جزء ۱۳ قران صوتی و متن با ترجمه فارسی

  1. جزء 13 mp3
  2. جزء 13 pdf
  3. بخش خواندن

قرآن کریم فارسی | سی جزء قرآن کریم | خواندن جزء 13 ( ) بخوانید، گوش کنید و دانلود کنید بخش ۱۳: به قرآن کریم شیرجه بزنید. زیبایی و حکمت بخش ۱۳ قرآن را تجربه کنید.

بسم الله الرحمن الرحيم

جزء 13

جزء ۱۳ صوتی دانلود کامل mp3


فهرست اجزاء قرآن - ✅ قرآن mp3


خواندن جزء ۱۳ - فهرست سوره‌ها


سوره يوسف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

۞ وَمَآ أُبَرِّئُ نَفۡسِيٓۚ إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّيٓۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ  (53)
من هرگز نفس خود را تبرئه نمی کنم ، بی شک نفس (اماره ،انسان) پیوسته به بدی فرمان می دهد ، مگر آنچه پروردگام رحم کند، بی گمان پروردگارم آمرزنده ی مهربان است».
وَقَالَ ٱلۡمَلِكُ ٱئۡتُونِي بِهِۦٓ أَسۡتَخۡلِصۡهُ لِنَفۡسِيۖ فَلَمَّا كَلَّمَهُۥ قَالَ إِنَّكَ ٱلۡيَوۡمَ لَدَيۡنَا مَكِينٌ أَمِينٞ  (54)
و پادشاه گفت :«او (= یوسف) را نزد من بیاورید ،(تا) او را مخصوص خود گردانم » پس چون(یوسف نزد او آمد و) با او صحبت کرد ، (پادشاه) گفت: «تو امروز نزد ما صاحب مقام والا (و) امین هستی ».
قَالَ ٱجۡعَلۡنِي عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلۡأَرۡضِۖ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٞ  (55)
(یوسف) گفت: «مرا بر(سر پرستی) خزائن زمین (مصر) قرار بده ، که من نگهدارنده ای آگاهم ».
وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَيۡثُ يَشَآءُۚ نُصِيبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُۖ وَلَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (56)
و این گونه به یوسف در آن سرزمین تمکن (و قدرت ) دادیم ، از آن (سرزمین) هر جا که می خواست منزل می گرفت ، ما رحمت خود را به هرکس که بخواهیم می رسانیم ، و پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کنیم .
وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ  (57)
ویقیناً پاداش آخرت ، برای کسانی که ایمان آوردند وپرهیز گاری می کردند ، بهتر است .
وَجَآءَ إِخۡوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَيۡهِ فَعَرَفَهُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ  (58)
و(چون سرزمین کنعان خشک سالی فرا گرفت) برادران یوسف (برای تهیه گندم به مصر) آمدند، پس بر او وارد شدند ، آنگاه او آنان را شناخت ، در حالی که آنها او را نشناختند.
وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ قَالَ ٱئۡتُونِي بِأَخٖ لَّكُم مِّنۡ أَبِيكُمۡۚ أَلَا تَرَوۡنَ أَنِّيٓ أُوفِي ٱلۡكَيۡلَ وَأَنَا۠ خَيۡرُ ٱلۡمُنزِلِينَ  (59)
پس چون بارهایشان را آماده کرد ،(به آنان ) گفت:«آن برادری که از پدرتان دارید،(نوبت آینده) نزد من بیاورید ، آیا نمی بینید که من پیمانه را تمام می دهم ، و من بهترین میزبان هستم ؟
فَإِن لَّمۡ تَأۡتُونِي بِهِۦ فَلَا كَيۡلَ لَكُمۡ عِندِي وَلَا تَقۡرَبُونِ  (60)
پس اگر او را نزد من نیاوردید، نه پیمانه ای نزد من خواهید داشت ، و نه به من نزدیک شوید».
قَالُواْ سَنُرَٰوِدُ عَنۡهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَٰعِلُونَ  (61)
گفتند :«ما در (باره ی) او با پدرش با اصرار گفتگو خواهیم کرد ، و مسلماً این کا را می کنیم ».
وَقَالَ لِفِتۡيَٰنِهِ ٱجۡعَلُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ فِي رِحَالِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَعۡرِفُونَهَآ إِذَا ٱنقَلَبُوٓاْ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ  (62)
و(یوسف) به غلامانش گفت: «سرمایه شان را در بارهایشان بگذارید ، شاید هنگامی که به سوی خانواده ی خود ، باز گشتند ، آن را بشناسند، شاید باز آیند » .
فَلَمَّا رَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِيهِمۡ قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا مُنِعَ مِنَّا ٱلۡكَيۡلُ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَآ أَخَانَا نَكۡتَلۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ  (63)
پس چون به سوی پدرشان بازگشتند : «ای پدرما ! پیمانه (غله) از ما باز داشته شده است، پس برادرمان (بنیامین ) با ما بفرست تا سهمی (از غله) بگیریم ، و بی گمان ما نگهبان اوخواهیم بود».
قَالَ هَلۡ ءَامَنُكُمۡ عَلَيۡهِ إِلَّا كَمَآ أَمِنتُكُمۡ عَلَىٰٓ أَخِيهِ مِن قَبۡلُ فَٱللَّهُ خَيۡرٌ حَٰفِظٗاۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ  (64)
(یعقوب) گفت :«آیا شما را بر او امین دانم ، همانگونه که پیش از این نسبت به برادرش (یوسف) امین داشتم ، پس خداوند بهترین نگهبان است ، و او مهربانترین مهربانان است».
وَلَمَّا فَتَحُواْ مَتَٰعَهُمۡ وَجَدُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ رُدَّتۡ إِلَيۡهِمۡۖ قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا مَا نَبۡغِيۖ هَٰذِهِۦ بِضَٰعَتُنَا رُدَّتۡ إِلَيۡنَاۖ وَنَمِيرُ أَهۡلَنَا وَنَحۡفَظُ أَخَانَا وَنَزۡدَادُ كَيۡلَ بَعِيرٖۖ ذَٰلِكَ كَيۡلٞ يَسِيرٞ  (65)
و چون بار خود را گشودند ، سرمایه شان یافتند که به آنها بازگردانده شده است . گفتند:«ای پدرما ! (ما دیگر) چه می خواهیم ؟ این سرمایه ماست که به ما باز گردانده شده است ،(پس او را با ما بفرست) و برای خانواده ی خود آذوقه می آوریم ، و برادرمان را حفظ می کنیم ، و یک بار شتر افزون خواهیم آورد؛ این پیمانه (برای عزیز مصر ، کار) آسانی است .
قَالَ لَنۡ أُرۡسِلَهُۥ مَعَكُمۡ حَتَّىٰ تُؤۡتُونِ مَوۡثِقٗا مِّنَ ٱللَّهِ لَتَأۡتُنَّنِي بِهِۦٓ إِلَّآ أَن يُحَاطَ بِكُمۡۖ فَلَمَّآ ءَاتَوۡهُ مَوۡثِقَهُمۡ قَالَ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٞ  (66)
(یعقوب) گفت :«هرگز او را با شما نمی فرستم؛ تا آنکه به نام خدا به من پیمان دهید که حتماً او را به نزد من باز خواهید آورد ، مگر اینکه قدرت از شما گرفته شود (و خود گرفتار آیید ) پس چون (تعهد و) پیمان استوار به او دادند ، (یعقوب) گفت :«خداوند بر آنچه می گوییم نگهبان است ».
وَقَالَ يَٰبَنِيَّ لَا تَدۡخُلُواْ مِنۢ بَابٖ وَٰحِدٖ وَٱدۡخُلُواْ مِنۡ أَبۡوَٰبٖ مُّتَفَرِّقَةٖۖ وَمَآ أُغۡنِي عَنكُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٍۖ إِنِ ٱلۡحُكۡمُ إِلَّا لِلَّهِۖ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُۖ وَعَلَيۡهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ  (67)
و(همچنین به آنها) گفت:«ای پسران من ! از یک در وارد نشوید ، بلکه از درهای متفرق داخل شوید ، و(من) نمی توانم چیزی از (قضای) خداوند (که مقرر کرده است) از شما دفع کنم، حکم تنها از آن خداست ، بر او توکل کرده ام ، و (همه ی) متوکلان بر او توکل کنند.
وَلَمَّا دَخَلُواْ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَهُمۡ أَبُوهُم مَّا كَانَ يُغۡنِي عَنۡهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٍ إِلَّا حَاجَةٗ فِي نَفۡسِ يَعۡقُوبَ قَضَىٰهَاۚ وَإِنَّهُۥ لَذُو عِلۡمٖ لِّمَا عَلَّمۡنَٰهُ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ  (68)
و چون به همان گونه که پدرشان به آنها دستور داده بود ، داخل شدند ،ـ (این کار) نمی توانست چیزی از (قضای) خداوند را از آنان دفع کند ــ جز حاجت (و خواهشی)در دل یعقوب که آن برآورده شد ، و بی گمان او علمی داشت که ما به آموخته بودیم ، ولیکن بیشتر مردم نمی دانند .
وَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيۡهِ أَخَاهُۖ قَالَ إِنِّيٓ أَنَا۠ أَخُوكَ فَلَا تَبۡتَئِسۡ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ  (69)
و چون (برادران) بر یوسف وارد شدند ، برادرش (بنیامین) را نزد خود جای داد ، (و) گفت: «بدون شک من برادر تو(یوسف) هستم ، پس ازآنچه آنها انجام می دادند ، اندوهگین مباش ».
فَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ جَعَلَ ٱلسِّقَايَةَ فِي رَحۡلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا ٱلۡعِيرُ إِنَّكُمۡ لَسَٰرِقُونَ  (70)
