جزء ۲۳ قران صوتی و متن با ترجمه فارسی

  1. جزء 23 mp3
  2. جزء 23 pdf
  3. بخش خواندن

قرآن کریم فارسی | سی جزء قرآن کریم | خواندن جزء 23 ( ) بخوانید، گوش کنید و دانلود کنید بخش ۲۳: به قرآن کریم شیرجه بزنید. زیبایی و حکمت بخش ۲۳ قرآن را تجربه کنید.

بسم الله الرحمن الرحيم

جزء 23

جزء ۲۳ صوتی دانلود کامل mp3


فهرست اجزاء قرآن - ✅ قرآن mp3


خواندن جزء ۲۳ - فهرست سوره‌ها


سوره يس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

ٱتَّبِعُواْ مَن لَّا يَسۡـَٔلُكُمۡ أَجۡرٗا وَهُم مُّهۡتَدُونَ  (21)
کسانی را پیروی کنید که از شما مزدی طلب نمی کنند، و خودشان هدایت یافته اند.
وَمَالِيَ لَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ  (22)
و چه شده است مرا که پرستش نکنم کسی را که مرا آفریده است، (همه) به سوی او باز گردانده می شوید؟
ءَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةً إِن يُرِدۡنِ ٱلرَّحۡمَٰنُ بِضُرّٖ لَّا تُغۡنِ عَنِّي شَفَٰعَتُهُمۡ شَيۡـٔٗا وَلَا يُنقِذُونِ  (23)
آیا غیر از او معبودهایی را بر گزینم که اگر (خداوند) رحمان بخواهد به من زیانی برساند، شفاعت آنها چیزی را از من دفع نمی کند (و کمترین فایده ای برایم ندارد) و مرا نجات نخواهند داد؟!
إِنِّيٓ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ  (24)
(اگر چنین کنم) یقیناً آنگاه من در گمراهی آشکاری خواهم بود.
إِنِّيٓ ءَامَنتُ بِرَبِّكُمۡ فَٱسۡمَعُونِ  (25)
من به پروردگارتان ایمان آورده ام، پس (سخنان) مرا بشنوید.
قِيلَ ٱدۡخُلِ ٱلۡجَنَّةَۖ قَالَ يَٰلَيۡتَ قَوۡمِي يَعۡلَمُونَ  (26)
(پس او را شهید کردند) به او گفته شد: «وارد بهشت شو» گفت: ای کاش قوم من می دانستند( )،
بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُكۡرَمِينَ  (27)
که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی شدگان قرار داده است!
۞ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنۢ بَعۡدِهِۦ مِن جُندٖ مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ  (28)
و بعد از او بر قومش هیچ لشکری از آسمان فرو نفرستادیم و ما فرو فرستنده نبودیم.
إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ خَٰمِدُونَ  (29)
(بلکه کیفر آنها) جز یک بانگ مرگبار نبود، پس ناگاه همه خاموش(=هلاك) شدند.
يَٰحَسۡرَةً عَلَى ٱلۡعِبَادِۚ مَا يَأۡتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ  (30)
ای افسوس بر (این) بندگان، هیچ پیامبری به سوی آنها نمی آمد مگر اینکه او را استهزاء می کردند!
أَلَمۡ يَرَوۡاْ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ أَنَّهُمۡ إِلَيۡهِمۡ لَا يَرۡجِعُونَ  (31)
آیا ندیدند که پیش از آنها چه بسیار نسلها را نابود کردیم، که آنها هرگز به سوی ایشان باز نمی گردند؟!
وَإِن كُلّٞ لَّمَّا جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ  (32)
و همه آنها (برای حساب) نزد ما جمع و احضار می شوند.
وَءَايَةٞ لَّهُمُ ٱلۡأَرۡضُ ٱلۡمَيۡتَةُ أَحۡيَيۡنَٰهَا وَأَخۡرَجۡنَا مِنۡهَا حَبّٗا فَمِنۡهُ يَأۡكُلُونَ  (33)
و زمین مرده برای شان نشانه (و عبرتی) است که ما آن را زنده گردانیدیم، و دانه ای (غذایی) که از آن می خورند، بیرون آوردیم.
وَجَعَلۡنَا فِيهَا جَنَّٰتٖ مِّن نَّخِيلٖ وَأَعۡنَٰبٖ وَفَجَّرۡنَا فِيهَا مِنَ ٱلۡعُيُونِ  (34)
و در آن باغهایی از نخلها و انگورها قرار دادیم، و در آن چشمه های جاری ساختیم.
لِيَأۡكُلُواْ مِن ثَمَرِهِۦ وَمَا عَمِلَتۡهُ أَيۡدِيهِمۡۚ أَفَلَا يَشۡكُرُونَ  (35)
تا از میوه ی آن بخورند در حالی که دست آنان (در تولید آنها) هیچ دخالتی نداشته است( )، آیا سپاس نمی گویند.
سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡأَزۡوَٰجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنۢبِتُ ٱلۡأَرۡضُ وَمِنۡ أَنفُسِهِمۡ وَمِمَّا لَا يَعۡلَمُونَ  (36)
منزه است کسی که همه ی جفتها را آفرید، از آنچه زمین می رویاند، و از (جنس) خودشان، و از آنچه نمی دانند.
وَءَايَةٞ لَّهُمُ ٱلَّيۡلُ نَسۡلَخُ مِنۡهُ ٱلنَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظۡلِمُونَ  (37)
و شب (نیز) برای آنها نشانه (و عبرتی) است ما روز را از آن بر می کشیم، پس آنگاه همه در تاریکی فرو می روند.
وَٱلشَّمۡسُ تَجۡرِي لِمُسۡتَقَرّٖ لَّهَاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ  (38)
و خورشید(نیز که) پیوسته به سوی قرار گاهش( ) در حرکت است، این تقدیر (خداوند) پیروزمند داناست.
وَٱلۡقَمَرَ قَدَّرۡنَٰهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَٱلۡعُرۡجُونِ ٱلۡقَدِيمِ  (39)
و برای ماه منزلگاههای مقدر کرده ایم، تا چون شاخه ی (خشک و) کهنه خرما باز گردد.
لَا ٱلشَّمۡسُ يَنۢبَغِي لَهَآ أَن تُدۡرِكَ ٱلۡقَمَرَ وَلَا ٱلَّيۡلُ سَابِقُ ٱلنَّهَارِۚ وَكُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ  (40)
نه خورشید را سزد که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشی می گیرد، و هر یک در مدار خود شناورند.
وَءَايَةٞ لَّهُمۡ أَنَّا حَمَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ  (41)
نشانه ای (دیگر) برای آنان این است که فرزندانشان را بر کشتی( ) پر بار سوار کردیم.
وَخَلَقۡنَا لَهُم مِّن مِّثۡلِهِۦ مَا يَرۡكَبُونَ  (42)
و(مرکبهای دیگری) همانند آن برای آنها آفریدیم، که سوار می شوند.
وَإِن نَّشَأۡ نُغۡرِقۡهُمۡ فَلَا صَرِيخَ لَهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنقَذُونَ  (43)
و اگر بخواهیم آنها را غرق می کنیم، پس آنها را هیچ فریاد رسی نباشد، نه آنها رهایی یابند.
إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَمَتَٰعًا إِلَىٰ حِينٖ  (44)
مگر اینکه رحمتی از سوی ما (شامل حال آنها شود) و تا زمان معینی (از دنیا) بهره بگیرند.
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّقُواْ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيكُمۡ وَمَا خَلۡفَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ  (45)
و هنگامی که به آنها گفته شود: «از آنچه پیش روی شماست، و از آنچه پشت سر شماست، بترسید، شاید مورد رحمت قرار گیرید» (اعراض می کننند).
وَمَا تَأۡتِيهِم مِّنۡ ءَايَةٖ مِّنۡ ءَايَٰتِ رَبِّهِمۡ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهَا مُعۡرِضِينَ  (46)
و هیچ آیه ای از آیات پروردگارشان برای آنها نیاید مگر آنان از آن روی بگردانند.
وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ ٱللَّهُ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنُطۡعِمُ مَن لَّوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ أَطۡعَمَهُۥٓ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ  (47)
و هنگامی که به آنها گفته شود: از آنچه خدا به شما روزی داده است، انفاق کنید، کسانی که کافر شدند، به کسانی که ایمان آوردند می گویند: آیا ما کسی را طعام بدهیم که اگر خداوند می خواست، (خود) به او طعام می داد و شما جز در گمراهی آشکار نیستید.
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ  (48)
و می گویند: « اگر راست می گویید، این وعده (عذاب) کی خواهد بود؟!»
مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ تَأۡخُذُهُمۡ وَهُمۡ يَخِصِّمُونَ  (49)
آنها جز انتظار یک بانگ مرگبار نمی کشند، که آنها را فرو گیرد در حالی که سر گرم جدال (و دشمنی) هستند.
فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ تَوۡصِيَةٗ وَلَآ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ يَرۡجِعُونَ  (50)
پس (در آن وقت) نمی توانند وصیتی کنند، و نه به سوی خانواده ی خود باز گردند.
وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يَنسِلُونَ  (51)
و (چون بار دیگر) در صور دمیده شود( )، پس ناگهان آنها از قبرها (بیرون آیند) شتابان به سوی پروردگارشان می روند.
قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا مَنۢ بَعَثَنَا مِن مَّرۡقَدِنَاۜۗ هَٰذَا مَا وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَصَدَقَ ٱلۡمُرۡسَلُونَ  (52)
گویند:« وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاهمان بر انگیخت؟!» (به آنها گفته شود:) این همان است که (خداوند) رحمان وعده داده بود، و پیامبران (خدا) راست گفتند.
إِن كَانَتۡ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَإِذَا هُمۡ جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ  (53)
(آن) جز یک بانگ مرگبار نخواهد بود، پس ناگهان همه نزد ما جمع و احضار می شوند.
فَٱلۡيَوۡمَ لَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡـٔٗا وَلَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ  (54)
پس امروز به هیچ کس ذره ای ستم نخواهند شد، و جز به آنچه عمل می کردید، جزا داده نمی شوید.
