شما حجت آرند؟ آيا به عقل در نمىيابيد؟ |
أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ(77) آيا نمىدانند كه هر چه را كه پنهان مىدارند و هر چه را كه آشكار مى سازند، خدا مىداند؟ |
وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ(78) برخى از ايشان بيسوادانى هستند كه نمىدانند در آن كتاب چيست، جز سخنانى كه شنيدهاند و مىخوانند. اينان تنها پايبند گمان خويشند. |
فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ(79) پس واى بر آنهايى كه كتاب را خود به دست خود مىنويسند، و تا سودى اندك برند، مىگويند كه از جانب خدا نازل شده. پس واى بر آنها بدانچه نوشتند و واى بر آنها از سودى كه مىبرند. |
وَقَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَةً ۚ قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ ۖ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(80) و گفتند: آتش جز چند روزى ما را نسوزاند. بگو: آيا با خدا چنين پيمانى بستهايد، تا او خلاف پيمان خود نكند؟ يا آنكه از روى نادانى چنين نسبتى به خدا مىدهيد؟ |
بَلَىٰ مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(81) آرى. آنان كه مرتكب كارى زشت شدند و گناهشان گرد بر گردشان بگرفت، اهل جهنمند و جاودانه در آن. |
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(82) و آنان كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، اهل بهشتند و در آن جاويدان. |
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ(83) به ياد آريد آن هنگام را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشاوندان آن و يتيمان و درويشان نيكى كنيد و به مردمان سخن نيك گوييد و نماز بخوانيد و زكات بدهيد. ولى جز اندكى از شما، پشت كرديد و شماييد روىگردانندگان. |
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ(84) و آن هنگام را كه با شما پيمان نهاديم كه خون هم مريزيد و يكديگر را از خانومان آواره مسازيد و شما به پيمان گردن نهاديد و خود بر آن گواه هستيد. |
ثُمَّ أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(85) پس شما چنين جماعتى هستيد كه يكديگر را مىكشيد و گروهى از خود را از خانومانشان آواره مىكنيد و بر ضد آنها به گناه و بيداد به همدستى يكديگر برمى خيزيد و اگر به اسارت شما درآيند در برابر آزاديشان فديه مىگيريد و حال آنكه بيرون راندنشان بر شما حرام بود. آيا به بعضى از كتاب ايمان مىآوريد و بعض ديگر را انكار مى كنيد؟ پاداش كسى كه چنين كند در دنيا جز خوارى نيست و در روز قيامت به سختترين وجهى شكنجه مىشود و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست. |
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(86) اينان همان كسانند كه آخرت را دادند و زندگى دنيا را خريدند. از عذابشان كاسته نگردد و كس ياريشان نكند. |
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ۖ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ(87) به تحقيق موسى را كتاب داديم و از پى او پيامبران فرستاديم. و به عيسى بن مريم دليلهاى روشن عنايت كرديم و او را به روحالقدس تأييد نموديم. و هرگاه پيامبرى آمد و چيزهايى آورد كه پسند نفس شما نبود سركشى كرديد، و گروهى را دروغگو خوانديد و گروهى را كشتيد. |
وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ ۚ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ(88) گفتند: دلهاى ما در حجاب است. نه، خدا آنان را به سبب كفرى كه مى ورزند مطرود ساخته و چه اندك ايمان مىآورند. |
وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ ۚ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ(89) و چون ايشان را از جانب خدا كتابى آمد، و او را شناختند، هر چند كتابشان را هم تصديق كرده بود، و با آنكه زان پيش خواستار پيروزى بر كافران بودند، به او ايمان نياوردند، كه لعنت خدا بر كافران باد. |
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُنَزِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٍ ۚ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ(90) با خود، بد معاملهاى كردند آنگاه كه از حسد به كتاب خدا كافر شدند و از اينكه خدا فضل و كرم خويش را به هر كس از بندگان خود كه بخواهد ارزانى مىدارد حسد بردند و قرين خشمى افزون بر خشم ديگر شدند، و كافران را عذابى است خواركننده. |
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(91) و چون به آنها گفته شود كه به آنچه خدا نازل كرده است ايمان بياوريد، مىگويند: ما به آنچه بر خودمان نازل شده است ايمان مى آوريم. و به غير آن هر چند با حقيقت همراه باشد و كتابشان را هم تصديق كند، ايمان نمىآورند. بگو: اگر شما ايمان آورده بوديد، از چه روى پيامبران خدا را پيش از اين مىكشتيد؟ |
۞ وَلَقَدْ جَاءَكُم مُّوسَىٰ بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ(92) موسى با دليلهاى روشن خويش به هدايت شما آمد و شما ستمكاران، پس از او به گوساله گرويديد. |
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(93) و با شما پيمان بستيم و كوه طور را بر فراز سرتان بداشتيم. اكنون آنچه را كه برايتان فرستادهايم با ايمان استوار بگيريد و كلام خدا را بشنويد. گفتند: شنيديم و به كار نخواهيم بست. بر اثر كفرشان عشق گوساله در دلشان جاى گرفت. بگو: اگر بدانچه مىگوييد باور داريد، باورتان شما را به بدكارى وا مىدارد. |
قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(94) بگو: اگر راست مىگوييد كه سراى آخرت نزد خدا ويژه شماست نه مردم ديگر، پس آرزوى مرگ كنيد. |
وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ(95) ولى به سبب اعمالى كه مرتكب شدهاند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند كرد. خدا ستمكاران را مىشناسد. |
وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا ۚ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ ۗ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ(96) آنان را از مردم ديگر، حتى مشركان، به زندگى اينجهانى حريصتر خواهى يافت و بعضى از كافران دوست دارند كه هزار سال در اين دنيا زيست كنند؛ و اين عمر دراز عذاب خدا را از آنان دور نخواهد ساخت، كه خدا به اعمالشان بيناست. |
قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَىٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ(97) به آنان كه با جبريل دشمنى مىورزند، بگو: اوست كه اين آيات را به فرمان خدا بر دل تو نازل كرده است تا كتابهاى ديگر آسمانى را تصديق كند و براى مؤمنان رهنمون و بشارت باشد. |
مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ(98) هر كه دشمن خدا و فرشتگان او و پيامبرانش و جبريل و ميكال باشد، خدا هم دشمن كافران است. |
وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ(99) هر آينه كه بر تو آياتى روشن نازل كرديم. و جز فاسقان كسى منكر آنها نخواهد شد. |
أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَّبَذَهُ فَرِيقٌ مِّنْهُم ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ(100) آيا هر بار كه با خدا پيمانى بستند گروهى از ايشانپيمان شكنى كردند؟ آرى بيشترشان ايمان نخواهند آورد. |
وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(101) و گروهى از اهل كتاب چون پيامبرى از جانب خدا بر آنان مبعوث شد كه به كتابشان هم گواهى مىداد، كتاب خدا را چنان كه گويى از آن بىخبرند، پس پشت افكندند. |
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ(102) و از افسونى كه ديوها به روزگار پادشاهى سليمان مىخواندند پيروى كردند، و سليمان كافر نبود، ولى ديوها كه مردم را جادوگرى مىآموختند كافر بودند. و نيز آن افسون كه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابل نازل شد، در حالى كه آن دو به هر كس كه جادوگرى مى آموختند مىگفتند: كار ما فتنه است، مباد كافر شوى. و مردم از آن دو جادوهايى مىآموختند كه مىتوانستند ميان زن و شوى جدايى افكنند و آنان جز به فرمان خدا به كسى زيانى نمىرسانيدند و آنچه مردم مىآموختند به آنها زيان مىرسانيد، نه سود. و خود مى دانستند كه خريداران آن جادو را در آخرت بهرهاى نيست. خود را به بد چيزى فروختند، اگر مىدانستند. |
وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ ۖ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ(103) اگر ايمان آورده و پرهيزگار شده بودند، پاداشى كه از جانب خدا به آنها داده مىشد، از هر چيز ديگرى نيكوتر مىبود، اگر مىدانستند. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ(104) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، مگوييد «راعنا»، بگوييد «انظرنا». و گوش فرا داريد كه براى كافران عذابى است دردآور. |
مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ(105) از ميان اهل كتاب آنان كه كافر شدند، و نيز مشركان، دوست نمىدارند كه از جانب پروردگار به شما خيرى برسد. و حال آنكه خدا هر كس را كه بخواهد به بخشايش خويش مخصوص مىدارد. خدا صاحب فضلى بزرگ است. |
۞ مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(106) هيچ آيهاى را منسوخ يا ترك نمىكنيم مگر آنكه بهتر از آن يا همانند آن را مىآوريم. آيا نمىدانى كه خدا بر هر كارى تواناست؟ |