پس هنگامی که بارهای آنها مهیا کرد ، جام (آبخوری پادشاه) را در بار برادرش گذاشت، سپس ندا دهنده ی ندا داد :«ای کاروانیان ، بدون شک شما دزد هستید».
قَالُواْ وَأَقۡبَلُواْ عَلَيۡهِم مَّاذَا تَفۡقِدُونَ  (71)
به طرف آنها رو کرده وگفتند : «چه چیز گم کرده اید ؟!»
قَالُواْ نَفۡقِدُ صُوَاعَ ٱلۡمَلِكِ وَلِمَن جَآءَ بِهِۦ حِمۡلُ بَعِيرٖ وَأَنَا۠ بِهِۦ زَعِيمٞ  (72)
گفتند : «پیمانه ی پادشاه را گم کرده ایم ، و هر کس آن را بیاورد یک بار شتر (جایزه) دارد، و من ضامن این (وعده) هستم.
قَالُواْ تَٱللَّهِ لَقَدۡ عَلِمۡتُم مَّا جِئۡنَا لِنُفۡسِدَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا كُنَّا سَٰرِقِينَ  (73)
گفتند :« به خداوند سوگند ، شما می دانید که ما نیامده ایم تا در این سرزمین فساد کنیم ، و ما (هرگز) دزد نبوده ایم ».
قَالُواْ فَمَا جَزَٰٓؤُهُۥٓ إِن كُنتُمۡ كَٰذِبِينَ  (74)
(آنها) گفتند: «پس اگر دروغگو باشید؛ کیفرش چیست ؟»
قَالُواْ جَزَٰٓؤُهُۥ مَن وُجِدَ فِي رَحۡلِهِۦ فَهُوَ جَزَٰٓؤُهُۥۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ  (75)
گفتند:«کیفر کسی که (آن پیمانه) در بارش پیدا شود ، پس خودش کیفر آن خواهد بود (که برده ی شما خواهد بود) ما این گونه ستم کاران را کیفر می دهیم ».
فَبَدَأَ بِأَوۡعِيَتِهِمۡ قَبۡلَ وِعَآءِ أَخِيهِ ثُمَّ ٱسۡتَخۡرَجَهَا مِن وِعَآءِ أَخِيهِۚ كَذَٰلِكَ كِدۡنَا لِيُوسُفَۖ مَا كَانَ لِيَأۡخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ ٱلۡمَلِكِ إِلَّآ أَن يَشَآءَ ٱللَّهُۚ نَرۡفَعُ دَرَجَٰتٖ مَّن نَّشَآءُۗ وَفَوۡقَ كُلِّ ذِي عِلۡمٍ عَلِيمٞ  (76)
پس شروع به (جست جوی) بارهای آنها ، پیش از بار برادرش پرداخت ، آنگاه آن را از بار برادرش بیرون آورد ، این گونه برای یوسف چاره اندیشی کردیم ، او (هرگز) نمی توانست در آیین پادشاه برادرش را بگیرد ، مگر آنکه خدا بخواهد ، درجات هرکس را بخواهیم بالا می بریم ، و بالاتر از هر صاحب علمی ، دانا تری است .
۞ قَالُوٓاْ إِن يَسۡرِقۡ فَقَدۡ سَرَقَ أَخٞ لَّهُۥ مِن قَبۡلُۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفۡسِهِۦ وَلَمۡ يُبۡدِهَا لَهُمۡۚ قَالَ أَنتُمۡ شَرّٞ مَّكَانٗاۖ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَصِفُونَ  (77)
(برادران) گفتند :«اگر او دزدی کرده است (تعجب ندارد)؛ برادرش (نیز) پیش از این دزدی کرده بود ، پس یوسف آن (سخن) را در دل خود پنهان داشت ، و برای آنها آشکار نکرد ، (در دل خود) گفت :«شما از نظر منزلت بدترین (مردم) هستید ، و خداوند به آنچه توصیف می کنید ، آگاه تراست ».
قَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ إِنَّ لَهُۥٓ أَبٗا شَيۡخٗا كَبِيرٗا فَخُذۡ أَحَدَنَا مَكَانَهُۥٓۖ إِنَّا نَرَىٰكَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (78)
گفتند :«ای عزیز ! همانا او پدر پیری دارد ، (که از دوری او سخت ناراحت می شود) لذا یکی ازما را به جای او بگیر ، بی گمان ما تو را از نیکو کاران می بینیم ».
قَالَ مَعَاذَ ٱللَّهِ أَن نَّأۡخُذَ إِلَّا مَن وَجَدۡنَا مَتَٰعَنَا عِندَهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّظَٰلِمُونَ  (79)
(یوسف) گفت : «پناه بر خدا ، که ما جز آن کسی که کالایمان را نزد او یافته ایم،(دیگری را) بگیریم ، بی گمان در آن صورت ستم کار خواهیم بود » .
فَلَمَّا ٱسۡتَيۡـَٔسُواْ مِنۡهُ خَلَصُواْ نَجِيّٗاۖ قَالَ كَبِيرُهُمۡ أَلَمۡ تَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ أَبَاكُمۡ قَدۡ أَخَذَ عَلَيۡكُم مَّوۡثِقٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَمِن قَبۡلُ مَا فَرَّطتُمۡ فِي يُوسُفَۖ فَلَنۡ أَبۡرَحَ ٱلۡأَرۡضَ حَتَّىٰ يَأۡذَنَ لِيٓ أَبِيٓ أَوۡ يَحۡكُمَ ٱللَّهُ لِيۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ  (80)
پس چون (برادران) از او نامید شدند ، نجوا کنان به گوشه ای رفتند ، (برادر) بزرگشان گفت :«آیا نمی دانید که پدرتان از شما به نام خدا پیمان (استوار) گرفته است وپیش از این (نیز) در باره ی یوسف کوتاهی کرده اید؟! پس من هرگز از این سرزمین (مصر) بیرون نمی شوم ، تا پدرم به من اجازه دهد ، یا خداوند درباره ی من داوری کند ، و او بهترین داوران است .
ٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِيكُمۡ فَقُولُواْ يَٰٓأَبَانَآ إِنَّ ٱبۡنَكَ سَرَقَ وَمَا شَهِدۡنَآ إِلَّا بِمَا عَلِمۡنَا وَمَا كُنَّا لِلۡغَيۡبِ حَٰفِظِينَ  (81)
(شما) به سوی پدرتان باز گردید ، و بگویید :«ای پدر جان ! بی گمان پسرت دزدی کرد، و ما جز به آنچه می دانستیم گواهی ندادیم ، و ما از غیب آگاه نبودیم .
وَسۡـَٔلِ ٱلۡقَرۡيَةَ ٱلَّتِي كُنَّا فِيهَا وَٱلۡعِيرَ ٱلَّتِيٓ أَقۡبَلۡنَا فِيهَاۖ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ  (82)
و از(مردم) شهری که در آن بودیم ، و از کاروانی که با آن بودیم بپرس ، و بدون شک ما راستگو هستیم ».
قَالَ بَلۡ سَوَّلَتۡ لَكُمۡ أَنفُسُكُمۡ أَمۡرٗاۖ فَصَبۡرٞ جَمِيلٌۖ عَسَى ٱللَّهُ أَن يَأۡتِيَنِي بِهِمۡ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ  (83)
(یعقوب) گفت: «(حقیقت چنین نیست) بلکه (هوای) نفس شما ، کاری (ناشایست) را برای شما آراسته است؛ پس (کار من) صبر جمیل است ، امید است خداوند همه ی آنها را به من باز گرداند ، بی گمان او دانای حکیم است ».
وَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ يَٰٓأَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَٱبۡيَضَّتۡ عَيۡنَاهُ مِنَ ٱلۡحُزۡنِ فَهُوَ كَظِيمٞ  (84)
و از آنها روی بر گرداند وگفت: «افسوس بر یوسف» و چشمان او از اندوه سفید شد ، در حالی که (سرشارازغم بود) اندوه خود را فرو می برد .
قَالُواْ تَٱللَّهِ تَفۡتَؤُاْ تَذۡكُرُ يُوسُفَ حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوۡ تَكُونَ مِنَ ٱلۡهَٰلِكِينَ  (85)
گفتند :«به خدا سو گند ، پیوسته یوسف را یاد می کنی ، تا آنکه سخت بیمار گردی یا بمیری ».
قَالَ إِنَّمَآ أَشۡكُواْ بَثِّي وَحُزۡنِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَأَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ  (86)
(یعقوب) گفت: «من شرح غم و پریشانی خود را تنها به خدا می گویم ، (و به سوی او شکایت می برم) و از (سوی) خدا چیزهای می دانم که شما نمی دانید».
يَٰبَنِيَّ ٱذۡهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَاْيۡـَٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ لَا يَاْيۡـَٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡكَٰفِرُونَ  (87)
ای پسران من! بروید و از یوسف و برادرش جست جو کنید ، و از رحمت خدا نامید نشوید ، چرا که جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نامید نمی شود ».
فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيۡهِ قَالُواْ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةٖ مُّزۡجَىٰةٖ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡكَيۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَجۡزِي ٱلۡمُتَصَدِّقِينَ  (88)
پس چون (به مصر رفتند و) بر او(= یوسف) وارد شدند ، گفتند :«ای عزیز! به ما و خاندان ما سختی (و ناراحتی ) رسیده است،و(اینک) کالای نا چیز(واندکی) با خود آورده ایم؛ پس پیمانه را برای ما کامل کن ، وبر ما صدقه (و بخشش) کن ، بی گمان خداوند بخشندگان را پاداش می دهد ».
قَالَ هَلۡ عَلِمۡتُم مَّا فَعَلۡتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ إِذۡ أَنتُمۡ جَٰهِلُونَ  (89)
(یوسف) گفت:«آیا دانستید با یوسف چه کردید ، هنگامی که نادان بودید ؟! » .
قَالُوٓاْ أَءِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُۖ قَالَ أَنَا۠ يُوسُفُ وَهَٰذَآ أَخِيۖ قَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَآۖ إِنَّهُۥ مَن يَتَّقِ وَيَصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (90)
(برادران ) گفتند:«آیا به راستی تو همان یوسفی ؟! ». (یوسف) گفت:«(آری) من یوسفم، و این برادر من است ، یقینا ً خداوند بر ما منّت گذاشت ، همانا هر کس پرهیزگاری کند و صبر نماید ، بی گمان خداوند پاداش نیکو کاران را ضایع نمی کند ».