إِنَّ أَصۡحَٰبَ ٱلۡجَنَّةِ ٱلۡيَوۡمَ فِي شُغُلٖ فَٰكِهُونَ  (55)
بی گمان اهل بهشت امروز در کاری (لذت بخش) مشغولند (و) شادمان هستند.
هُمۡ وَأَزۡوَٰجُهُمۡ فِي ظِلَٰلٍ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ مُتَّكِـُٔونَ  (56)
آنها و همسرانشان در سایه هایی (گسترده بهشتی) بر تختها تکیه زده اند.
لَهُمۡ فِيهَا فَٰكِهَةٞ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ  (57)
برای آنها در آن (= بهشت، انواع) میوه است، و هر چه که بخواهند برایشان (فراهم) است.
سَلَٰمٞ قَوۡلٗا مِّن رَّبّٖ رَّحِيمٖ  (58)
(به آنها گفته می شود) سلام (بر شما باد) این سخنی است از جانب پروردگار مهربان.
وَٱمۡتَٰزُواْ ٱلۡيَوۡمَ أَيُّهَا ٱلۡمُجۡرِمُونَ  (59)
ای گنهکاران امروز(از نیکان) جدا شوید.
۞ أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَۖ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ  (60)
ای فرزندان آدم! آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکار است؟!
وَأَنِ ٱعۡبُدُونِيۚ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ  (61)
و اینکه مرا بپرستید، این راه مستقیم است.
وَلَقَدۡ أَضَلَّ مِنكُمۡ جِبِلّٗا كَثِيرًاۖ أَفَلَمۡ تَكُونُواْ تَعۡقِلُونَ  (62)
و به راستی او گروه زیادی از شما را گمراه ساخت آیا اندیشه نکردید؟!
هَٰذِهِۦ جَهَنَّمُ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ  (63)
این (همان) جهنمی است که به شما وعده داده می شد.
ٱصۡلَوۡهَا ٱلۡيَوۡمَ بِمَا كُنتُمۡ تَكۡفُرُونَ  (64)
امروز به سزای کفری که ورزیده اید به آن در آیید.
ٱلۡيَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُكَلِّمُنَآ أَيۡدِيهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ  (65)
امروز بر دهانهایشان مهر می نهیم، و دستهایشان با ما سخن می گویند، و پاهایشان به آنچه می کردند گواهی می دهند.
وَلَوۡ نَشَآءُ لَطَمَسۡنَا عَلَىٰٓ أَعۡيُنِهِمۡ فَٱسۡتَبَقُواْ ٱلصِّرَٰطَ فَأَنَّىٰ يُبۡصِرُونَ  (66)
و اگر بخواهیم چشمانشان را محو (ونابود) می کنیم، پس شتابان آهنگ راه می کنند، اما چگونه می توانند ببینند؟!
وَلَوۡ نَشَآءُ لَمَسَخۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ مَكَانَتِهِمۡ فَمَا ٱسۡتَطَٰعُواْ مُضِيّٗا وَلَا يَرۡجِعُونَ  (67)
و اگر بخواهیم آنها را در جایگاهشان مسخ(ومیخ کوب) می کنیم، پس نتوانند که به پیش قدم بر دارند، و نه به عقب باز گردند.
وَمَن نُّعَمِّرۡهُ نُنَكِّسۡهُ فِي ٱلۡخَلۡقِۚ أَفَلَا يَعۡقِلُونَ  (68)
و هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش دگرگونش کنیم، (و به حالت ناتوانی کودکی بر می گردانیم) آیا اندیشه نمی کنند؟!
وَمَا عَلَّمۡنَٰهُ ٱلشِّعۡرَ وَمَا يَنۢبَغِي لَهُۥٓۚ إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ وَقُرۡءَانٞ مُّبِينٞ  (69)
ما (هرگز) شعر به او (= رسول) نیاموخته ایم و شایسته او نیست، این (کتاب چیزی) جز اندرز، و قرآنی روشنگر نیست.
لِّيُنذِرَ مَن كَانَ حَيّٗا وَيَحِقَّ ٱلۡقَوۡلُ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ  (70)
تا هر کس را که زنده (دل) باشد، بیم دهد و سخن حق بر کافران ثابت شود.
أَوَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا خَلَقۡنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتۡ أَيۡدِينَآ أَنۡعَٰمٗا فَهُمۡ لَهَا مَٰلِكُونَ  (71)
آیا ندیدند که ما برای آنها از آنچه ساخته ی دست های ماست، چهار پایانی را آفریده ایم، پس آنان مالک آن هستند.
وَذَلَّلۡنَٰهَا لَهُمۡ فَمِنۡهَا رَكُوبُهُمۡ وَمِنۡهَا يَأۡكُلُونَ  (72)
و آنها را برایشان رام کردیم، پس بر بعضی سوار می شوند، و از (گوشت) بعضی می خورند.
وَلَهُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ وَمَشَارِبُۚ أَفَلَا يَشۡكُرُونَ  (73)
و برای آنها بهره های دیگر، و نوشیدنیها در آن (حیوانات) است، آیا سپاس نمی گویند؟!
وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يُنصَرُونَ  (74)
و آنها غیر از خدا معبودانی (برای خود) بر گزیدند، (به این امید) شاید که یاری شوند.
لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَهُمۡ وَهُمۡ لَهُمۡ جُندٞ مُّحۡضَرُونَ  (75)
آنها قادر به یاری ایشان نیستند، و آنان (= مشرکان) اینها (= معبودان) لشکری احضار شده (و آماده) هستند.
فَلَا يَحۡزُنكَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّا نَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعۡلِنُونَ  (76)
پس (ای پیامبر) سخن آنان تو را غمگین نسازد، بی گمان ما آنچه را که پنهان می دارند و آنچه را که آشکار می کنند، می دانیم.
أَوَلَمۡ يَرَ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن نُّطۡفَةٖ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٞ مُّبِينٞ  (77)
آیا انسان ندیده است که ما او را از نطفه ای آفریده ایم، پس او ستیزه جویی آشکار شده است.
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَنَسِيَ خَلۡقَهُۥۖ قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِيَ رَمِيمٞ  (78)
و برای ما مثلی زد، و آفرینش خود را فراموش کرد، گفت:« چه کسی (این) استخوانها را (دوباره) زنده می کند در حالی که پوسیده است؟!»( ).
قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ  (79)
بگو:« (همان) کسی آن را زنده می کند که نخستین بار آن را پدید آورد، و او به هر آفرینشی داناست،
ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِ نَارٗا فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ  (80)
(همان) کسی که از درخت سبز برای شما آتش پدید آورد، پس آنگاه شما از آن (آتش) می افروزید».
أَوَلَيۡسَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن يَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِيمُ  (81)
آیا کسی که آسمانها و زمین را آفریده است، نمی تواند همانند آنها (= انسانها) را بیافریند؟! آری (می تواند) و او آفریننده ی داناست.
إِنَّمَآ أَمۡرُهُۥٓ إِذَآ أَرَادَ شَيۡـًٔا أَن يَقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ  (82)
جز این نیست که فرمان او، چون چیزی را اراده کند، (این است) که به آن می گوید: «موجود شو» پس (بی درنگ) موجود می شود.
فَسُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ  (83)
پس منزه است، کسی که پادشاهی همه چیز در دست اوست، و (همه) به سوی او باز گردانده می شوید.

سوره صافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

وَٱلصَّٰٓفَّٰتِ صَفّٗا  (1)
سوگند به (فرشتگان) صف کشیده( ).
فَٱلزَّٰجِرَٰتِ زَجۡرٗا  (2)
پس سوگند به (فرشتگان) باز دارنده،
فَٱلتَّٰلِيَٰتِ ذِكۡرًا  (3)
و به تلاوت کنندگان ذکر (= قرآن)،
إِنَّ إِلَٰهَكُمۡ لَوَٰحِدٞ  (4)
که همانا معبود شما یکی است.
رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا وَرَبُّ ٱلۡمَشَٰرِقِ  (5)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، و پروردگار مشرقها.
إِنَّا زَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِزِينَةٍ ٱلۡكَوَاكِبِ  (6)
بی گمان ما آسمان دنیا(= پایین) را به زیور ستارگان بیاراستیم.
وَحِفۡظٗا مِّن كُلِّ شَيۡطَٰنٖ مَّارِدٖ  (7)
و از هر شیطان سر کشی حفظ کردیم.
لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَيُقۡذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٖ  (8)
(تا) به (سخنان) عالم بالا گوش فرا ندهند، و از هر سوء (بوسیله شهاب) زده (ورانده) می شوند.
دُحُورٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ وَاصِبٌ  (9)
(آنها به سختی) عقب رانده می شوند، و برای آنها عذاب دایمی است.
إِلَّا مَنۡ خَطِفَ ٱلۡخَطۡفَةَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ ثَاقِبٞ  (10)
مگر کسی که ناگهان چیزی را برباید، پس شهابی درخشان او را دنبال می کند.
فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَهُمۡ أَشَدُّ خَلۡقًا أَم مَّنۡ خَلَقۡنَآۚ إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۭ  (11)
پس (ای پیامبر) از آنها بپرس که آیا آفرینش آنها سخت تر است، یا (آفرینش) آنچه ما آفریده ایم، ما آنها را از گل چسپنده ای آفریدیم.
بَلۡ عَجِبۡتَ وَيَسۡخَرُونَ  (12)
بلکه تو (از انکار آنها) در شگفت شدی، و آنها مسخره می کنند.
وَإِذَا ذُكِّرُواْ لَا يَذۡكُرُونَ  (13)
و هنگامی که پند داده شوند، پند نمی پذیرند.
وَإِذَا رَأَوۡاْ ءَايَةٗ يَسۡتَسۡخِرُونَ  (14)
و هنگامی که معجزه ای ببینند (آن را) مسخره می کنند.
وَقَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٌ  (15)
و می گویند:« این جز جادویی آشکار نیست،
أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ  (16)
آیا هنگامی که مردیم و به خاک و استخوانها (ی پوسیده ، مبدل) شدیم، (دوباره) بر انگیخته خواهیم شد؟!
أَوَءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ  (17)
آیا نیاکان نخستین ما(نیز بر انگیخته می شوند؟!)»
قُلۡ نَعَمۡ وَأَنتُمۡ دَٰخِرُونَ  (18)
بگو:« آری، و شما خوار و زبون (زنده) می شوید».
فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ فَإِذَا هُمۡ يَنظُرُونَ  (19)
پس آن تنها یک بانگ (سهمناک) است، ناگهان آنها (از قبرها بیرون می آیند و) می نگرند.
وَقَالُواْ يَٰوَيۡلَنَا هَٰذَا يَوۡمُ ٱلدِّينِ  (20)
و گویند:« وای بر ما این (همان) روز جزا است!»
هَٰذَا يَوۡمُ ٱلۡفَصۡلِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ  (21)
(آری) این (همان) روز داوری است، که شما آن را تکذیب می کردید.
۞ ٱحۡشُرُواْ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ وَأَزۡوَٰجَهُمۡ وَمَا كَانُواْ يَعۡبُدُونَ  (22)
(به فرشتگان فرمان داده می شود) گرد آورید کسانی را که ستم کردند، و (همپایگان و) همراهانشان و آنچه را می پرستیدند.
مِن دُونِ ٱللَّهِ فَٱهۡدُوهُمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ  (23)
به جای خدا، پس (همه ی) آنها را به راه دوزخ هدایت کنید.
وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسۡـُٔولُونَ  (24)
و آنها را نگاهدارید که يقينا باز خواست خواهند شد.
مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ  (25)
شما را چه شده است که یکدیگر را یاری نمی دهید؟!
بَلۡ هُمُ ٱلۡيَوۡمَ مُسۡتَسۡلِمُونَ  (26)
بلکه آنها امروز (همه) تسلیم (و فرمانبردار) هستند.
وَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ  (27)
آنها سؤال کنان رو به یکدیگر کنند،
قَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَأۡتُونَنَا عَنِ ٱلۡيَمِينِ  (28)
(به سردمداران) گویند:« به راستی که شما (برای گمراه کردن ما) از (راه) خیر خواهی به نزد ما می آمدید».
قَالُواْ بَل لَّمۡ تَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ  (29)
(سرد مداران در پاسخ) گویند:« بلکه، شما خودتان مؤمن نبودید (تقصیر ما چیست؟!)
وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنِۭۖ بَلۡ كُنتُمۡ قَوۡمٗا طَٰغِينَ  (30)
و ما هیچ گونه تسلطی بر شما نداشتیم، بلکه شما خود گروهی سر کش بودید.
فَحَقَّ عَلَيۡنَا قَوۡلُ رَبِّنَآۖ إِنَّا لَذَآئِقُونَ  (31)
پس فرمان پروردگارمان بر ما ثابت شد،البته ما چشنده ی (عذاب) خواهیم بود.
فَأَغۡوَيۡنَٰكُمۡ إِنَّا كُنَّا غَٰوِينَ  (32)
پس شما را گمراه کردیم، بی گمان ما(نیز) خود گمراه بودیم».
فَإِنَّهُمۡ يَوۡمَئِذٖ فِي ٱلۡعَذَابِ مُشۡتَرِكُونَ  (33)
پس مسلماً در آن روز همه آنها (= پیروان و سردمداران) در عذاب شریک خواهند بود.
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَفۡعَلُ بِٱلۡمُجۡرِمِينَ  (34)
بی شک ما با مجرمان این گونه رفتار می کنیم!
إِنَّهُمۡ كَانُوٓاْ إِذَا قِيلَ لَهُمۡ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ يَسۡتَكۡبِرُونَ  (35)
آنها (در دنیا چنان) بودند که چون به آنها گفته می شد: «معبودی (به حق) جز الله نیست» سر کشی (و تکبر) می کردند.
وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوٓاْ ءَالِهَتِنَا لِشَاعِرٖ مَّجۡنُونِۭ  (36)
و می گفتند: « آیا ما معبودانمان را به خاطر (سخن) شاعری دیوانه رها کنیم؟!»
بَلۡ جَآءَ بِٱلۡحَقِّ وَصَدَّقَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ  (37)
(چنین نیست) بلکه (پیامبر خدا) حق را آورد، و پیامبران (پیشین) را تصدیق کرد.
إِنَّكُمۡ لَذَآئِقُواْ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَلِيمِ  (38)
مسلماً شما عذاب دردناک را خواهید چشید.
وَمَا تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ  (39)
و جز به آنچه می کردید، کیفر داده نمی شوید.
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ  (40)
مگر بندگان مخلص خدا،
أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ رِزۡقٞ مَّعۡلُومٞ  (41)
(که) آنها رزق و روزی معین دارند.
فَوَٰكِهُ وَهُم مُّكۡرَمُونَ  (42)
(انواع) میوه ها، و آنان گرامی داشتگانند.
فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ  (43)
در باغهایی پر نعمت (بهشت)،
عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ  (44)
بر تختها رو به روی یکدیگر (نشسته اند).
يُطَافُ عَلَيۡهِم بِكَأۡسٖ مِّن مَّعِينِۭ  (45)
گرداگرشان جامی از (شراب) روان می گردانند.
بَيۡضَآءَ لَذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ  (46)
(شرابی) سفید (و) لذتبخش برای نوشندگان است.
لَا فِيهَا غَوۡلٞ وَلَا هُمۡ عَنۡهَا يُنزَفُونَ  (47)
نه در آن تبهکاری (و فساد) است، و نه آنها از آن (شراب) مست شوند.
وَعِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ عِينٞ  (48)
و نزدشان (همسرانی) سیه چشم، دیده فرو هشته (که تنها به شوهران خود نظر دارند) خواهند بود.
كَأَنَّهُنَّ بَيۡضٞ مَّكۡنُونٞ  (49)
گویی آنها بیضه های (شتر مرغ) در پرده پوشیده اند.
فَأَقۡبَلَ بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ يَتَسَآءَلُونَ  (50)
پس آنها سؤال کنان رو به یکدیگر کنند.
قَالَ قَآئِلٞ مِّنۡهُمۡ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٞ  (51)
یکی از آنها گوید:« به راستی من (در دنیا) همنشینی داشتم.
يَقُولُ أَءِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُصَدِّقِينَ  (52)
که (پیوسته) می گفت: آیا (واقعاً) تو از باور کنندگان (بعث و قیامت) هستی؟!
أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَدِينُونَ  (53)
آیا وقتی که مردیم و خاک و استخوانها(ی پوسیده) شدیم، (زنده می شویم و) کیفرمان می دهند؟!»
قَالَ هَلۡ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ  (54)
(او به دوستان بهشتی اش) گوید:« آیا شما می توانید (به دوزخیان) بنگرید (و از او خبری بگیرید)؟!»
فَٱطَّلَعَ فَرَءَاهُ فِي سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ  (55)
پس (چشم برگرداند و) نگریست، ناگاه او را در میان دوزخ دید.
قَالَ تَٱللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرۡدِينِ  (56)
گوید: به خدا سوگند، نزدیک بود که مرا به هلاکت افکنی.
وَلَوۡلَا نِعۡمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ  (57)
و اگر نعمت پروردگارم نبود، من (نیز) از احضار شدگان (دوزخ) بودم.
أَفَمَا نَحۡنُ بِمَيِّتِينَ  (58)
(سپس به دوستان بهشتی خود گوید:) آیا ما (هرگز) نمی میریم (و در بهشت جاودان هستیم)
إِلَّا مَوۡتَتَنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ  (59)
جز همان مرگ نخستین خود، (دیگر مرگی به سراغمان نخواهد آمد) و ما (هرگز) عذاب نخواهیم شد؟!
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ  (60)
بی گمان این همان کامیابی بزرگ است!
لِمِثۡلِ هَٰذَا فَلۡيَعۡمَلِ ٱلۡعَٰمِلُونَ  (61)
(آری) عمل کنندگان باید برای چنین (پاداشی) عمل کنند.
أَذَٰلِكَ خَيۡرٞ نُّزُلًا أَمۡ شَجَرَةُ ٱلزَّقُّومِ  (62)
آیا برای پذیرایی این (نعمتهای بهشتی) بهتر است یا درخت زقوّم؟
إِنَّا جَعَلۡنَٰهَا فِتۡنَةٗ لِّلظَّٰلِمِينَ  (63)
همانا ما آن را ابتلای برای ستمکاران قرار دادیم.
إِنَّهَا شَجَرَةٞ تَخۡرُجُ فِيٓ أَصۡلِ ٱلۡجَحِيمِ  (64)
به راستی آن درختی است که از قعر جهنم می روید.
طَلۡعُهَا كَأَنَّهُۥ رُءُوسُ ٱلشَّيَٰطِينِ  (65)
شکوفه اش همانند سرهای شیاطین است.
فَإِنَّهُمۡ لَأٓكِلُونَ مِنۡهَا فَمَالِـُٔونَ مِنۡهَا ٱلۡبُطُونَ  (66)
پس آنها (= جهنمیان) از آن می خورند، و شکمها را از آن پر می کنند.
ثُمَّ إِنَّ لَهُمۡ عَلَيۡهَا لَشَوۡبٗا مِّنۡ حَمِيمٖ  (67)
آنگاه برروی آن (خوراک) آمیزه ای از آب گرم (سوزان) دارند.
ثُمَّ إِنَّ مَرۡجِعَهُمۡ لَإِلَى ٱلۡجَحِيمِ  (68)
سپس باز گشت آنها به سوی جهنم است.
إِنَّهُمۡ أَلۡفَوۡاْ ءَابَآءَهُمۡ ضَآلِّينَ  (69)
بی گمان آنها نیاکان خود را گمراه یافتند.
فَهُمۡ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ يُهۡرَعُونَ  (70)
پس اینها در دنبال آنان شتابان می روند.