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ(107) آيا نمىدانى كه خدا فرمانرواى آسمانها و زمين است و شما را جز او يارى و ياورى نيست؟ |
أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِن قَبْلُ ۗ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ(108) آيا مىخواهيد از پيامبر خود چيزى بپرسيد، همچنان كه قوم موسى پيش از اين از موسى پرسيده بودند؟ آن كس كه كفر را به جاى ايمان برگزيند، چون كسى است كه راه راست را گم كرده باشد. |
وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(109) بسيارى از اهل كتاب با آنكه حقيقت بر آنها آشكار شده، از روى حسد، دوست دارند شما را پس از ايمان آوردنتان به كفر بازگردانند. عفو كنيد و گذشت كنيد، تا خدا فرمانش را بياورد، كه او بر هر كارى تواناست. |
وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(110) نماز بگزاريد و زكات بدهيد. هر نيكى را كه پيشاپيش براى خود روانه مىداريد نزد خدايش خواهيد يافت. هر آينه خدا به كارهايى كه مى كنيد بيناست. |
وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ۗ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(111) گفتند: جز يهودان و ترسايان كسى به بهشت نمىرود. اين آرزوى آنهاست. بگو: اگر راست مىگوييد حجّت خويش بياوريد. |
بَلَىٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(112) آرى، هر كس كه از روى اخلاص رو به خدا كند و نيكوكار بود، پاداشش را از پروردگارش خواهد گرفت و دستخوش بيم و اندوه نمىشود. |
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ عَلَىٰ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَىٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَىٰ شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ(113) با آنكه كتاب خدا را مىخوانند، يهودان گفتند كه ترسايان بر حق نيند و ترسايان گفتند كه يهودان بر حق نيند. همچنين آنها كه ناآگاهند سخنى چون سخن آنان گويند. خدا در روز قيامت درباره آنچه در آن اختلاف مىكنند، ميانشان حكم خواهد كرد. |
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَا ۚ أُولَٰئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ(114) كيست ستمكارتر از آنكه نگذاشت كه نام خدا در مسجدهاى خدا برده شود، و در ويران ساختن آنها كوشيد؟ روا نيست در آن مسجدها جز بيمناك و ترسان داخل شوند و نصيبشان در دنيا خوارى و در آخرت عذابى بزرگ است. |
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(115) مشرق و مغرب از آن خداست. پس به هر جاى كه رو كنيد، همان جا رو به خداست. خدا فراخرحمت و داناست. |
وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۖ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ(116) گفتند كه خدا فرزندى گرفت. منزّه است او. بلكه هر چه در آسمانها و زمين است از آن اوست و همه فرمانبردار اويند. |
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ(117) آفريننده آسمانها و زمين است. چون اراده چيزى كند، مىگويد: موجود شو. و آن چيز موجود مىشود. |
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ ۘ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ ۗ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ(118) نادانان گفتند: چرا خدا با ما سخن نمىگويد؟ يا معجزهاى بر ما نمىآيد؟ پيشينيانشان نيز چنين سخنانى مىگفتند. دلهايشان همانند يكديگر است. ما براى آنان كه به يقين رسيدهاند، آيات را بيان كردهايم. |
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا ۖ وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ(119) ما تو را كه سزاوار هستى، به رسالت فرستاديم، تا مژده دهى و بيم دهى. تو مسئول دوزخيان نيستى. |
وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ(120) يهودان و ترسايان از تو خشنود نمىشوند، تا به آيينشان گردن نهى. بگو: هدايت، هدايتى است كه از جانب خدا باشد. اگر از آن پس كه خدا تو را آگاه كرده است از خواسته آنها پيروى كنى، هيچ ياور و مددكارى از جانب او نخواهى داشت. |
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۗ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ(121) كسانى كه كتابشان دادهايم و آنچنان كه سزاوار است آن را مى خوانند، مؤمنان به آن هستند، و آنان كه به آن ايمان ندارند، زيانكاران هستند. |
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ(122) اى بنى اسرائيل، از آن نعمتى كه بر شما ارزانى داشتم و شما را بر جهانيان برترى دادم، ياد كنيد. |
وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(123) و بترسيد از روزى كه هيچ كس ديگرى را به كار نيايد و فديه پذيرفته نشود و شفاعت سودشان نكند و كسى به ياريشان برنخيزد. |
۞ وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ(124) و پروردگار ابراهيم او را به كارى چند بيازمود و ابراهيم آن كارها را به تمامى به انجام رسانيد. خدا گفت: من تو را پيشواى مردم گردانيدم. گفت: فرزندانم را هم؟ گفت: پيمان من ستمكاران را در بر نگيرد. |
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى ۖ وَعَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ(125) و كعبه را جايگاه اجتماع و مكان امن مردم ساختيم. مقام ابراهيم را نمازگاه خويش گيريد. ما ابراهيم و اسماعيل را فرمان داديم: خانه مرا براى طوافكنندگان و مقيمان و راكعان و ساجدان پاكيزه داريد. |
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ(126) و ابراهيم گفت: اى پروردگار من، اين شهر را جاى امنى گردان و از مردمش آنان را كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند، از هر ثمره روزى ساز. گفت: هر كس كه كافر شد او را اندك برخوردارى دهم، سپس به عذاب آتش دچارش گردانم، كه بد سرانجامى است. |
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(127) و چون ابراهيم و اسماعيل پايههاى خانه را بالا بردند، گفتند: اى پروردگار ما، از ما بپذير، كه تو شنوا و دانا هستى. |
رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(128) اى پروردگار ما، ما را فرمانبردار خويش ساز و نيز فرزندان ما را فرمانبردار خويش گردان، و مناسكمان را به ما بياموز، و توبه ما بپذير كه تو توبهپذيرنده و مهربان هستى. |
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(129) اى پروردگار ما، از ميانشان پيامبرى بر آنها مبعوث گردان تا آيات تو را برايشان بخواند و به آنها كتاب و حكمت بياموزد و آنها را پاكيزه سازد و تو پيروزمند و حكيم هستى. |
وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ ۚ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ(130) چه كسى از كيش ابراهيم روى برمىتابد جز آنكه خود را بىخرد ساخته باشد؟ ابراهيم را در دنيا برگزيديم و او در آخرت نيز از شايستگان است. |
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ ۖ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ(131) و پروردگارش به او گفت: تسليم شو. گفت: من در برابر پروردگار جهانيان تسليمم. |
وَوَصَّىٰ بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ(132) ابراهيم به فرزندان خود وصيّت كرد كه در برابر خدا تسليم شوند. و يعقوب به فرزندان خود گفت: اى فرزندان من، خدا براى شما اين دين را برگزيده است، مباد بميريد بى آنكه بدان گردن نهاده باشيد. |
أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(133) آيا شما حاضر بوديد، آنگاه كه مرگ يعقوب فرا رسيد و به فرزندانش گفت: پس از من چه چيز را مىپرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى نياكان تو ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را به يكتايى خواهيم پرستيد و در برابر او تسليم هستيم. |
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ(134) آنها امّتهايى بودهاند كه اكنون درگذشتهاند. آنچه كرده بودند از آنِ آنهاست و آنچه شما كنيد از آنِ شماست و شما را از اعمالى كه آنها مى كردهاند نمىپرسند. |
وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ تَهْتَدُوا ۗ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۖ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(135) گفتند: يهودى يا نصرانى شويد تا به راه راست افتيد. بگو: ما كيش يكتاپرستى ابراهيم را برگزيديم و او مشرك نبود. |
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(136) بگوييد: ما به خدا و آياتى كه بر ما نازل شده و نيز آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و سبطها نازل آمده و نيز آنچه به موسى و عيسى فرستاده شده و آنچه بر پيامبران ديگر از جانب پروردگارشان آمده است، ايمان آوردهايم. ميان هيچ يك از پيامبران فرقى نمىنهيم و همه در برابر خدا تسليم هستيم. |
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا ۖ وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ ۖ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(137) اگر به آنچه شما ايمان آوردهايد، آنان نيز ايمان بياورند، هدايت يافتهاند. امّا اگر روى برتافتند، پس با تو سرِ خلاف دارند و در برابر آنها خدا تو را كافى است كه او شنوا و داناست. |
صِبْغَةَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ(138) اين رنگ خداست و رنگ چه كسى از رنگ خدا بهتر است. ما پرستندگان او هستيم. |
قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ(139) بگو: آيا درباره خدا با ما مجادله مىكنيد؟ او پروردگار ما و شماست. اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آنِ شماست و ما او را به پاكدلى مىپرستيم. |
أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَىٰ ۗ قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ ۗ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(140) آيا مىگوييد كه ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و سبطها يهودى يا نصرانى بودند؟ بگو: آيا شما آگاه تريد يا خدا؟ ستمكارتر از كسى كه گواهى خود را از خدا پنهان مىكند كيست؟ و خداوند از كارهايى كه مىكنيد غافل نيست. |
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ(141) آنان امّتهايى بودهاند كه اكنون درگذشتهاند. آنچه آنها كردند از آنِ آنهاست و آنچه شما مىكنيد از آنِ شماست و شما را از اعمال آنها نمى پرسند. |
۞ سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا ۚ قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ(142) از مردم، آنان كه كم خردند، خواهند گفت: چه چيز آنها را از قبلهاى كه رو به روى آن مىايستادند برگردانيد؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست و خدا هر كس را كه بخواهد به راه راست هدايت مى كند. |
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ ۚ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ(143) آرى چنين است كه شما را بهترين امّتها گردانيديم تا بر مردمان گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد. و آن قبلهاى را كه رو به روى آن مىايستادى دگرگون نكرديم، جز بدان سبب كه آنان را كه از پيامبر پيروى مىكنند از آنان كه مخالفت مىورزند بازشناسيم. هر چند كه اين امر جز بر هدايتيافتگان دشوار مىنمود. خدا ايمان شما را تباه نمىكند، او بر مردمان مهربان و بخشاينده است. |
قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ(144) نگريستنت را به اطراف آسمان مىبينيم. تو را به سوى قبلهاى كه مىپسندى مىگردانيم. پس روى به جانب مسجدالحرام كن. و هر جا كه باشيد روى بدان جانب كنيد. اهل كتاب مىدانند كه اين دگرگونى به حق و از جانب پروردگارشان بوده است. و خدا از آنچه مىكنيد غافل نيست. |
وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ ۚ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ ۚ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ(145) براى اهل كتاب هر برهان و نشانهاى كه بياورى از قبله تو پيروى نخواهند كرد، و تو نيز از قبله آنها پيروى نمىكنى، و آنها هم خود پيرو قبله يكديگر نخواهند بود. هرگاه پس از آگاهى، پى خواهشهاى ايشان بروى، از ستمكاران خواهى بود. |
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ(146) اهل كتاب همچنان كه فرزندان خود را مىشناسند او را مىشناسند، ولى گروهى از ايشان در عين آگاهى حقيقت را پنهان مىدارند. |
الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ(147) آنچه از جانب خدا بر تو نازل شده، حقّ همان است؛ ترديد مكن. |
وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(148) هر كسى را جانبى است كه بدان روى مىآورد. پس در نيكى كردن بر يكديگر سبقت گيريد. هر جا كه باشيد خدا شما را حاضر مىآورد، كه او بر هر كارى تواناست. |
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۖ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ(149) از هر جاى كه بيرون شوى روى خود به جانب مسجدالحرام كن. حق همان است كه پروردگارت بدان امر فرموده. و خدا از كارهايتان ناآگاه نيست. |
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(150) از هر جاى كه بيرون شوى روى خويش به جانب مسجدالحرام كن. و هر جا كه باشيد روى بدان سوى كنيد تا هيچ كس را، جز ستمكاران، با شما مجادلهاى نباشد. از ايشان مترسيد، از من بترسيد تا نعمت خويش بر شما تمام كنم، باشد كه هدايت شويد. |
كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ(151) همچنان كه پيامبرى از خود شما را بر شما فرستاديم تا آيات ما را برايتان بخواند و شما را پاكيزه گرداند و كتاب و حكمت آموزد و آنچه را كه نمىدانستيد به شما ياد دهد. |
فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ(152) پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم. مرا سپاس گوييد و ناسپاسى من مكنيد. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ(153) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از شكيبايى و نماز مدد جوييد كه خدا با شكيبايان است. |
وَلَا تَقُولُوا لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَٰكِن لَّا تَشْعُرُونَ(154) آنان را كه در راه خدا كشته مىشوند، مرده مخوانيد. آنها زندهاند و شما در نمىيابيد. |
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(155) البته شما را به اندكى ترس و گرسنگى و بينوايى و بيمارى و نقصان در محصول مىآزماييم. و شكيبايان را بشارت ده. |
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ(156) كسانى كه چون مصيبتى به آنها رسيد گفتند: ما از آن خدا هستيم و به او باز مىگرديم. |
أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ(157) صلوات و رحمت پروردگارشان بر آنان باد، كه هدايت يافتگانند. |
۞ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ(158) صفا و مروه از شعاير خداست. پس كسانى كه حجّ خانه را به جاى مىآورند يا عُمره مىگزارند، اگر بر آن دو كوه طواف كنند مرتكب گناهى نشدهاند. پس هر كه كار نيكى را به رغبت انجام دهد بداند كه خدا شكر گزارندهاى داناست. |
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ(159) كسانى را كه دلايل روشن و هدايتكننده ما را، پس از آنكه در كتاب براى مردم بيانشان كردهايم، كتمان مىكنند هم خدا لعنت مى كند و هم ديگر لعنتكنندگان. |
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَٰئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ(160) مگر آنها كه توبه كردند و به صلاح آمدند و آنچه پنهان داشته بودند آشكار ساختند، كه توبهشان را مىپذيرم و من توبهپذير و مهربانم. |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ(161) بر آنان كه كافر بودند و در كافرى مُردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد. |
خَالِدِينَ فِيهَا ۖ لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ(162) جاودانه در لعنتند و در عذابشان تخفيف داده نشود و لحظهاى مهلتشان ندهند. |
وَإِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ لَّا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ(163) خداى شما خدايى است يكتا. خدايى جز او نيست بخشاينده و مهربان. |
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ(164) در آفرينش آسمانها و زمين، و در آمد و شد شب و روز، و در كشتيهايى كه در دريا مىروند و مايه سود مردمند، و در بارانى كه خدا از آسمان فرو مىفرستد تا زمين مرده را بدان زنده سازد و جنبندگان را در آن پراكنده كند، و در حركت بادها، و ابرهاى مسخّر ميان زمين و آسمان؛ براى خردمندانى كه در مىيابند نشانه هاست. |
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ(165) بعضى از مردم خدا را همتايانى اختيار مىكنند و آنها را چنان دوست مىدارند كه خدا را. ولى آنان كه ايمان آوردهاند خدا را بيشتر دوست مىدارند. و آنگاه كه اين ستم پيشگان عذاب را ببينند دريابند كه همه قدرت از آن خداست. هر آينه خدا به سختى عقوبت مىكند. |
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ(166) آنگاه كه پيشوايان، عذاب را بنگرند و از فرمانبران خويش بيزارى جويند و پيوند ميان ايشان گسسته گردد. |
وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا ۗ كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ ۖ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ(167) و آن پيروان گويند: كاش بار ديگر بازمىگشتيم، تا آنچنان كه از ما بيزارى جستهاند از آنها بيزارى مىجستيم. خداوند كردارهايشان را اينچنين مايه حسرتشان سازد و آنان از آتش رهايى نيابند. |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ(168) اى مردم، از آن چيزهاى حلال و پاكيزه كه در زمين است بخوريد و پاى به جاى پاى شيطان مگذاريد كه دشمن آشكار شماست. |
إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ(169) او شما را به بدى و زشتى فرمان مىدهد و مىخواهد كه درباره خدا چيزهايى بگوييد كه بدان آگاه نيستيد. |
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ(170) چون به ايشان گفته شود كه از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: نه، ما به همان راهى مىرويم كه پدرانمان مىرفتند. حتى اگر پدرانشان بيخرد و گمراه بودهاند. |
وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً ۚ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ(171) مَثَل كافران، مثَل حيوانى است كه كسى در گوش او آواز كند، و او جز بانگى و آوازى نشنود. اينان كرانند، لالانند، كورانند و هيچ درنمى يابند. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ(172) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از آن چيزهاى پاكيزهاى كه روزى شما كردهايم، بخوريد و اگر خدا را مىپرستيد، سپاسش را به جاى آوريد. |