قَالُواْ تَٱللَّهِ لَقَدۡ ءَاثَرَكَ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا وَإِن كُنَّا لَخَٰطِـِٔينَ  (91)
(برادران) گفتند:«به خدا سوگند ، یقیناً خداوند تو را بر ما برتری داده ، و حقاً ما خطا کار بودیم » .
قَالَ لَا تَثۡرِيبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَۖ يَغۡفِرُ ٱللَّهُ لَكُمۡۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ  (92)
(یوسف ) گفت:« امروز هیچ سرزنشی بر شما نیست ، خداوند شما را می آمرزد، و او مهربانترین مهربانان است».
ٱذۡهَبُواْ بِقَمِيصِي هَٰذَا فَأَلۡقُوهُ عَلَىٰ وَجۡهِ أَبِي يَأۡتِ بَصِيرٗا وَأۡتُونِي بِأَهۡلِكُمۡ أَجۡمَعِينَ  (93)
این پیراهن مرا ببرید ، وبر چهره ی پدرم بیندازید تا بینا گردد ، و همه ی خانواده ی خود را نزد من بیاورید ».
وَلَمَّا فَصَلَتِ ٱلۡعِيرُ قَالَ أَبُوهُمۡ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَۖ لَوۡلَآ أَن تُفَنِّدُونِ  (94)
و چون کاروان (از سرزمین مصر) جدا شد (و حرکت کرد ) پدرشان (به اطرافیان) گفت:«یقیناً من بوی یوسف را میابم ، اگر مرا به کم عقلی نسبت ندهید ».
قَالُواْ تَٱللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَٰلِكَ ٱلۡقَدِيمِ  (95)
(آنها) گفتند :«به خدا سوگند، بی گمان تو در همان اشتباه دیرینه ات هستی ».
فَلَمَّآ أَن جَآءَ ٱلۡبَشِيرُ أَلۡقَىٰهُ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ فَٱرۡتَدَّ بَصِيرٗاۖ قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مِنَ ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ  (96)
پس چون بشارت دهنده آمد و آن (پیراهن) را برچهره او افکند ، نا گهان بینا شد ، گفت: «آیا به شما نگفتم که من از (سوی) خدا چیزهای می دانم که شما نمی دانید ؟! ».
قَالُواْ يَٰٓأَبَانَا ٱسۡتَغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَٰطِـِٔينَ  (97)
گفتند :«ای پدر(جان) ما ! برای ما (در باره ی ) گناهانمان آمرزش بخواه ، بی گمان ما خطا کار بودیم ».
قَالَ سَوۡفَ أَسۡتَغۡفِرُ لَكُمۡ رَبِّيٓۖ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ  (98)
(یعقوب) گفت:« به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می طلبم ، بدون شک او آمرزنده ی مهربان است » .
فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَىٰ يُوسُفَ ءَاوَىٰٓ إِلَيۡهِ أَبَوَيۡهِ وَقَالَ ٱدۡخُلُواْ مِصۡرَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ  (99)
پس چون بر یوسف وارد شدند ، او پدر ومادرش را (در آغوش گرفت و) نزد خود جای داد و گفت :«(همگی) به مصر درآیید؛ اگر خدا بخواهد در امن (و امان) خواهید بود».
وَرَفَعَ أَبَوَيۡهِ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ وَخَرُّواْ لَهُۥ سُجَّدٗاۖ وَقَالَ يَٰٓأَبَتِ هَٰذَا تَأۡوِيلُ رُءۡيَٰيَ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّٗاۖ وَقَدۡ أَحۡسَنَ بِيٓ إِذۡ أَخۡرَجَنِي مِنَ ٱلسِّجۡنِ وَجَآءَ بِكُم مِّنَ ٱلۡبَدۡوِ مِنۢ بَعۡدِ أَن نَّزَغَ ٱلشَّيۡطَٰنُ بَيۡنِي وَبَيۡنَ إِخۡوَتِيٓۚ إِنَّ رَبِّي لَطِيفٞ لِّمَا يَشَآءُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ  (100)
و پدر ومادر خود را بر تخت نشاند ، و (همگی) برای او به سجده افتادند ، و(یوسف) گفت:« ای پدرجان! این تعبیرخوابم است ، که از پیش دیده بودم ، پروردگارم آن را راست گرداند (و تحقق بخشید ) ، یقیناً به من نیکی کرد هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد ، و شما را از آن بیابان (به اینجا) آورد ، بعد از آنکه شیطان میان من وبرادرانم (فتنه و) فساد کرد ، بی گمان پروردگارم به آنچه که می خواهد (تدبیر کند) باریک بین است ، همان او دانا ی حکیم است .
۞ رَبِّ قَدۡ ءَاتَيۡتَنِي مِنَ ٱلۡمُلۡكِ وَعَلَّمۡتَنِي مِن تَأۡوِيلِ ٱلۡأَحَادِيثِۚ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ أَنتَ وَلِيِّۦ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۖ تَوَفَّنِي مُسۡلِمٗا وَأَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ  (101)
پروردگارا! (بهره ی عظیمی) از فرمانروایی به من عطا کردی ، و از علم (تأویل احادیث =)تعبیر خوابها به من آموختی ، پدید آورنده ای آسمانها و زمین ! تویی کار ساز من در دنیا و آخرت ، مرا مسلمان بمیران و به شایستگان ملحق فرما».
ذَٰلِكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلۡغَيۡبِ نُوحِيهِ إِلَيۡكَۖ وَمَا كُنتَ لَدَيۡهِمۡ إِذۡ أَجۡمَعُوٓاْ أَمۡرَهُمۡ وَهُمۡ يَمۡكُرُونَ  (102)
(ای پیامبر!) این از خبرهای غیب است که به تو وحی می کنیم ، و هنگامی که (برادران یوسف) بد اندیشی می کردند و تصمیم (قطعی )گرفتند ، تونزد آنها نبودی .
وَمَآ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ وَلَوۡ حَرَصۡتَ بِمُؤۡمِنِينَ  (103)
و بیشتر مردم – و اگر چه (برایمان شان) حرص ورزی – مؤمن نخواهند بود .
وَمَا تَسۡـَٔلُهُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ  (104)
و تو بر این (دعوت) از آنها پاداشی نمی طلبی ، آن جز پندی برای جهانیان نیست .
وَكَأَيِّن مِّنۡ ءَايَةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ يَمُرُّونَ عَلَيۡهَا وَهُمۡ عَنۡهَا مُعۡرِضُونَ  (105)
و چه بسا نشانه ای در آسمانها و زمین وجود دارد که آنها از کنارش می گذرند و از آن روی می گردانند.
وَمَا يُؤۡمِنُ أَكۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِكُونَ  (106)
و بیشتر آنها به خداوند ایمان نمی آورند ؛ مگر اینکه آنان (به نوعی) مشرک اند.
أَفَأَمِنُوٓاْ أَن تَأۡتِيَهُمۡ غَٰشِيَةٞ مِّنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ أَوۡ تَأۡتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ  (107)
آیا ایمن هستند از اینکه عذاب فراگیری از سوی خدا به سراغ آنها بیاید ، یا ناگهان قیامت به سراغشان آید ، در حالی که آنان بی خبرند .
قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِيۖ وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ  (108)
(ای پیامبر!) بگو:«این راه من است ، من با بصیرت (کامل) به سوی خدا دعوت می کنم، و کسانی که از من پیروی کردند (نیز چنین می کند ) و خداوند پاک ومنزه است ، ومن از مشرکان نیستم».
وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِم مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡقُرَىٰٓۗ أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۗ وَلَدَارُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَيۡرٞ لِّلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ  (109)
و ما پیش از تو نفرستادیم ، جزمردمی از اهل قریه ها که به آنها وحی می کردیم ، آیا (مشرکان) در زمین سیر نکردند؛ تا ببیند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند، چگونه بود ؟! و یقیناً سرای آخرت برای کسانی که پرهیزگاری کردند ، بهتر است ، آیا نمی اندیشید؟!
حَتَّىٰٓ إِذَا ٱسۡتَيۡـَٔسَ ٱلرُّسُلُ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ قَدۡ كُذِبُواْ جَآءَهُمۡ نَصۡرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَآءُۖ وَلَا يُرَدُّ بَأۡسُنَا عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ  (110)
(کافران پیوسته به انکار خود ادامه دادند) تا آنگاه که پیامبران (از قومشان) ناامید شدند، و (مردم) پنداشتند که به آنها دروغ گفته شده است، (در این هنگام) یاری ما به سراغشان آمد ، پس هر کس را که خواستیم نجات یافت ، و عذاب ما از قوم گنهکار را باز نخواهد گشت.
لَقَدۡ كَانَ فِي قَصَصِهِمۡ عِبۡرَةٞ لِّأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِۗ مَا كَانَ حَدِيثٗا يُفۡتَرَىٰ وَلَٰكِن تَصۡدِيقَ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَتَفۡصِيلَ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ  (111)
یقیناً در داستانهایشان عبرتی برای خرد مندان است ، این (قرآن) سخنی نبود که (به دروغ) بافته شود ، بلکه تصدیق کننده ی کتابهای است که پیش از آن است ، و بیان کننده (و شرح) هر چیز است ، و هدایت و رحمت برای گروهی است که ایمان می آورند.

سوره رعد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

الٓمٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِۗ وَٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يُؤۡمِنُونَ  (1)
المر (الف . لام . میم . را) اینها آیات کتاب (قرآن) است، و آنچه از (سوی) پروردگارت برتو نازل شده ، حق است ، ولیکن بیشتر مردم ایمان نمی آورند .
ٱللَّهُ ٱلَّذِي رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَيۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُم بِلِقَآءِ رَبِّكُمۡ تُوقِنُونَ  (2)
خداوند کسی است که آسمانها را بدون ستون بر افراشت که می بینید ، آنگاه بر عرش مستقر شد، و خورشید وماه را مسخر ساخت ، که هر کدام تا مدت معینی روان است ، کار(و امور هستی) را تدبیر می کند ، نشانه های را (روشن) بیان می کند ، شاید شما به لقای پروردگارتان یقین حاصل کنید .
وَهُوَ ٱلَّذِي مَدَّ ٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۡهَٰرٗاۖ وَمِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ جَعَلَ فِيهَا زَوۡجَيۡنِ ٱثۡنَيۡنِۖ يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ  (3)
و او کسی است که زمین را گسترد ، و در آن کوهها ونهرها قرار داد ، ودر آن از هر نوع میوه ها دو قسم (ترش وشیرین و...) پدید آورد ، شب را بر روزمی پوشاند ، بی گمان در این (امور) نشانه ها (وعبرتها) است برای گروهی که می اندیشند.
وَفِي ٱلۡأَرۡضِ قِطَعٞ مُّتَجَٰوِرَٰتٞ وَجَنَّٰتٞ مِّنۡ أَعۡنَٰبٖ وَزَرۡعٞ وَنَخِيلٞ صِنۡوَانٞ وَغَيۡرُ صِنۡوَانٖ يُسۡقَىٰ بِمَآءٖ وَٰحِدٖ وَنُفَضِّلُ بَعۡضَهَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فِي ٱلۡأُكُلِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ  (4)
و در زمین قطعه های (گوناگون) کنارهم (قرار دارد) و باغها يی از انگور و کشتزار و نخلهای که گاه از یک بن می رویند و گاه از چند بن ، (در صورتی) که از یک آب سیراب می شوند ، و(با این حال) میوه بعضی از آنها را بعضی (دیگر) برتری دادیم ، بدون شک در این (امور) نشانها (و عبرتها) است برای گروهی که خرد می ورزند .
۞ وَإِن تَعۡجَبۡ فَعَجَبٞ قَوۡلُهُمۡ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبًا أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدٍۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَغۡلَٰلُ فِيٓ أَعۡنَاقِهِمۡۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ  (5)
و( ای پیامبر!) اگر (از ایمان نیاوردن کفار) تعجب می کنی ، پس سخن آنان عجیب (تر) است ، که (می گویند:) «آیا هنگامی که (مردیم و) خاک شدیم (بار دیگر زنده می شویم و) و به آفرینش نوینی باز می گردیم ؟!» اینان کسانی هستند که به پروردگارشان کافر شده اند، واینان غل ها (و زنجیرها ) در گردنهایشان است ، واینان اهل آتش (جهنم ) اند ، و جاودانه درآن خواهند ماند .
وَيَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِ وَقَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِمُ ٱلۡمَثُلَٰتُۗ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغۡفِرَةٖ لِّلنَّاسِ عَلَىٰ ظُلۡمِهِمۡۖ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ  (6)
و آنها پیش از نیکی (و رحمت) بدی (و عذاب) را به شتاب از تو می خواهند ، با اینکه (بر امتها) پیش از آنها بلاها (و عقوبتهای عبرت انگیز) گذشته است، و بی گمان پروردگارتو نسبت به مردم – با وجود ستمکار بودنشان – دارای مغفرت است (و می آمرزد) و همانا پروردگارتو سخت کیفراست .
وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦٓۗ إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِكُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ  (7)
و کسانی که کافر شدند می گویند : «چرا نشانه ها (ومعجزه ای) از (سوی) پروردگارش بر او نازل نشده است ؟! » (ای پیامبر!) تو فقط هشدار دهند ه ای، و برای هر قومی هدایت کننده ای است.
ٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَحۡمِلُ كُلُّ أُنثَىٰ وَمَا تَغِيضُ ٱلۡأَرۡحَامُ وَمَا تَزۡدَادُۚ وَكُلُّ شَيۡءٍ عِندَهُۥ بِمِقۡدَارٍ  (8)
خداوند می داند آنچه را که هر ماده ای بدان بار دار می شود ، و آنچه را که رحم ها می کاهند و آنچه افزون می کنند، و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد .
عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡكَبِيرُ ٱلۡمُتَعَالِ  (9)
(او) دانای غیب و آشکار، بزرگ بلند مرتبه است.
سَوَآءٞ مِّنكُم مَّنۡ أَسَرَّ ٱلۡقَوۡلَ وَمَن جَهَرَ بِهِۦ وَمَنۡ هُوَ مُسۡتَخۡفِۭ بِٱلَّيۡلِ وَسَارِبُۢ بِٱلنَّهَارِ  (10)
(برای خداوند) یکسان است که کسی از شما پنهانی سخن بگوید ، و کسی که آن را آشکار سازد ، و کسی که در (تاریکی) شب پنهان می شود، یا در (روشنایی) روز(آشکارا) راه می رود .
لَهُۥ مُعَقِّبَٰتٞ مِّنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَمِنۡ خَلۡفِهِۦ يَحۡفَظُونَهُۥ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوۡمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمۡۗ وَإِذَآ أَرَادَ ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ سُوٓءٗا فَلَا مَرَدَّ لَهُۥۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَالٍ  (11)
برای او (= انسان ) فرشتگانی است که پی درپی (صبح وشام ) از پیش رویش و از پشت سرش او را به امر خدا حفظ می کنند ، بی گمان خداوند حالت (و سرنوشت) هیچ قومی را تغیر نمی دهد ، تا وقتی که آنان آنچه را که در ضمیرشان است، تغیر دهند . و هنگامی که خداوند برای قومی (بخاطر اعمالشان) بدی را اراده کند ، پس هیچ چیز مانع آن نخواهد شد ، و آنان را جز او هیچ کارسازی نیست .
هُوَ ٱلَّذِي يُرِيكُمُ ٱلۡبَرۡقَ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَيُنشِئُ ٱلسَّحَابَ ٱلثِّقَالَ  (12)
او کسی است که برق را برای ترساندن ، و امیدوارشدن به شما می نمایاند، و ابرهای سنگین (بار) را پدید می آورد .
وَيُسَبِّحُ ٱلرَّعۡدُ بِحَمۡدِهِۦ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مِنۡ خِيفَتِهِۦ وَيُرۡسِلُ ٱلصَّوَٰعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَآءُ وَهُمۡ يُجَٰدِلُونَ فِي ٱللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ ٱلۡمِحَالِ  (13)
و رعد به ستایش او و فرشتگان از ترس او تسبیح می گویند. و صاعقه ها را می فرستد ، پس هر کس که بخواهد بدان آسیب می رساند ، و آنها (با وجود مشاهده این همه آیات الهی همچنان ) در باره ی خدا مجادله می کنند ، و او بسیار نیرومند (و سخت گیر) است .
لَهُۥ دَعۡوَةُ ٱلۡحَقِّۚ وَٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ لَا يَسۡتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيۡءٍ إِلَّا كَبَٰسِطِ كَفَّيۡهِ إِلَى ٱلۡمَآءِ لِيَبۡلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَٰلِغِهِۦۚ وَمَا دُعَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ  (14)
دعوت حق از آن اوست ، و کسانی را که (مشرکان) به جای او می خوانند ، (هرگز) دعوتشان اجابت نمی کنند ، مگر مانند کسی که کف دستش را به سوی آب می گشاید تا (آب) به دهانش برسد ، و (هرگز) به آن نخواهد رسید ، و دعای کافران جز در گمراهی نیست .
وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَكَرۡهٗا وَظِلَٰلُهُم بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ۩  (15)
(تمام) کسانی که در آسمانها و زمین هستند – از روی اطاعت (و دل خواه) یا اکراه (و نا خواه) – و (همچنین) سایه هاشان؛ صبحگاهانه و شامگاهان برای خدا سجده می کنند.
قُلۡ مَن رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ قُلِ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ لَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ نَفۡعٗا وَلَا ضَرّٗاۚ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ أَمۡ هَلۡ تَسۡتَوِي ٱلظُّلُمَٰتُ وَٱلنُّورُۗ أَمۡ جَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ خَلَقُواْ كَخَلۡقِهِۦ فَتَشَٰبَهَ ٱلۡخَلۡقُ عَلَيۡهِمۡۚ قُلِ ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّٰرُ  (16)
(ای پیامبر! به مشرکان) بگو: « پروردگار آسمانها و زمین کیست ؟» بگو :«الله» (سپس به آنها) بگو :« آیا به جای او اولیاء (و معبودانی) بر گزیده اید که مالک سود و زیان خود نیستند ». بگو :« آیا نابینا وبینا برابرند ، یا تاریکی ها و نور یکسان است ؟ آیا آنها شریکانی برای خدا قرار داده اند که همچون آفرینش او آفریده اند ، پس (این) آفرینش (ها) بر آنها مشبه شده است ؟! ».بگو :«الله آفریننده ی همه چیز است ، و او یگانه ی چیره است .
أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَالَتۡ أَوۡدِيَةُۢ بِقَدَرِهَا فَٱحۡتَمَلَ ٱلسَّيۡلُ زَبَدٗا رَّابِيٗاۖ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيۡهِ فِي ٱلنَّارِ ٱبۡتِغَآءَ حِلۡيَةٍ أَوۡ مَتَٰعٖ زَبَدٞ مِّثۡلُهُۥۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ وَٱلۡبَٰطِلَۚ فَأَمَّا ٱلزَّبَدُ فَيَذۡهَبُ جُفَآءٗۖ وَأَمَّا مَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ فَيَمۡكُثُ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ  (17)
(خداوند) از آسمانها آب را فرو فرستاد ، پس رودخانه ها به اندازه ی (ظرفیت) خویش روان شد ، آنگاه سیل بر روی خود کفی بالا آمده برداشت، وازآنچه (در کوره ها ) برای بدست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی آتش روی آن روشن می کنند ، کفی مانند آن به وجود می آید ، خداوند (مثال) حق و باطل را این گونه بیان می کند ، پس اما کفها کنار افتاده ، از بین می رود ، و آنچه به مردم سود می بخشد در زمین (باقی) می ماند ، این گونه خداوند (برای روشن شدن حق از باطل ) مثال می زند.
لِلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُۥ لَوۡ أَنَّ لَهُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡحِسَابِ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ  (18)
برای کسانی که (دعوت) پروردگارشان را اجابت کردند ، پاداش نیک (= بهشت ) است و کسانی که (دعوت) او را اجابت نکردند ، اگرتمام آنچه در زمین است و (نیز) همانندش ، از آن آنها باشد برای رهایی خود (از عذاب ) فدیه بدهند ، (از آنها پذیرفته نخواهد شد ) آنها سختی حساب را خواهند داشت ، و جایگاهشان جهنم است ، و چه بد جایگاهی است ! .
۞ أَفَمَن يَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ كَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ  (19)
آیا کسی که می داند آنچه از (طرف) پروردگارت بر تو نازل شده حق است ، مانند کسی است که او نابیناست ؟! تنها خرد مندان پند می گیرند.
ٱلَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ ٱلۡمِيثَٰقَ  (20)
(همان) کسانی که به پیمان خدا وفا می کنند ، وعهد (وپیمان) را نمی شکنند .
وَٱلَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ  (21)
و کسانی که آنچه را خداوند به پیوستن آن فرمان داده؛ پیوند می دهند ، و از پروردگارشان می ترسند ، و از سختی حساب بیم دارند .
وَٱلَّذِينَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ  (22)
و کسانی که به طلب روی پروردگارشان صبر کردند ، و نماز را بر پا داشتند و از آنچه به آنها روزی داده ایم ، پنهان و آشکارا انفاق کردند، و بدی را با نیکی دفع می کنند ، فرجام (نیک) سرای آخرت از آن آنهاست.
جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَدۡخُلُونَ عَلَيۡهِم مِّن كُلِّ بَابٖ  (23)
(همان) باغها ی جاویدان (بهشتی) که وارد آن می شوند ، و(همچنین) هر کس از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که نیکو کار بوده اند ، و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می شوند .
سَلَٰمٌ عَلَيۡكُم بِمَا صَبَرۡتُمۡۚ فَنِعۡمَ عُقۡبَى ٱلدَّارِ  (24)
(و به آنها می گویند : ) «سلام بر شما به (خاطر) آنچه صبر نمو ده اید ، پس چه خوب است عاقبت آن سرا(ی جاویدان)» .
وَٱلَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهۡدَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مِيثَٰقِهِۦ وَيَقۡطَعُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِۦٓ أَن يُوصَلَ وَيُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱللَّعۡنَةُ وَلَهُمۡ سُوٓءُ ٱلدَّارِ  (25)
و کسانی که پیمان خدا را پس از استوار کردنش می شکنند ، و آنچه را که خداوند به پیوستن آن فرمان داده ؛ قطع می کنند ، و در زمین فساد می نمایند ، لعنت برای آنهاست ، و برای آنها سختی (و بدی) آن سرا ( ی آخرت) است.
ٱللَّهُ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ وَفَرِحُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا مَتَٰعٞ  (26)
خداوند روزی را برای هرکسی که بخواهد وسیع می گرداند ، و (هر کس که بخواهد) تنگ می دارد ، و (کافران) به زندگی دنیا شاد شدند ، در حالی که زندگی دنیا در (برابر) آخرت جز متاعی (ناچیز) نیست.
وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦۚ قُلۡ إِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِيٓ إِلَيۡهِ مَنۡ أَنَابَ  (27)
و کسانی که کافر شدند می گویند : «چرا نشانه (و معجزه ای) از (سوی) پروردگارش براو نازل نشده است ؟!». (ای پیامبر!) بگو:« بی گمان خداوند هرکس را بخواهد گمراه می کند ، و هر کس که باز گردد (و توبه کند ) به سوی خویش هدایت می کند».
ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ  (28)
(همانا) کسانی که ایمان آوردند ، و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد ،آگاه باشید! (تنها) با یاد خدا دلها آرام می گیرند .
ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مَـَٔابٖ  (29)
وکسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند ، برای شان خوشی است، وبازگشتگاه نیکو (دارند).
كَذَٰلِكَ أَرۡسَلۡنَٰكَ فِيٓ أُمَّةٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهَآ أُمَمٞ لِّتَتۡلُوَاْ عَلَيۡهِمُ ٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِۚ قُلۡ هُوَ رَبِّي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ مَتَابِ  (30)
(ای پیامبر!) این گونه تو را در (میان ) امتی فرستادیم که پیش از آنها امتهای (دیگر، بودند و) رفتند ، تا آنچه را به تو وحی کردیم بر آنها بخوانی ، در حالی که آنها به (خدای) رحمان کفر می ورزند . بگو:«او پروردگار من است ، معبودی (به حق) جز او نیست ، بر او توکل کردم ، و بازگشتم به سوی اوست ».