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ ۖ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(173) جز اين نيست كه مردار را و خون را و گوشت خوك را و آنچه را كه به هنگام ذبح نام غير خدا بر آن بخوانند، بر شما حرام كرد. اما كسى كه ناچار شود هرگاه كه بىميلى جويد و از حد نگذراند، گناهى مرتكب نشده است، كه خدا آمرزنده و بخشاينده است. |
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۙ أُولَٰئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ(174) آنان كه كتابى را كه خدا نازل كرده است پنهان مىدارند، تا بهاى اندكى بستانند، شكمهاى خود را جز از آتش انباشته نمىسازند. و خدا در روز قيامت با آنها سخن نگويد و پاكشان نسازد و بهره آنها عذابى دردآور است. |
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ ۚ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ(175) اينان گمراهى را به جاى هدايت برگزيدند و عذاب را به جاى آمرزش. چه چيز بر آتش شكيبايشان ساخته؟ |
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ(176) زيرا كه خدا كتاب را به حق نازل كرد و كسانى كه در كتاب خدا اختلاف مىكنند، در مخالفتى دور از صوابند. |
۞ لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ(177) نيكى آن نيست كه روى خود به جانب مشرق و مغرب كنيد، بلكه نيكوكار كسى است كه به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب خدا و پيامبران ايمان آورد. و مال خود را، با آنكه دوستش دارد، به خويشاوندان و يتيمان و درماندگان و مسافران و گدايان و دربندماندگان ببخشد. و نماز بگزارد و زكات بدهد. و نيز كسانى هستند كه چون عهدى مىبندند بدان وفا مىكنند. و آنان كه در بينوايى و بيمارى و به هنگام جنگ صبر مىكنند، اينان راستگويان و پرهيزگارانند. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنثَىٰ بِالْأُنثَىٰ ۚ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ۗ ذَٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ(178) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، درباره كشتگان بر شما قصاص مقرر شد: آزاد در برابر آزاد و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن. پس هر كس كه از جانب برادر خود عفو گردد بايد كه با خشنودى از پى اداى خونبها رود و آن را به وجهى نيكو بدو پردازد. اين حكم، تخفيف و رحمتى است از جانب پروردگارتان و هر كه از آن سرباز زند، بهره او عذابى است دردآور. |
وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(179) اى خردمندان، شما را در قصاص كردن زندگى است. باشد كه پروا كنيد. |
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ(180) هرگاه يكى از شما را مرگ فرا رسد و مالى بر جاى گذارد، مقرر شد كه درباره پدر و مادر و خويشاوندان، از روى انصاف وصيت كند. و اين شايسته پرهيزگاران است. |
فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(181) پس هر كس كه آن وصيت را بشنود و آنگاه دگرگونش سازد، گناهش بر آن كسى است كه آن را دگرگون ساخته است. خدا شنوا و داناست. |
فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(182) هرگاه بيم آن رود كه وصيتكنندهاى در وصيت خويش دستخوش ستم يا گناهى شده باشد، اگر كسى به اصلاح ميان آنان پردازد، مرتكب گناهى نشده است، كه خدا آمرزنده و مهربان است. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(183) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، روزه داشتن بر شما مقرر شد، همچنان كه بر كسانى كه پيش از شما بودهاند مقرر شده بود، تا پرهيزگار شويد. |
أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(184) روزهايى معدود. هر كس كه از شما بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر روزه بدارد. و آنان كه توانايى آن ندارند، هر روز را به اطعام مسكينى باز خرند. و هر كه به رغبت در آن بيفزايد، برايش بهتر است و اگر مىخواهيد بدانيد، بهتر آن است كه خود روزه بداريد. |
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(185) ماه رمضان، كه در آن براى راهنمايى مردم و بيان راه روشن هدايت و جدا ساختن حق از باطل، قرآن نازل شده است. پس هر كس كه اين ماه را دريابد، بايد كه در آن روزه بدارد. و هر كس كه بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر. خدا براى شما خواستار آسايش است نه سختى و تا آن شمار را كامل سازيد. و خدا را بدان سبب كه راهنماييتان كرده است به بزرگى ياد كنيد و سپاس گوييد. |
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ(186) چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو كه من نزديكم و به نداى كسى كه مرا بخواند پاسخ مىدهم. پس به نداى من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند. |
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِكُمْ ۚ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ ۗ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ ۖ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ ۚ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ(187) همبسترى با زنانتان در شب ماه روزه بر شما حلال شد. آنها پوشش شمايند و شما پوشش آنهاييد. خدا مىدانست كه شما به خويشتن خيانت مىورزيد، پس توبه شما را بپذيرفت و شما را عفو كرد. اكنون با آنها همبستر شويد و آنچه را كه خدا بر شما مقرر گردانيده است انجام دهيد، و بخوريد و بياشاميد تا رشته روشن صبحدم در تاريكى شب آشكار شود. و روزه را به شب برسانيد. و چون در مسجد اعتكاف كنيد، با زنان همبستر مشويد. اينها حدود فرمان خداست، بدان نزديك مشويد. خدا آيات خود را اينچنين بيان مىكند، باشد كه به پرهيزگارى برسند. |
وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ(188) اموال يكديگر را به ناشايست مخوريد و آن را به رشوت به حاكمان مدهيد تا بدان سبب اموال گروهى ديگر را به ناحق بخوريد. و شما خود مىدانيد. |
۞ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(189) از تو درباره هلالهاى ماه مىپرسند، بگو: براى آن است كه مردم وقت كارهاى خويش و زمان حجّ را بشناسند. و پسنديده نيست كه از پشت خانهها به آنها داخل شويد، ولى پسنديده راه كسانى است كه پروا مىكنند و از درها به خانهها درآييد و از خدا بترسيد تا رستگار شويد. |
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ(190) با كسانى كه با شما جنگ مىكنند، در راه خدا بجنگيد و تعدى مكنيد. زيرا خدا تعدىكنندگان را دوست ندارد. |
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ۚ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ ۖ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ ۗ كَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ(191) هر جا كه آنها را بيابيد بكشيد و از آنجا كه شما را راندهاند، برانيدشان، كه فتنه از قتل بدتر است. و در مسجدالحرام با آنها مجنگيد، مگر آنكه با شما بجنگند. و چون با شما جنگيدند بكشيدشان، كه اين است پاداش كافران. |
فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(192) و اگر باز ايستادند، خدا آمرزنده و مهربان است. |
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ۖ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ(193) با آنها بجنگيد تا ديگر فتنهاى نباشد و دين تنها دين خدا شود. ولى اگر از آيين خويش دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست. |
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ(194) اين ماه حرام در مقابل آن ماه حرام و شكستن ماههاى حرام را قصاص است. پس هر كس بر شما تعدى كند. به همان اندازه تعدىاش بر او تعدى كنيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه او با پرهيزگاران است. |
وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ(195) در راه خدا انفاق كنيد و خويشتن را به دست خويش به هلاكت ميندازيد و نيكى كنيد كه خدا نيكوكاران را دوست دارد. |
وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ ۚ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ۖ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ ۚ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ۚ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ ۗ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ۗ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(196) حج و عمره را براى خدا كامل به جاى آريد. و اگر شما را از حج بازداشتند، آن قدر كه ميسّر است قربانى كنيد و سر متراشيد تا قربانى شما به قربانگاهش برسد. اگر يكى از شما بيمار يا در سرش آزارى بود به عنوان فديه روزه بدارد يا صدقه دهد يا قربانى كند. و چون ايمن شويد، هر كه از عمره تمتّع به حج باز آيد، آن قدر كه او را ميسّر است قربانى كند. و هر كه را قربانى ميسّر نشد سه روز در حج روزه بدارد و هفت روز چون از حج باز گردد، تا ده روز كامل شود. و اين حكم براى كسى است كه از مردم مكه نباشد. از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا به سختى عقوبت مىكند. |