وَلَوۡ أَنَّ قُرۡءَانٗا سُيِّرَتۡ بِهِ ٱلۡجِبَالُ أَوۡ قُطِّعَتۡ بِهِ ٱلۡأَرۡضُ أَوۡ كُلِّمَ بِهِ ٱلۡمَوۡتَىٰۗ بَل لِّلَّهِ ٱلۡأَمۡرُ جَمِيعًاۗ أَفَلَمۡ يَاْيۡـَٔسِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن لَّوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَهَدَى ٱلنَّاسَ جَمِيعٗاۗ وَلَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُواْ قَارِعَةٌ أَوۡ تَحُلُّ قَرِيبٗا مِّن دَارِهِمۡ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ وَعۡدُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُخۡلِفُ ٱلۡمِيعَادَ  (31)
اگر (چنین ) قرآنی بود که کوهها به آن به حرکت آیند یا زمین به آن پاره پاره شود یا مردگان را به سخن آرد ، (باز هم ایمان نمی آورند ) بلکه همه امور از آن خداست ،آیا کسانی که ایمان آورده اند (هنوز) ندانسته اند که اگر خداوند می خواست؛ قطعاً همه ی مردم را هدایت می کرد ؟!وپیوسته کسانی که کافر شدند بخاطر آنچه کرده اند بلاهای کوبنده می رسد،ویا به نزدیکی خانه ی آنها فرود می آید،تا وعده ی خدا فرا رسد ،بی گمان خداون خلاوف وعده نمی کند.
وَلَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَأَمۡلَيۡتُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡۖ فَكَيۡفَ كَانَ عِقَابِ  (32)
و به راستی به پیامبرانی پیش از تو (نیز) تمسخر(و استهزاء) کردند ، پس (من) به کسانی که کفر ورزیدند مهلت دادم؛ آنگاه آنان را (فرو) گرفتم، پس (بنگر) مجازات من چگونه بود ؟!
أَفَمَنۡ هُوَ قَآئِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفۡسِۭ بِمَا كَسَبَتۡۗ وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ قُلۡ سَمُّوهُمۡۚ أَمۡ تُنَبِّـُٔونَهُۥ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَم بِظَٰهِرٖ مِّنَ ٱلۡقَوۡلِۗ بَلۡ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ مَكۡرُهُمۡ وَصُدُّواْ عَنِ ٱلسَّبِيلِۗ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ  (33)
آیا کسی که بالای سر همه ایستاده (و نگهبان) است (همانند بتان است؟!) وبرای خداوند شریکانی قرار دادند،(ای پیامبر!) بگو:«آنها را نام ببرید ! آیا او را به چه چیزی که در زمین نمی داند ، آگاه می کنید؟! یا سخن بیهوده (و بی محتوا) می گویید ؟! » بلکه (حق این است که) برای کسانی که کافر شدند؛ مکرشان آراسته شده است ، و از راه (راست) باز داشته شده اند ، و کسی را که خدا گمراه کند، پس هیچ راهنمایی برای او وجود نخواهد داشت .
لَّهُمۡ عَذَابٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَقُّۖ وَمَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِن وَاقٖ  (34)
در زندگی دنیا برای آنها عذاب (دردناکی ) است و قطعاً عذاب آخرت سخت تر است، و آنها را هیچ نگه دارنده ای از(عذاب ) خداوند نیست .
۞ مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ أُكُلُهَا دَآئِمٞ وَظِلُّهَاۚ تِلۡكَ عُقۡبَى ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْۚ وَّعُقۡبَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٱلنَّارُ  (35)
وصف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است ، (چنین است که:) نهرها از زیر( درختان) آن جاری است ، میوه هایش همیشگی ، و (نیز) سایه اش (دائمی است) ، این است سرانجام کسانی که پرهیزگاری کردند ، و سر انجام کافران آتش (جهنم) است .
وَٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَفۡرَحُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَۖ وَمِنَ ٱلۡأَحۡزَابِ مَن يُنكِرُ بَعۡضَهُۥۚ قُلۡ إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَلَآ أُشۡرِكَ بِهِۦٓۚ إِلَيۡهِ أَدۡعُواْ وَإِلَيۡهِ مَـَٔابِ  (36)
و کسانی که به آنها کتاب (آسمانی) دادیم ، از آنچه بر تو نازل شده ، خوشحال می شوند ، و از احزاب (و گروهها ) کسانی هستند که قسمتی از آن را انکار می کنند ، (ای پیامبر!) بگو:«من مأمورم که «الله» را بپرستم ، و به او شرک نیاورم ، و تنها به سوی او دعوت می کنم ، وبازگشت من به سوی اوست ».
وَكَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ حُكۡمًا عَرَبِيّٗاۚ وَلَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم بَعۡدَ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَكَ مِنَ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَلَا وَاقٖ  (37)
و این گونه این (قرآن) را (به عنوان) حکم (و فرمانی به زبان) عربی نازل کردیم ، و اگر بعد از آن که آگاهی برای توآمده ، از هوسهای آنها پیروی کنی، در برابر(عذاب) خداوند هیچ کارساز و نگهدارنده ای نخواهی داشت .
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّيَّةٗۚ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأۡتِيَ بِـَٔايَةٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۗ لِكُلِّ أَجَلٖ كِتَابٞ  (38)
و به راستی پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و برای آنها همسران وفرزندانی قرار دادیم ، و هیچ پیامبری حق نداشت ، که جز به فرمان خدا معجزه ای بیاورد ، برای هر(امر و) زمانی ، نوشته ای مقرر است .
يَمۡحُواْ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ وَيُثۡبِتُۖ وَعِندَهُۥٓ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ  (39)
خداوند هر چه را که بخواهد محو و(هر چه بخواهد ) اثبات می کند و ام الکتاب (= لوح محفوظ) نزد اوست .
وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيۡكَ ٱلۡبَلَٰغُ وَعَلَيۡنَا ٱلۡحِسَابُ  (40)
و اگر برخی از آنچه را که به آنها وعده می دهیم به تو نشان دهیم، یا (بیش از فرا رسیدن آنها) تو را بمیرانیم، در هر حال بر(عهد ه ی) تو تنها تبلیغ (رسالت) است ، و حساب (آنها) بر ماست .
أَوَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَاۚ وَٱللَّهُ يَحۡكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ  (41)
آیا ندیده اند که ما پیوسته به سراغ (این سر) زمین (کفر) می آییم ، که آن را از اطراف (و دامنه هایش ) می کاهیم ؟! (و به سرزمین اسلام می افزاییم؟) و خداوند حکم می کند، و هیچ کس نمی تواند حکم او را رد کند ، و او سریع الحساب (= زود شمار) است .
وَقَدۡ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَلِلَّهِ ٱلۡمَكۡرُ جَمِيعٗاۖ يَعۡلَمُ مَا تَكۡسِبُ كُلُّ نَفۡسٖۗ وَسَيَعۡلَمُ ٱلۡكُفَّٰرُ لِمَنۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ  (42)
و به راستی کسانی که پیش از آنها بودند مکر ورزیدند (و نقشه کشیدند ) پس (باید دانست که) تمام مکرها (و نقشه ها ) از آن خداست ، می داند آنچه را که هر کس انجام می دهد ، و به زودی کافران خواهند دانست که سرا نجام (نیک) سرا (ی آخرت) از آن کیست .
وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَسۡتَ مُرۡسَلٗاۚ قُلۡ كَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنِي وَبَيۡنَكُمۡ وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ  (43)
و کسانی که کافر شدند می گویند :«تو پیامبر (خدا) نیستی» بگو:«کافی است که خدا و کسی که علم ( پیشین ) نزد اوست ، میان من و شما گواه باشند ».