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ ۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ ۗ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَىٰ ۚ وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ(197) حج در ماههاى معيّنى است. هر كه در آن ماهها اين فريضه را ادا كند بايد كه در اثناى آن جماع نكند و فسقى از او سر نزند و مجادله نكند. هر كار نيكى كه انجام مىدهيد خدا از آن آگاه است. و توشه برداريد، كه بهترين توشهها پرهيزگارى است. اى خردمندان، از من بترسيد. |
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ ۚ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ ۖ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ(198) اگر به هنگام حج طالب روزى خدا باشيد، مرتكب گناهى نشدهايد، و چون از عرفات بازگشتيد خدا را در مشعرالحرام ياد كنيد، از آن رو كه شما را هدايت كرده، در حالى كه پيش از آن گمراه بودهايد. |
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(199) سپس از آنجا كه ديگر مردم بازمىگردند، شما نيز بازگرديد و از خدا آمرزش بخواهيد كه آمرزنده و مهربان است. |
فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا ۗ فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ(200) چون مناسكتان را به جاى آورديد، همچنان كه پدران خويش را ياد مىكرديد -حتى بيشتر از آن- خداى را ياد كنيد. برخى از مردم مىگويند: اى پروردگار ما، ما را در دنيا چيزى بخش. اينان را در آخرت نصيبى نيست. |
وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ(201) و برخى از مردم مىگويند: اى پروردگار ما، ما را، هم در دنيا خيرى بخش و هم در آخرت، و ما را از عذاب آتش نگه دار. |
أُولَٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسَبُوا ۚ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ(202) اينان از آنچه خواستهاند، بهرهمند مىشوند و خدا به سرعت به حساب هر كس مىرسد. |
۞ وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ ۚ لِمَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ(203) خداوند را در روزهايى چند ياد كنيد، و هر كه در دو روز شتاب كند، مرتكب گناهى نشده است. هر پرهيزگارى هم كه تأخير كند گناهى نكرده است. از خدا بترسيد و بدانيد كه همگان به پيشگاه وى گِرد مىآييد. |
وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ(204) در اين دنيا كسى است از مردم كه خدا را به درستى اعتقاد خويش گواه مىگيرد و تو را سخنش درباره زندگى اين دنيا به شگفت مىدارد، در حالى كه كينهتوزترين دشمنان است. |
وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ(205) چون از نزد تو بازگردد، در زمين فساد كند و كشتزارها و دامها را نابود سازد، و خدا فساد را دوست ندارد. |
وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ ۚ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ(206) و چون به او گويند كه از خدا بترس، خودخواهىاش او را به گناه كشاند. جهنم، آن آرامگاه بد، او را بس باشد. |
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ(207) كسى ديگر از مردم براى جستن خشنودى خدا جان خويش را فدا كند. خدا بر اين بندگان مهربان است. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ(208) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همگان به اطاعت درآييد و پاى به جاى پاى شيطان مگذاريد كه او دشمن آشكار شماست. |
فَإِن زَلَلْتُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(209) هرگاه پس از آن كه اين آيات روشن خدا به شما رسيد، در ايمان خويش لغزشى يافتيد، بدانيد كه خدا پيروزمند و حكيم است. |
هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ(210) آيا اينان منتظر آن هستند كه خدا با فرشتگان در زير سايبانى از ابر نزدشان بيايد و كار يكسره شود؟ حال آنكه خدا مرجع همه كارهاست. |
سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُم مِّنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ ۗ وَمَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ(211) از بنى اسرائيل بپرس كه ايشان را چه آيات روشنى داديم. هر كس كه نعمتى را كه خدا به او عنايت كرده است دگرگون سازد، بداند كه عقوبت او سخت است. |
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا ۘ وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ(212) براى كافران زندگى اينجهانى آراسته شده است و مؤمنان را به ريشخند مىگيرند. آنان كه از خدا مىترسند در روز قيامت بر فراز كافران هستند، و خدا هركس را كه بخواهد بىحساب روزى مىدهد. |
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ(213) مردم يك امّت بودند، پس خدا پيامبران بشارتدهنده و ترساننده را بفرستاد، و بر آنها كتاب بر حق نازل كرد تا آن كتاب در آنچه مردم اختلاف دارند ميانشان حكم كند، ولى جز كسانى كه كتاب بر آنها نازل شده و حجّتها آشكار گشته بود از روى حسدى كه نسبت به هم مى ورزيدند در آن اختلاف نكردند. و خدا مؤمنان را به اراده خود در آن حقيقتى كه اختلاف مىكردند راه نمود، كه خدا هر كس را كه بخواهد به راه راست هدايت مىكند. |
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم ۖ مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ(214) مىپنداريد كه به بهشت خواهيد رفت؟ و هنوز آنچه بر سر پيشينيان شما آمده، بر سر شما نيامده؟ به ايشان سختى و رنج رسيد و متزلزل شدند، تا آنجا كه پيامبر و مؤمنانى كه با او بودند، گفتند: پس يارى خدا كى خواهد رسيد؟ بدان كه يارى خدا نزديك است. |
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۗ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(215) از تو مىپرسند كه چه انفاق كنند؟ بگو آنچه از مال خود انفاق مىكنيد، براى پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و رهگذران باشد، و هر كار نيكى كه كنيد خدا به آن آگاه است. |
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(216) جنگ بر شما مقرر شد، در حالى كه آن را ناخوش داريد. شايد چيزى را ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزى را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد. خدا مىداند و شما نمىدانيد. |
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ۖ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللَّهِ ۚ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ۗ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(217) تو را از جنگكردن در ماه حرام مىپرسند. بگو: جنگكردن در آن ماه گناهى بزرگ است. اما بازداشتن مردم از راه حق و كافر شدن به او و مسجدالحرام و بيرون راندن مردمش از آنجا در نزد خداوند گناهى بزرگتر است، و شرك از قتل بزرگتر است. آنها با شما مىجنگند تا اگر بتوانند شما را از دينتان بازگردانند. از ميان شما آنها كه از دين خود بازگردند و كافر بميرند، اعمالشان در دنيا و آخرت تباه شده و جاودانه در جهنّم باشند. |
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(218) كسانى كه ايمان آوردهاند و آنان كه مهاجرت كردهاند و در راه خدا جهاد نمودهاند، به رحمت خدا اميد مىدارند و خدا آمرزنده و مهربان است. |
۞ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا ۗ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ(219) تو را از شراب و قمار مىپرسند. بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهايى است براى مردم. و گناهشان از سودشان بيشتر است. و از تو مىپرسند، چه چيز انفاق كنند؟ بگو: آنچه افزون آيد. خدا آيات را اينچنين براى شما بيان مىكند، باشد كه در كار دنيا و آخرت بينديشيد. |
فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۗ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَىٰ ۖ قُلْ إِصْلَاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ ۖ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(220) تو را از يتيمان مىپرسند. بگو: اصلاح حالشان بهتر است. و اگر با آنها آميزش مىكنيد چون برادران شما باشند. خداوند تبهكار را از نيكوكار بازمىشناسد و اگر خواهد بر شما سخت مىگيرد، كه پيروزمند و حكيم است. |
وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ ۗ أُولَٰئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ ۖ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ(221) زنان مشركه را تا ايمان نياوردهاند به زنى مگيريد و كنيز مؤمنه بهتر از آزادزن مشركه است، هر چند شما را از او خوش آيد. و به مردان مشرك تا ايمان نياوردهاند زن مؤمنه مدهيد. و بنده مؤمن بهتر از مشرك است، هر چند شما را از او خوش آيد. اينان به سوى آتش دعوت مىكنند و خدا به جانب بهشت و آمرزش. و آيات خود را آشكار بيان مىكند، باشد كه بينديشند. |
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ ۖ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ ۖ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطْهُرْنَ ۖ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ(222) تو را از حيض زنان مىپرسند. بگو: حيض رنجى است. پس در ايّام حيض از آنان دورى گزينيد و به آنها نزديك مشويد تا پاك گردند. و چون پاك شدند از آنجا كه خدا فرمان داده است با ايشان نزديكى كنيد. هر آينه خدا توبهكنندگان و پاكيزگان را دوست دارد. |
نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ(223) زنانتان كشتزار شما هستند. هر جا كه خواهيد به كشتزار خود درآييد. و براى خويش از پيش چيزى فرستيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه به نزد او خواهيد شد. و مؤمنان را بشارت ده. |
وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(224) خدا را وسيله سوگندهاى خويش قرار مدهيد تا از نيكوكارى و تقوى و اصلاح در ميان مردم بازايستيد، كه خدا شنوا و داناست. |
لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ(225) خدا شما را به سبب سوگندهاى لغوتان بازخواست نمىكند، بلكه به خاطر نيّتى كه در دل نهان مىداريد بازخواست مىكند. خدا آمرزنده و بردبار است. |
لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ ۖ فَإِن فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(226) براى كسانى كه سوگند مىخورند كه با زنان خويش نياميزند چهار ماه مهلت است. پس اگر بازآيند، خدا آمرزنده و مهربان است. |
وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(227) و اگر عزم طلاق كردند، خداوند شنوا و داناست. |
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ ۚ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا ۚ وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(228) بايد كه زنان مطلقه تا سه بار پاك شدن از شوهر كردن بازايستند. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارند، روا نيست كه آنچه را كه خدا در رحم آنان آفريده است پنهان دارند. و در آن ايام اگر شوهرانشان قصد اصلاح داشته باشند به باز گرداندنشان سزاوارترند. و براى آنان حقوقى شايسته است همانند وظيفهاى كه بر عهده آنهاست ولى مردان را بر زنان مرتبتى است. و خدا پيروزمند و حكيم است. |
الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ ۖ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ ۗ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَن يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ ۗ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا ۚ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ(229) اين طلاق دو بار است و از آن پس يا به نيكو وجهى نگه داشتن اوست يا به نيكو وجهى رهاساختنش. و حلال نيست كه از آنچه به زنان دادهايد چيزى بازستانيد مگر آنكه بدانند كه حدود خدا را رعايت نمى كنند. اما هرگاه دانستيد كه آن دو حدود خدا را رعايت نمىكنند اگر آن، خود را از شوى باز خرد، گناهى بر آن دو نيست. اينها حدود خدا است. از آن تجاوز مكنيد كه ستمكاران از حدود خدا تجاوز مى كنند. |
فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ ۗ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ ۗ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ(230) پس اگر باز زن را طلاق داد ديگر بر او حلال نيست، مگر آنكه به نكاح مردى ديگر درآيد؛ و هرگاه آن مرد آن را طلاق دهد، اگر مىدانند كه حدود خدا را رعايت مىكنند رجوعشان را گناهى نيست. اينها حدود خدا است كه براى مردمى دانا بيان مىكند. |
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ ۚ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِّتَعْتَدُوا ۚ وَمَن يَفْعَلْ ذَٰلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ۚ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(231) هرگاه زنان را طلاق داديد و مهلتشان سرآمد، يا آنان را به نيكو وجهى نگه داريد يا به نيكو وجهى رها سازيد. و، تا بر آنها زيان برسانيد يا ستم بكنيد نگاهشان مداريد. و هر كس كه چنين كند به خويشتن ستم كرده است. و آيات خدا را به ريشخند مگيريد و از نعمتى كه خدا به شما داده است و از آيات و حكمتى كه براى موعظه شما فرستاده است ياد كنيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه او به همه چيز آگاه است. |
وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ۗ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۗ ذَٰلِكُمْ أَزْكَىٰ لَكُمْ وَأَطْهَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(232) و چون زنان را طلاق داديد و مهلتشان سرآمد، مانع مشويد كه به نكاح همسران خود -هرگاه كه ميانشان رضايتى حاصل شده باشد- درآيند. كسى كه از شما به خداى و روز قيامت ايمان آورده باشد اينچنين پند گيرد. و اين شما را بهتر و به پاكى نزديكتر است. خدا مى داند و شما نمىدانيد. |
۞ وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ ۖ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ ۚ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ ۚ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَٰلِكَ ۗ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا ۗ وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(233) مادرانى كه مىخواهند شيردادن را به فرزندان خود كامل سازند، دو سال تمام شيرشان بدهند. خوراك و لباس آنان، به وجهى نيكو، بر عهده صاحب فرزند است و هيچ كس بيش از قدرتش مكلّف نمى شود. نبايد هيچ مادرى به خاطر فرزندش زيانى ببيند و هيچ پدرى به خاطر فرزندش. و قيّم نيز چنين بر عهده دارد. و اگر پدر و مادر بخواهند با رضايت و مشاورت يكديگر فرزندشان را از شير بازگيرند مرتكب گناهى نشدهاند. و هرگاه بخواهيد كسى ديگر را به شيردادن فرزندتان برگماريد، اگر مزدى نيكو و در خورش بپردازيد گناهى نيست. از خدا بترسيد و بدانيد كه او به كارى كه مىكنيد بصير و بيناست. |
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ(234) كسانى كه از شما بميرند و زنانى بر جاى گذارند، آن زنان بايد كه چهار ماه و ده روز انتظار كشند؛ و چون مدّتشان به سرآمد، اگر درباره خويش كارى شايسته و در خور كنند، بر شما گناهى نيست، كه خدا به كارهايى كه مىكنيد آگاه است. |
وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ ۚ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَٰكِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَن تَقُولُوا قَوْلًا مَّعْرُوفًا ۚ وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ(235) و اگر به كنايت از آن زنان خواستگارى كنيد يا انديشه خود در دل نهان داريد، گناهى بر شما نيست. زيرا خدا مىداند كه از آنها به زودى ياد خواهيد كرد. ولى در نهان با آنان وعده منهيد، مگر آنكه به وجهى نيكو سخن گوييد؛ و آهنگ بستن نكاح مكنيد تا آن مدت به سر آيد، و بدانيد كه خدا به آنچه در دل داريد آگاه است. از او بترسيد و بدانيد كه او آمرزنده و بردبار است. |
لَّا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ(236) اگر زنانى را كه با آنها نزديكى نكردهايد و مهرى برايشان مقرر نداشتهايد طلاق گوييد، گناهى نكردهايد. ولى آنها را به چيزى در خور بهرهمند سازيد: توانگر به قدر توانش و درويش به قدر توانش. اين كارى است شايسته نيكوكاران. |
وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَن يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ ۚ وَأَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۚ وَلَا تَنسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(237) اگر برايشان مهرى معين كردهايد و پيش از نزديكى طلاقشان مى گوييد، نصف آنچه مقرر كردهايد بپردازيد؛ مگر آنكه ايشان خود، يا كسى كه عقد نكاح به دست اوست، آن را ببخشد. و بخشيدن شما به پرهيزگارى نزديكتر است. و فضيلت را ميان خود فراموش مكنيد، كه خدا به كارهايى كه مىكنيد بيناست. |
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ(238) نمازها و نماز ميانين را پاس داريد و مطيعانه براى خدا قيام كنيد. |
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا ۖ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ(239) و اگر از دشمن بيمناك بوديد، پياده يا سواره نماز كنيد. و چون ايمن شديد خدا را ياد كنيد، زيرا به شما چيزهايى آموخت كه نمىدانستيد. |
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ ۚ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(240) مردانى از شما كه مىميرند و زنانى برجاى مىگذارند بايد كه درباره زنان خود وصيت كنند كه هزينه آنها را به مدت يك سال بدهند و از خانه اخراجشان نكنند. پس اگر خود خارج شوند، در مورد تصميمى كه به نحو شايستهاى براى خود مىگيرند گناهى بر شما نيست. و خدا غالب و حكيم است. |
وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ ۖ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ(241) براى زنان مطلّقه بهرهاى است شايسته، چنان كه در خور مردان پرهيزگار باشد. |
كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ(242) خدا آياتش را براى شما اينچنين بيان مىكند، باشد كه تعقل كنيد. |
۞ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ(243) آيا آن هزاران تن را نديدهاى كه از بيم مرگ، از خانههاى خويش بيرون رفتند؟ سپس خدا به آنها گفت: بميريد. آنگاه همه را زنده ساخت. خدا به مردم نعمت مىدهد ولى بيشتر مردم شكر نعمت به جاى نمىآورند. |
وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(244) در راه خدا جنگ كنيد و بدانيد كه خدا شنوا و داناست. |
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(245) كيست كه به خدا قرض الحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بيفزايد؟ خدا تنگدستى دهد و توانگرى بخشد و شما به سوى او باز گردانده مىشويد. |
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ(246) آيا آن گروه از بنى اسرائيل را پس از موسى نديدى كه به يكى از پيامبران خود گفتند: براى ما پادشاهى نصب كن تا در راه خدا بجنگيم. گفت: نپنداريد كه اگر قتال برشما مقرر شود از آن سرباز خواهيد زد؟ گفتند: چرا درراه خدا نجنگيم درحالى كه ما از سرزمينمان بيرون رانده شدهايم و از فرزندانمان جدا افتادهايم؟ و چون قتال بر آنها مقرر شد، جز اندكى، از آن روى برتافتند. خدا به ستمكاران آگاه است. |
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(247) پيغمبرشان به آنها گفت: خدا طالوت را پادشاه شما كرد. گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهى باشد؟ ما سزاوارتر از او به پادشاهى هستيم و او را دارايى چندانى ندادهاند. گفت: خدا او را بر شما برگزيده است و به دانش و توان او بيفزوده است، و خدا پادشاهيش را به هر كه خواهد دهد كه خدا دربرگيرنده و داناست. |
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(248) پيغمبرشان گفت كه نشان پادشاهى او اين است كه تابوتى كه سكينه پروردگارتان و باقى ميراث خاندان موسى و خاندان هارون در آن است و فرشتگانش حمل مىكنند، نزد شما آيد. اگر مؤمن باشيد اين براى شما عبرتى است. |
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ ۚ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ(249) چون طالوت سپاهش را به راه انداخت، گفت: خدا شما را به جوى آبى مىآزمايد: هر كه از آن بخورد از من نيست، و هر كه از آن نخورد يا تنها كفى بياشامد از من است. همه جز اندكى از آن نوشيدند. چون او و مؤمنانى كه همراهش بودند از نهر گذشتند، گفتند: امروز ما را توان جالوت و سپاهش نيست. آنانى كه مىدانستند كه با خدا ديدار خواهند كرد، گفتند: به خواست خدا چه بسا گروه اندكى كه بر گروه بسيارى غلبه كند، كه خدا با كسانى است كه پاى مىفشرند. |
وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ(250) چون با جالوت و سپاهش رو به رو شدند، گفتند: اى پروردگار ما، بر ما شكيبايى ببار و ما را ثابتقدم گردان و بر كافران پيروز ساز. |
فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ(251) پس به خواست خدا ايشان را بشكستند و داود جالوت را بكشت و خدا به او پادشاهى و حكمت داد، و آنچه مىخواست به او بياموخت. و اگر خدا بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمىكرد، زمين تباه مى شد، ولى خدا بر جهانيان فضل و كرم خويش را ارزانى مىدارد. |
تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ(252) اين است آيات خدا كه به راستى بر تو مىخوانيم و تو از پيامبران هستى. |
۞ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ ۖ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ ۚ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ۗ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ(253) بعضى از اين پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم. خدا با بعضى سخن گفت و بعضى را به درجاتى برافراشت. و به عيسى بن مريم معجزهها داديم و او را به روح القدس يارى كرديم. و اگر خدا مى خواست، مردمى كه بعد از آنها بودند، پس از آنكه حجتها بر آنان آشكار شده بود، با يكديگر قتال نمىكردند. ولى آنان اختلاف كردند: پارهاى مؤمن بودند و پارهاى كافر شدند. و اگر خدا مىخواست با هم قتال نمىكردند، ولى خدا هر چه خواهد مىكند. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ(254) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، پيش از آنكه آن روز فرا رسد، كه نه در آن خريد و فروشى باشد و نه دوستى و شفاعتى، از آنچه به شما روزى دادهايم انفاق كنيد. و كافران خود ستمكارانند. |
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ(255) اللّه خدايى است كه هيچ خدايى جز او نيست. زنده و پاينده است. نه خواب سبك او را فرا مىگيرد و نه خواب سنگين. از آنِ اوست هر چه در آسمانها و زمين است. چه كسى جز به اذن او، در نزد او شفاعت كند؟ آنچه را كه پيش رو و آنچه را كه پشت سرشان است مىداند و به علم او جز آنچه خود خواهد، احاطه نتوانند يافت. كرسى او آسمانها و زمين را در بر دارد. نگهدارى آنها، بر او دشوار نيست. او بلندپايه و بزرگ است. |
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(256) در دين هيچ اجبارى نيست. هدايت از گمراهى مشخص شده است. پس هر كس كه به طاغوت كفر ورزد و به خداى ايمان آورد، به چنان رشته استوارى چنگ زده كه گسستنش نباشد. خدا شنوا و داناست. |
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(257) خدا ياور مؤمنان است. ايشان را از تاريكيها به روشنى مىبرد. ولى آنان كه كافر شدهاند طاغوت ياور آنهاست، كه آنها را از روشنى به تاريكيها مىكشد. اينان جهنميانند و همواره در آن خواهند بود. |
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(258) آن كسى را كه خدا به او پادشاهى ارزانى كرده بود نديدى كه با ابراهيم درباره پروردگارش محاجّه مىكرد؟ آنگاه كه ابراهيم گفت: پروردگار من زنده مىكند و مىميراند. او گفت: من نيز زنده مىكنم و مى ميرانم. ابراهيم گفت: خدا خورشيد را از مشرق برمىآورد تو آن را از مغرب برآور. آن كافر حيران شد. زيرا خدا ستمكاران را هدايت نمى كند. |
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ ۖ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(259) يا مانند آن كس كه به دهى رسيد. دهى كه سقفهاى بناهايش فروريخته بود. گفت: از كجا خدا اين مردگان را زنده كند؟ خدا او را به مدت صد سال ميراند. آنگاه زندهاش كرد. و گفت: چه مدت در اينجا بودهاى؟ گفت: يك روز يا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است كه در اينجا بودهاى. به طعام و آبت بنگر كه تغيير نكرده است، و به خرت بنگر، مىخواهيم تو را براى مردمان عبرتى گردانيم، بنگر كه استخوانها را چگونه به هم مىپيونديم و گوشت بر آن مىپوشانيم. چون قدرت خدا بر او آشكار شد، گفت: مىدانم كه خدا بر هر كارى تواناست. |
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(260) ابراهيم گفت: اى پروردگار من، به من بنماى كه مردگان را چگونه زنده مىسازى. گفت: آيا هنوز ايمان نياوردهاى؟ گفت: بلى، و لكن مى خواهم كه دلم آرام يابد. گفت: چهار پرنده برگير و گوشت آنها را به هم بياميز، و هر جزئى از آنها را بر كوهى بنه. پس آنها را فراخوان. شتابان نزد تو مىآيند، و بدان كه خدا پيروزمند و حكيم است. |
مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(261) مثَل آنان كه مال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، مثَل دانهاى است كه هفت خوشه برآورد و در هر خوشهاى صد دانه باشد. خدا پاداش هر كه را كه بخواهد، چند برابر مىكند. خدا گشايشدهنده و داناست. |
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى ۙ لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(262) مزد كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند و پس از انفاق منّتى نمىنهند و آزارى نمىرسانند با پروردگارشان است. نه بيمناك مىشوند و نه اندوهگين. |
۞ قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى ۗ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ(263) گفتار نيكو و بخشايش، بهتر از صدقهاى است كه آزارى به دنبال داشته باشد. خدا بىنياز و بردبار است. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا ۖ لَّا يَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُوا ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ(264) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همانند آن كس كه اموال خود را از روى ريا و خودنمايى انفاق مىكند و به خدا و روز قيامت ايمان ندارد، صدقههاى خويش را به منّتنهادن و آزار رسانيدن باطل مكنيد. مثَل او مثَل سنگ صافى است كه بر روى آن خاك نشسته باشد. به ناگاه بارانى تند فرو بارد و آن سنگ را همچنان كشت ناپذير باقى گذارد. چنين كسان از آنچه كردهاند سودى نمىبرند، كه خدا كافران را هدايت نمىكند. |
وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(265) و مثَل كسانى كه اموال خويش را براى طلب رضاى خدا از روى يقين و اعتقاد انفاق مىكنند، مثَل بوستانى است بر تپهاى، كه بارانى تند، بر آن بارد و دو چندان ميوه دهد، و اگر نه بارانى تند كه نرم بارانى بر آن بارد. خدا به كارهاى شما بيناست. |
أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَن تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ(266) آيا از ميان شما كسى هست كه دوست داشته باشد كه او را بوستانى از خرما و انگور بوده باشد، و جويها در پاى درختانش جارى باشد، و هر گونه ميوهاى دهد، و خود پير شده و فرزندانى ناتوان داشته باشد، به ناگاه گرد بادى آتشناك در آن بوستان افتد و بسوزد؟ خدا آيات خود را براى شما اينچنين بيان مىكند، باشد كه بينديشيد. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الْأَرْضِ ۖ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُوا فِيهِ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ(267) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از دستاوردهاى نيكوى خويش و از آنچه برايتان از زمين رويانيدهايم انفاق كنيد، نه از چيزهاى ناپاك و بد، كه خود آنها را جز از روى اغماض نمىستانيد. و بدانيد كه خدا بىنياز و ستودنى است. |
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(268) شيطان شما را از بينوايى مىترساند و به كارهاى زشت وا مىدارد، در حالى كه خدا شما را به آمرزش خويش و افزونى وعده مىدهد. خدا گشايشدهنده و داناست. |
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ(269) به هر كه خواهد حكمت عطا كند. و به هر كه حكمت عطا شده نيكى فراوان داده شده. و جز خردمندان پند نپذيرند. |
وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ ۗ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ(270) هر چه را انفاق يا نذر كردهايد، خدا به آن آگاه است. و ستمكاران را هيچ يارى و مددكارى نيست. |
إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ ۖ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ ۚ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ(271) اگر آشكارا صدقه دهيد كارى نيكوست و اگر در نهان به بينوايان صدقه دهيد نيكوتر است و گناهان شما را مىزدايد. و خدا به كارهايى كه مىكنيد آگاه است. |
۞ لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۗ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنفُسِكُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ(272) هدايت يافتن آنان بر عهده تو نيست، بلكه خداست كه هر كه را كه بخواهد هدايت مىكند. و هر مالى كه انفاق مىكنيد ثوابش از آن خود شماست و جز براى خشنودى خدا چيزى انفاق مكنيد و هر چه انفاق كنيد پاداش آن به شما مىرسد و بر شما ستم نخواهد شد. |
لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا ۗ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(273) اين صدقات از آن بينوايانى است كه خود را در طاعت حق محصور كردهاند و در طلب قوت ناتوانند و آنچنان در پرده عفافند كه هر كه حال ايشان نداند پندارد كه از توانگرانند. آنان را از سيمايشان مىشناسى كه به اصرار از كسى چيزى نخواهند. و هر مالى كه انفاق مى كنيد خدا به آن آگاه است. |
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(274) آنان كه اموال خويش را در شب و روز، در پنهان و آشكار انفاق مىكنند، اجرشان با پروردگارشان است، نه بيمناك مىشوند و نه غمگين. |
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ(275) آنان كه ربا مىخورند، در قيامت چون كسانى از قبر برمىخيزند كه به افسون شيطان ديوانه شده باشند. و اين به كيفر آن است كه گفتند: ربا نيز چون معامله است. در حالى كه خدا معامله را حلال و ربا را حرام كرده است. هر كس كه موعظه خدا به او رسيد و از رباخوارى باز ايستاد، خدا از گناهان پيشين او درگذرد و كارش به خدا واگذار مىشود. و آنان كه بدان كار بازگردند، اهل جهنّمند و جاودانه در آن خواهند بود. |
يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ(276) خداوند، ربا را ناچيز مىگرداند و صدقات را افزونى مىدهد و هيچ كفرانكننده گنهكار را دوست ندارد. |
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ(277) آنان كه ايمان آوردهاند و كارهاى نيكو كردهاند، و نماز خواندهاند و زكات دادهاند، مزدشان با پروردگارشان است. نه بيمناك مىشوند و نه غمگين. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(278) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد، و اگر ايمان آوردهايد، از ربا هر چه باقى مانده است رها كنيد. |
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ(279) و هرگاه چنين نكنيد، پس جنگ با خدا و رسول او را اعلام كنيد. و اگر توبه كنيد، اصل سرمايه از آن شماست. در اين حال نه ستم كردهايد و نه تن به ستم دادهايد. |
وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَىٰ مَيْسَرَةٍ ۚ وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(280) و اگر وامدار تنگدست بود، مهلتى بايد تا توانگر گردد. و اگر دانا باشيد، دانيد كه چون بر او ببخشاييد برايتان بهتر است. |
وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ(281) از آن روز كه به سوى خدا بازمىگرديد و به هر كس پاداش عملش به تمامى داده مىشود و ستمى نمىبيند، بيمناك باشيد. |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ ۚ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَن يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ ۚ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا ۚ فَإِن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ ۚ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْ ۖ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ ۚ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا ۚ وَلَا تَسْأَمُوا أَن تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰ أَجَلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰ أَلَّا تَرْتَابُوا ۖ إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا ۗ وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ ۚ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ ۚ وَإِن تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ(282) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چون وامى تا مدتى معيّن به يكديگر دهيد، آن را بنويسيد. و بايد در بين شما كاتبى باشد كه آن را به درستى بنويسد. و كاتب نبايد كه در نوشتن از آنچه خدا به او آموخته است سرپيچى كند. و مديون بايد كه بر كاتب املاء كند و از اللّه، پروردگار خود بترسد و از آن هيچ نكاهد. اگر مديون سفيه يا صغير بود يا خود املاء كردن نمىتوانست، ولىّ او از روى عدالت املاء كند. و دو شاهد مرد به شهادت گيريد. اگر دو مرد نبود، يك مرد و دو زن كه به آنها رضايت دهيد شهادت بدهند، تا اگر يكى فراموش كرد ديگرى به يادش بياورد. و شاهدان چون به شهادت دعوت شوند، نبايد كه از شهادت خوددارى كنند. و از نوشتن مدّت دين خود، چه كوچك و چه بزرگ، ملول مشويد. اين روش در نزد خدا عادلانهتر است، و شهادت را استواردارندهتر و شك و ترديد را زايلكنندهتر. و هرگاه معامله نقدى باشد اگر براى آن سندى ننويسيد مرتكب گناهى نشدهايد. و چون معاملهاى كنيد، شاهدى گيريد. و نبايد به كاتب و شاهد زيانى برسد، كه اگر چنين كنيد نافرمانى كردهايد. از خداى بترسيد. خدا شما را تعليم مى دهد و او بر هر چيزى آگاه است. |
۞ وَإِن كُنتُمْ عَلَىٰ سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ ۖ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ ۗ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ ۚ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ(283) هرگاه در سفر بوديد و كاتبى نيافتيد، بايد چيزى به گرو گرفته شود، و اگر كسى از شما ديگرى را امين دانست، آن كس كه امين دانسته شده امانت را بازدهد و بايد از اللّه، پروردگارش، بترسد. و شهادت را كتمان مكنيد. هر كس كه شهادت را كتمان كند، به دل گناهكار است و خدا از كارى كه مىكنيد آگاه است. |
لِّلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللَّهُ ۖ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(284) از آن خداست هر چه در آسمانها و زمين است. آنچه را كه در دل داريد خواه آشكارش سازيد يا پوشيدهاش داريد، خدا شما را بدان بازخواست خواهد كرد. پس هر كه را كه بخواهد مىآمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند. و خدا بر هر كارى تواناست. |
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ(285) پيامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ايمان دارد. و همه مؤمنان، به خدا و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش ايمان دارند. ميان هيچ يك از پيامبرانش فرقى نمىنهيم. گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم، اى پروردگار ما، آمرزش تو را خواستاريم كه سرانجام همه به سوى توست. |
لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ(286) خدا هيچ كس را جز به اندازه طاقتش مكلّف نمىكند. نيكيهاى هر كس از آن خود اوست و بديهايش از آن خود اوست. اى پروردگار ما، اگر فراموش كردهايم يا خطايى كردهايم، ما را بازخواست مكن. اى پروردگار ما، آن گونه كه بر امّتهاى پيش از ما تكليف گران نهادى، تكليف گران بر ما منه و آنچه را كه طاقت آن نداريم، بر ما تكليف مكن. گناه ما ببخش و ما را بيامرز و بر ما رحمت آور. تو مولاى ما هستى. پس ما را بر گروه كافران پيروز گردان. |
المزيد من السور باللغة الفارسية:
تحميل سورة البقرة بصوت أشهر القراء :
قم باختيار القارئ للاستماع و تحميل سورة البقرة كاملة بجودة عالية
أحمد العجمي
خالد الجليل
سعد الغامدي
سعود الشريم
عبد الباسط
عبد الله الجهني
علي الحذيفي
فارس عباد
ماهر المعيقلي
محمد جبريل
المنشاوي
الحصري
مشاري العفاسي
ناصر القطامي
ياسر الدوسري
Thursday, November 21, 2024
لا تنسنا من دعوة صالحة بظهر الغيب