سوره ابراهيم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

الٓرۚ كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ  (1)
الر(الف . لام . را ) این (قرآن) کتابی است که برتو (ای پیامبر) نازل کردیم ، تا مردم را به فرمان پروردگارشان از تاریکها (ی شرک وجهالت ) به سوی روشنایی (ایمان ودانش) در آوری ، به سوی راه (خداوند) پیروزمند ستوده .
ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَوَيۡلٞ لِّلۡكَٰفِرِينَ مِنۡ عَذَابٖ شَدِيدٍ  (2)
(همان ) خدای که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ، از آن اوست ، و وای بر کافران از عذاب سخت .
ٱلَّذِينَ يَسۡتَحِبُّونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا عَلَى ٱلۡأٓخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَيَبۡغُونَهَا عِوَجًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلِۭ بَعِيدٖ  (3)
(همانا) کسانی که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند ، و (مردم را) از راه خدا باز می دارند، و کجی (و انحراف) آن راه را می خواهند، اینان در گمراهی دوری هستند .
وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِيُبَيِّنَ لَهُمۡۖ فَيُضِلُّ ٱللَّهُ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ  (4)
ما هیچ پیامبری را، مگر به زبان قومش، نفرستادیم ؛ تا (حقایق را ) برای آنها بیان کند، پس خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت می کند ، و او پیروزمند حکیم است .
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا مُوسَىٰ بِـَٔايَٰتِنَآ أَنۡ أَخۡرِجۡ قَوۡمَكَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ وَذَكِّرۡهُم بِأَيَّىٰمِ ٱللَّهِۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّكُلِّ صَبَّارٖ شَكُورٖ  (5)
و به راستی ما موسی رابا نشانه ها ی خود فرستادیم ، (و به او دستور دادیم) که : قومت را از تاریکیها به روشنای بیرون آر، و ایام الله (= روزهای پیروزی حق بر باطل) را به یادشان آور، بی گمان دراین (امر) برای هر صبر کننده ی شکر گزاری نشانه های است .
وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ أَنجَىٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ وَيَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ  (6)
و (ای پیامبر!به یاد آور) هنگامی که موسی به قومش گفت : «نعمت خدا را بر خود بیاد آورید ،چون شما را از(چنگال) فرعونیان نجات داد ، که به بدترین عذابها شما را عذاب می کردند ، پسرانتان را سرمی بریدند ، و زنانتان را (برای خدمتکاری) زنده می گذاشتند، و در این (امر) از جانب پروردگارتان برای شما آزمایش بزرگ بود ».
وَإِذۡ تَأَذَّنَ رَبُّكُمۡ لَئِن شَكَرۡتُمۡ لَأَزِيدَنَّكُمۡۖ وَلَئِن كَفَرۡتُمۡ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٞ  (7)
و(و به یاد آورید) هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که: «اگر شکر گزاری کنید ، یقیناً (نعمت خود را ) به شما افززون می دهم ، و اگر کفران کنید ، بی گمان عذاب من سخت است ».
وَقَالَ مُوسَىٰٓ إِن تَكۡفُرُوٓاْ أَنتُمۡ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ  (8)
و موسی به (آنها) گفت :«اگر شما وهمه ی مردم روی زمین کافر شوید ، پس (به خداوند هیچ زیانی نمی رسد) بی گمان خداوند بی نیاز ستوده است».
أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَبَؤُاْ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَا يَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا ٱللَّهُۚ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَرَدُّوٓاْ أَيۡدِيَهُمۡ فِيٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَقَالُوٓاْ إِنَّا كَفَرۡنَا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ وَإِنَّا لَفِي شَكّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَنَآ إِلَيۡهِ مُرِيبٖ  (9)
آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند ، (مانند) قوم نوح وعاد وثمود ،به شما نرسیده است ؟! و (خبر) کسانی که پس از ایشان بودند ، که جز خداوند آنان را نمی شناسد ؟! پیامبران شان با دلایل (و معجزات) روشن به سوی آنها آمدند ، پس آنها دستانشان در دهانهای شان گرفتند ، و گفتند : «ما به آنچه شما فرستاده شده اید ، کافریم ، و ما نسبت به آنچه ما را به سوی آن فرا می خوانید ، سخت در شک و تردید هستیم ».
۞ قَالَتۡ رُسُلُهُمۡ أَفِي ٱللَّهِ شَكّٞ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ يَدۡعُوكُمۡ لِيَغۡفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُؤَخِّرَكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ قَالُوٓاْ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا فَأۡتُونَا بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ  (10)
پیامبران شان گفتند: «آیا در (وجود) خدا آفرینده آسمانها و زمین شک است ؟ (او) شما را فرا می خواند تا گناهانتان را برای تان بیامرزد ، و شما را تا مدت معینی مهلت دهد ». (آنها) گفتند : «شما جز بشری همانند ما نیستید ، می خواهید ما را از آنچه که نیاکانمان می پرستیدند باز دارید ، پس معجزه (و دلیل) آشکاری برای ما بیاورید » .
قَالَتۡ لَهُمۡ رُسُلُهُمۡ إِن نَّحۡنُ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَمَا كَانَ لَنَآ أَن نَّأۡتِيَكُم بِسُلۡطَٰنٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ  (11)
پیامبران شان گفتند :«ما جز بشری همانند شما نیستیم ، ولیکن خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت می گذارد (و به پیامری بر می گزیند) و ما (هرگز) نمی توانیم (و حق نداریم) که معجزه ای جز به فرمان خدا برایتان بیاوریم . و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند.
وَمَا لَنَآ أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنَا سُبُلَنَاۚ وَلَنَصۡبِرَنَّ عَلَىٰ مَآ ءَاذَيۡتُمُونَاۚ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ  (12)
و ما را چه شده است که بر خدا توکل نکنیم ، در حالی که ما را به راههای (سعادت بخش) مان هدایت فرموده است ؟! و مسلماً ما برآزارهای که به می رسانید صبر خواهیم کرد ، (ورسالت خود را خواهیم رساند) و توکل کنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند».
وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمۡ لَنُخۡرِجَنَّكُم مِّنۡ أَرۡضِنَآ أَوۡ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَاۖ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ رَبُّهُمۡ لَنُهۡلِكَنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ  (13)
و کسانی که کافر شدند به پیامبران شان گفتند :« ما قطعاً شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد ، یا اینکه به آیین ما باز گردید ». پس پروردگارشان به آنها وحی فرستاد که: « یقیناً ستمگران را نابود خواهیم کرد ،
وَلَنُسۡكِنَنَّكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ  (14)
و شما را بعد از آنها در زمین سکونت خواهیم داد ، این (وعده) برای کسی است که از وقوف در پیشگاه من بترسد ، و از وعید (عذاب) من بیمناک باشد ».
وَٱسۡتَفۡتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ  (15)
و (پیامبران از خدا) طلب فتح و پیروزی (بر کفار) کردند، و (سرانجام) هر گردنکش وستیزه جو ناکام (و نابود) شد.
مِّن وَرَآئِهِۦ جَهَنَّمُ وَيُسۡقَىٰ مِن مَّآءٖ صَدِيدٖ  (16)
پشت سرش جهنم است ، و از آب چرک وخون (بد بو) نوشانده شود.
يَتَجَرَّعُهُۥ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُۥ وَيَأۡتِيهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٖۖ وَمِن وَرَآئِهِۦ عَذَابٌ غَلِيظٞ  (17)
که جرعه جرعه آن را می نوشد ، و نمی تواند آن را (به آسانی) فرو برد (و گوارایش نیست) و مرگ از هر سو به سراغ او می آید ، در حالی که او نخواهد مرد ، و عذاب سختی در پیش رو دارد .
مَّثَلُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمۡۖ أَعۡمَٰلُهُمۡ كَرَمَادٍ ٱشۡتَدَّتۡ بِهِ ٱلرِّيحُ فِي يَوۡمٍ عَاصِفٖۖ لَّا يَقۡدِرُونَ مِمَّا كَسَبُواْ عَلَىٰ شَيۡءٖۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ  (18)
وصف کسانی که به پروردگارشان کافر شدند ، اعمالشان همچون خاکستر است که تند بادی در یک روز طوفانی سخت برآن وزیده باشد ، توان نگه داشتن آنچه را که به دست آورده اند؛ ندارند ، واین همان گمراهی دور (و دراز) است .
أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۚ إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ  (19)
(ای انسان) آیا ندیدی که خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است ؟! اگر بخواهد شما را می برد و خلق جدیدی (به جای شما پدید) می آورد .
وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ  (20)
و این (کار) برخداوند دشوار نیست .
وَبَرَزُواْ لِلَّهِ جَمِيعٗا فَقَالَ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُنَّا لَكُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا مِنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۚ قَالُواْ لَوۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ لَهَدَيۡنَٰكُمۡۖ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَجَزِعۡنَآ أَمۡ صَبَرۡنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٖ  (21)
و(در روز قیامت) همگی در پیشگاه خداوند حاضر (و آشکار) شوند ، پس (در این هنگام) ضعیفان به مستکبران می گویند : «همانا ما پیرو شما بودیم ، پس آیا می توانید چیزی از عذاب خدا را از ما دفع کنید ؟». (آنها) گویند: «اگر خداوند ما راهدایت کرده بود ، ما (نیز) شما راهدایت می کردیم ، چه بی تابی کنیم وچه صبر نماییم ، برای ما یکسان است ، (هیچ) گریز گاهی برای ما نیست».
وَقَالَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لَمَّا قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُكُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِيۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاْ أَنفُسَكُمۖ مَّآ أَنَا۠ بِمُصۡرِخِكُمۡ وَمَآ أَنتُم بِمُصۡرِخِيَّ إِنِّي كَفَرۡتُ بِمَآ أَشۡرَكۡتُمُونِ مِن قَبۡلُۗ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ  (22)
و چون (داوری و) کار تمام شود ، شیطان گوید: « بی گمان خداوند به شما وعده ی حق (و راستین) داد ، و من به شما وعده دادم ، آنگاه خلاف وعده کردم ، من بر شما هیچ تسلطی نداشتم ، جز اینکه دعوتتان کردم ، وشما (دعوت) مرا پذیرفتید ، پس مرا سرزنش نکنید ، و (بلکه) خویش را سرزنش کنید ، نه من فریاد رس شما هستم ، و نه شما فریاد رس من ، همانا من از این که مرا پیش از این شریک (خدا) ساختید ، بیزارم » بی گمان برای ستمکاران عذاب دردناکی است .
وَأُدۡخِلَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡۖ تَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٌ  (23)
و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند به باغهای (بهشتی) در آورند، که نهرها از زیر(درختان) آن جاری است ، به فرمان پروردگارشان جاودانه در آن می مانند ، و تحیت آنها در آن سلام است .
أَلَمۡ تَرَ كَيۡفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا كَلِمَةٗ طَيِّبَةٗ كَشَجَرَةٖ طَيِّبَةٍ أَصۡلُهَا ثَابِتٞ وَفَرۡعُهَا فِي ٱلسَّمَآءِ  (24)
آیا ندیدی که خداوند چگونه مثل زده است ؟ کلمه ی طیبه (= توحید ، و گفتار پاکیزه ) همچون درخت طیبه و پاکی است که ریشه ی آن (درزمین) ثابت ، و شاخه اش در آسمان است .
تُؤۡتِيٓ أُكُلَهَا كُلَّ حِينِۭ بِإِذۡنِ رَبِّهَاۗ وَيَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ  (25)
هر زمان (وفصلی) میوه ی خود را به فرمان پروردگارش می دهد ، و خداوند برای (هدایت) مردم مثلها می زند ، باشد که متذکر شوند (وپند گیرند) .
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٖ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ ٱجۡتُثَّتۡ مِن فَوۡقِ ٱلۡأَرۡضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٖ  (26)
و مثل کلمه ی خبیثه (= شرک ، و گفتار پلید) همچون درخت پلید (وناپاکی) است که از زمین برکنده شده ، (و هیچ) قرار وثباتی ندارد .
يُثَبِّتُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱلۡقَوۡلِ ٱلثَّابِتِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَيُضِلُّ ٱللَّهُ ٱلظَّٰلِمِينَۚ وَيَفۡعَلُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُ  (27)
خداوند کسانی را که ایمان آوردند ، با گفتار ثابت (کلمه توحید ) در زندگی دنیا و(هم) آخرت پایدار (و ثابت قدم) می دارد ، و ستمکاران را گمراه می سازد ، و خداوند هر چه بخواهد؛ انجام می دهد .
۞ أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ كُفۡرٗا وَأَحَلُّواْ قَوۡمَهُمۡ دَارَ ٱلۡبَوَارِ  (28)
آیا ندیدی آن کسانی را که (شکر) نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند ، و قوم خود را به سرای نابودی کشاندند ؟!
جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَاۖ وَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ  (29)
که (همان) جهنم است ، (که آنها) به آن در آیند ، و بد قرار گاهی است .
وَجَعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِهِۦۗ قُلۡ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمۡ إِلَى ٱلنَّارِ  (30)
(آنها) برای خداوند همتایانی قرار دادند تا (مردم را) از راه او گمراه کنند ، بگو : « (چند روزی) بهره گیرید ، پس یقیناً باز گشت تان به سوی آتش (دوزخ) است ».
قُل لِّعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَلَا خِلَٰلٌ  (31)
به بندگان من که ایمان آورده اند؛ بگو: نماز را بر پا دارند ، و از آنچه به آنها روزی داده ایم ، پنهان و آشکار انفاق کنند ، پیش از آن که روزی فرار رسد که در آن نه خرید و فروش است و نه دوستی .
ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجَ بِهِۦ مِنَ ٱلثَّمَرَٰتِ رِزۡقٗا لَّكُمۡۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡفُلۡكَ لِتَجۡرِيَ فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلۡأَنۡهَٰرَ  (32)
الله (همان) کسی است که آسمانها و زمین را آفرید ، و از آسمان ، آبی (گوارا) نازل کرد ، پس با آن (آب) میوه ها (ی گوناگون) برای روزی شما (از زمین) بیرون آورد ، و کشتی (ها) را برای شما مسخر گرداند ، تا به فرمان او در دریا روان باشد ، و نهرها (نیز) برای شما مسخر گرداند ،
وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَيۡنِۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ  (33)
و خورشید وماه را که پیوسته در گردش اند برای شما مسخر ساخت ، و شب وروز را (نیز) برای شما مسخر گرداند .
وَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومٞ كَفَّارٞ  (34)
و ازهر چه از او خواستید به شما ارزانی داشت ، و اگر (بخواهید) نعمت (های) خدا را بشمارید ، نمی توانید آن را بشمارید ، بی شک انسان ستمگری ناسپاس است .
وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ رَبِّ ٱجۡعَلۡ هَٰذَا ٱلۡبَلَدَ ءَامِنٗا وَٱجۡنُبۡنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعۡبُدَ ٱلۡأَصۡنَامَ  (35)
و(به یاد آورید ) چون ابراهیم گفت : « پروردگارا ! این شهر (مکه) را مکان امن قرار بده ، و مرا و فرزندانم را از آنکه بتها را پرستش کنیم دور بدار .
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنۡ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ  (36)
پروردگارا ! بی گمان آنها ( = بتها) بسیاری از مردم را گمراه ساختند ، پس کسی که از من پیروی کند، بدون شک او از من است ، و کسی که از من نافرمانی کند ، بی گمان تو آمرزنده ی مهربانی .
رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفۡـِٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِيٓ إِلَيۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡكُرُونَ  (37)
پروردگارا ! من (برخی) از فرزندانم را در وادی (خشک) و بی آب و بی گیاه ، نزد خا نه گرامی تو ساکن ساختم . پروردگارا ! تا نماز را بر پا دارند ، پس تو دلهای (گروهی) از مردم را به آنها مایل بگردان و از میوه ها به آنها روزی ده ، باشد که آنان سپاس گزارند .
رَبَّنَآ إِنَّكَ تَعۡلَمُ مَا نُخۡفِي وَمَا نُعۡلِنُۗ وَمَا يَخۡفَىٰ عَلَى ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِي ٱلسَّمَآءِ  (38)
پروردگارا ! تو می دانی آنچه را که ما پنهان می کنیم و آنچه را که آشکار می سازیم، وچیزی نه در زمین و نه در آسمان بر خداوند پوشیده نمی ماند.
ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى ٱلۡكِبَرِ إِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ ٱلدُّعَآءِ  (39)
ستایش از آن خداوند است که در (سن) پیری ، اسماعیل و اسحاق به من عطا فرمود، مسلماً پروردگار من شنونده ی دعاست .
رَبِّ ٱجۡعَلۡنِي مُقِيمَ ٱلصَّلَوٰةِ وَمِن ذُرِّيَّتِيۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلۡ دُعَآءِ  (40)
پروردگارا ! مرا بر پا دارنده ی نماز قرار بده ، و از فرزندانم (چنین فرما) ، پروردگارا ! و دعای مرا بپذیر!
رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لِي وَلِوَٰلِدَيَّ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ يَوۡمَ يَقُومُ ٱلۡحِسَابُ  (41)
پروردگارا ! مرا و پدر و مادر مرا ، و مؤمنان را (در) روزی که حساب بر پا می شود بیامرز» .
وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ  (42)
و گمان مبر که خدا ، از آنچه ستمکاران می کنند غافل است ، (نه ، بلکه کیفر) آنها را برای روزی که چشمها در آن خیره می شوند ، به تأخیر می افکند .
مُهۡطِعِينَ مُقۡنِعِي رُءُوسِهِمۡ لَا يَرۡتَدُّ إِلَيۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفۡـِٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ  (43)
شتابان سرها رو به بالا گرفته و چشم برهم نمی زنند ، و دلهایشان (فرو ریخته و) خالی است .
وَأَنذِرِ ٱلنَّاسَ يَوۡمَ يَأۡتِيهِمُ ٱلۡعَذَابُ فَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَآ أَخِّرۡنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ نُّجِبۡ دَعۡوَتَكَ وَنَتَّبِعِ ٱلرُّسُلَۗ أَوَلَمۡ تَكُونُوٓاْ أَقۡسَمۡتُم مِّن قَبۡلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٖ  (44)
و (ای پیامبر!) مردم را از روز ی که عذاب به سراغشان می آید ؛ بترسان ، آنگاه آنان که ستم کرده اند، گویند :«پروردگارا ! ما را تا یک مدت نزدیک (وکمی) مهلت بده ، (تا) دعوت تو را اجابت کنیم ، و پیامبران را پیروی نماییم ». (به آنان گفته می شود:) آیا شما نبودید که پیش از این سو گند یاد می کردید که هیچ (فنا و) زوال برایتان نیست .
وَسَكَنتُمۡ فِي مَسَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَتَبَيَّنَ لَكُمۡ كَيۡفَ فَعَلۡنَا بِهِمۡ وَضَرَبۡنَا لَكُمُ ٱلۡأَمۡثَالَ  (45)
و در مسکن کسانی که به خویشتن ستم کردند ، ساکن شدید ، و برای شما روشن شد که با آنها چگونه رفتار کردیم ، و برای شما مثلها (از سر گذشت پشینیان) زدیم .
وَقَدۡ مَكَرُواْ مَكۡرَهُمۡ وَعِندَ ٱللَّهِ مَكۡرُهُمۡ وَإِن كَانَ مَكۡرُهُمۡ لِتَزُولَ مِنۡهُ ٱلۡجِبَالُ  (46)
و به راستی آنها (نهایت) مکر خود را بکار بردند ، و (همه ی) مکرشان نزد خدا (آشکار) است، و هر چند که با مکرشان کوهها از جا کنده شود .
فَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ مُخۡلِفَ وَعۡدِهِۦ رُسُلَهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٞ ذُو ٱنتِقَامٖ  (47)
پس گمان مبر که خداوند (وعده ای را که) به پیامبرانش (داده) ، خلف وعده کند ، بی گمان خداوند پیروزمند انتقام گیر است .
يَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَيۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ  (48)
روزی که (این) زمین به زمین دیگر ، و آسمانها (به گونه ای دیگر) مبدل می شود ، و آنها (همگی) به پیشگاه خداوند یکتای قهار ظاهر و (آشکار) می شوند.
وَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ مُّقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ  (49)
و در آن روز مجرمان را (دست و پا) به هم بسته در غلها می بینی .
سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٖ وَتَغۡشَىٰ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ  (50)
جامهایشان از قطران است و چهره هایشان را آتش (جهنم) می پوشاند.
لِيَجۡزِيَ ٱللَّهُ كُلَّ نَفۡسٖ مَّا كَسَبَتۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ  (51)
تا خداوند هر کس را به (سزای) آنچه کرده است؛ کیفر دهد ، همانا خداوند سریع الحساب (= زود شمار) است .
هَٰذَا بَلَٰغٞ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِۦ وَلِيَعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا هُوَ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ  (52)
این (قرآن) پیامی برای مردم است ، و تا بدان هشدار یابند ، و تا بدانند که او معبودی یکتاست ، و تا خردمندان پندگیرند .

جزء 13 عربی صفحه 241



همچنین دانلود جزء 13 تفسیر در قالب PDF: دانلود .



فهرست بخش‌های قرآن

جزء 1 جزء 2 جزء 3 جزء 4 جزء 5 جزء 6 جزء 7 جزء 8 جزء 9 جزء 10 جزء 11 جزء 12 جزء 13 جزء 14 جزء 15 جزء 16 جزء 17 جزء 18 جزء 19 جزء 20 جزء 21 جزء 22 جزء 23 جزء 24 جزء 25 جزء 26 جزء 27 جزء 28 جزء 29 جزء 30

تفسیر جزء 13 از قرآن:


تفسیر السعدی تفسیر ابن کثیر تفسیر القرطبی
انگلیسی اندونزیایی فرانسوی
آلمانی هوسا اسپانیایی

دانلود و گوش دادن به سوره‌های قرآن:

البقره آل عمران النساء
المائده یوسف ابراهیم
الحجر الکهف مریم
الحج القصص العنکبوت
السجده یس الدخان
الفتح الحجرات ق
النجم الرحمن الواقعه
الحشر الملک الحاقه
الانشقاق الاعلی الغاشیه

Saturday, August 3, 2024

به قرآن کریم چنگ بزنید