وَلَقَدۡ ضَلَّ قَبۡلَهُمۡ أَكۡثَرُ ٱلۡأَوَّلِينَ  (71)
و به راستی پیش از آنها بیشتر پیشینیان گمراه شدند.
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ  (72)
و به تحقیق ما هشدار دهندگانی در میان آنها فرستادیم.
فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ  (73)
پس بنگر عاقبت هشدار یافتگان چگونه بود!
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ  (74)
مگر بندگان مخلص خدا.
وَلَقَدۡ نَادَىٰنَا نُوحٞ فَلَنِعۡمَ ٱلۡمُجِيبُونَ  (75)
و یقیناً نوح ما را ندا داد، پس (ما) چه خوب اجابت کننده ای هستیم.
وَنَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ  (76)
و او وخاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.
وَجَعَلۡنَا ذُرِّيَّتَهُۥ هُمُ ٱلۡبَاقِينَ  (77)
و تنها فرزندانش را باقی گذاشتیم( ).
وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ  (78)
و برای او در میان امتهای بعد (نام نیک) بر جای نهادیم.
سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ  (79)
در میان جهانیان سلام بر نوح باد.
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (80)
بی گمان ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.
إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ  (81)
یقیناً او از بندگان مؤمن ما بود.
ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ  (82)
آنگاه دیگران (= تکذیب کنندگان) را غرق کردیم.
۞ وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِۦ لَإِبۡرَٰهِيمَ  (83)
و همانا ابراهیم از پیروان او بود.
إِذۡ جَآءَ رَبَّهُۥ بِقَلۡبٖ سَلِيمٍ  (84)
چون با قلب سلیم (خالی از شرک و شک و شهوت) به پیشگاه پروردگارش آمد.
إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦ مَاذَا تَعۡبُدُونَ  (85)
چون به پدر وقومش گفت:« چه چیزی را می پرستید؟!
أَئِفۡكًا ءَالِهَةٗ دُونَ ٱللَّهِ تُرِيدُونَ  (86)
آیا به جای خدا، معبودهای دروغین می خواهید؟!
فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ  (87)
پس شما نسبت به پروردگار جهانیان چه گمان می برید؟!»
فَنَظَرَ نَظۡرَةٗ فِي ٱلنُّجُومِ  (88)
پس (ابراهیم) یک نگاه به ستارگان نگریست.
فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٞ  (89)
آنگاه گفت: « من بیمارم (و با شما به جشن نمی آیم)»
فَتَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ مُدۡبِرِينَ  (90)
پس آنها پشت کنان از او دور شدند (و رفتند).
فَرَاغَ إِلَىٰٓ ءَالِهَتِهِمۡ فَقَالَ أَلَا تَأۡكُلُونَ  (91)
آنگاه پنهانی نزد معبودانشان رفت و گفت:« آیا (چیزی) نمی خورید؟
مَا لَكُمۡ لَا تَنطِقُونَ  (92)
شما را چه شده است که سخن نمی گویید».
فَرَاغَ عَلَيۡهِمۡ ضَرۡبَۢا بِٱلۡيَمِينِ  (93)
پس به سوی آنان روی آورد (و) ضربه ای محکم (با دست راست) بر آنها زد (و بجز بت بزرگ همه بتها را درهم شکست).
فَأَقۡبَلُوٓاْ إِلَيۡهِ يَزِفُّونَ  (94)
پس آنها (= قومش) شتابان به سوی او روی آوردند.
قَالَ أَتَعۡبُدُونَ مَا تَنۡحِتُونَ  (95)
(ابراهیم) گفت: «آیا چیزی را می پرستید که خود تراشیده اید؟!
وَٱللَّهُ خَلَقَكُمۡ وَمَا تَعۡمَلُونَ  (96)
در حالی که خداوند شما را و آنچه را که انجام می دهید (و می سازید) آفریده است؟!»
قَالُواْ ٱبۡنُواْ لَهُۥ بُنۡيَٰنٗا فَأَلۡقُوهُ فِي ٱلۡجَحِيمِ  (97)
(بت پرستان) گفتند:« بنای (بلندی) برایش بسازید، و او را در (خرمن) آتش بیفکنید».
فَأَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَسۡفَلِينَ  (98)
پس آنها در حق او نیرنگ و مکر ورزیدند و ما آنها را (مغلوب و) پست ساختیم.(و آتش به فرمان خدا سرد شد).
وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهۡدِينِ  (99)
و(ابراهیم) گفت:« من به سوی پروردگارم می روم، (او) مرا هدایت خواهد کرد.
رَبِّ هَبۡ لِي مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ  (100)
پروردگارا! به من (فرزندی) از صالحان عطا فرما».
فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِيمٖ  (101)
ما او را به (تولد) پسری بردبار( ) بشارت دادیم.
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡيَ قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰۚ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُۖ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ  (102)
پس هنگامی که (فرزندش) با او به (سن) سعی و کوشش رسید گفت:« ای فرزندم! من در خواب( ) دیدم که تو را قربانی می کنم، ببین، تو چه نظر داری؟!» گفت: «پدرم، به آنچه مأمور شده ای، عمل کن، اگر خدا بخواهد، مرا از صابران خواهی یافت».
فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَتَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ  (103)
پس چون هر دو تسلیم شدند، و (ابراهیم) او را به پیشانی (بر زمین) افکند.
وَنَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ  (104)
و او را ندا دادیم: «ای ابراهیم!
قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (105)
یقیناً خواب (خویش) را تحقق بخشیدی». بدون شک ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ  (106)
مسلماً این (خواب) آزمایشی آشکار بود.
وَفَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ  (107)
و او را به ذبح بزرگی( ) فدا دادیم.
وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ  (108)
و برای او در(میان) امتهای بعد (نام نیک) بر جای نهادیم.
سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ  (109)
سلام بر ابراهیم.
كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (110)
این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.
إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ  (111)
بی گمان او از بندگان مؤمن ما بود.
وَبَشَّرۡنَٰهُ بِإِسۡحَٰقَ نَبِيّٗا مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ  (112)
و او را به (تولد) اسحاق پیامبری از شایستگان بشارت دادیم.
وَبَٰرَكۡنَا عَلَيۡهِ وَعَلَىٰٓ إِسۡحَٰقَۚ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحۡسِنٞ وَظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ مُبِينٞ  (113)
و (ما) بر او و اسحاق برکت دادیم، و از دودمان آن دو،(افرادی) نیکوکار بودند، و (افرادی) آشکار بر خود ستم کردند.
وَلَقَدۡ مَنَنَّا عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ  (114)
و به راستی (ما) بر موسی و هارون منت نهادیم.
وَنَجَّيۡنَٰهُمَا وَقَوۡمَهُمَا مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ  (115)
و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم.
وَنَصَرۡنَٰهُمۡ فَكَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ  (116)
و یاریشان کردیم، پس آنان پیروز شدند.
وَءَاتَيۡنَٰهُمَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلۡمُسۡتَبِينَ  (117)
و به آن دو کتاب روشنگر دادیم.
وَهَدَيۡنَٰهُمَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ  (118)
و آن دو را به راه راست هدایت کردیم.
وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِمَا فِي ٱلۡأٓخِرِينَ  (119)
و برای آنان در (میان) امتهای بعد (نام نیک) باقی گذاشتیم.
سَلَٰمٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ  (120)
سلام بر موسی و هارون!
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (121)
بی گمان ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.
إِنَّهُمَا مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ  (122)
یقیناً آن دو از بندگان مؤمن ما بودند.
وَإِنَّ إِلۡيَاسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ  (123)
و بی گمان الیاس از رسولان (ما) بود.
إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَلَا تَتَّقُونَ  (124)
چون به قومش گفت:« آیا پرهیزگاری نمی کنید؟!
أَتَدۡعُونَ بَعۡلٗا وَتَذَرُونَ أَحۡسَنَ ٱلۡخَٰلِقِينَ  (125)
آیا (بت)" بعل" را می خوانید، و بهترین آفرینندگان را رها می کنید؟!
ٱللَّهَ رَبَّكُمۡ وَرَبَّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ  (126)
الله که پروردگار شما و پروردگار نیاکان نخستین شماست.
فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ  (127)
پس (آنها) او را تکذیب کردند، و یقیناً (همه) آنان (به جهنم) احضار خواهند شد.
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ  (128)
مگر بندگان مخلص خدا.
وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ  (129)
و برای او در (میان) امتهای بعد (نام نیک) باقی گذاشتیم.
سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ يَاسِينَ  (130)
سلام بر «ال یاسین» (= الیاس).
إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ  (131)
ما این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم.
إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُؤۡمِنِينَ  (132)
بی گمان او از بندگان مؤمن ما بود.
وَإِنَّ لُوطٗا لَّمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ  (133)
و یقیناً لوط از رسولان (ما) بود.
إِذۡ نَجَّيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ  (134)
هنگامی که او و خانواده اش را همگی نجات دادیم.
إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ  (135)
مگر پیرزنی که از باقی ماندگان بود.
ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ  (136)
سپس دیگران را هلاک کردیم.
وَإِنَّكُمۡ لَتَمُرُّونَ عَلَيۡهِم مُّصۡبِحِينَ  (137)
و شما (پیوسته) صبحگاهان بر (ویرانه های شهرهای) آنها می گذرید.
وَبِٱلَّيۡلِۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ  (138)
و (همچنین) شامگاهان آیا نمی اندیشید؟!
وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ  (139)
و یقیناً یونس از رسولان (ما) بود( ).
إِذۡ أَبَقَ إِلَى ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ  (140)
هنگامی به کشتی پر (از مسافر و بار) گریخت.
فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُدۡحَضِينَ  (141)
پس (اهل کشتی) قرعه زدند، پس (قرعه بنام او افتاد و) مغلوب شد.
فَٱلۡتَقَمَهُ ٱلۡحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٞ  (142)
آنگاه ماهی (عظیمی) او را بلعید، در حالی که او سزاوار نکوهش بود.
فَلَوۡلَآ أَنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُسَبِّحِينَ  (143)
پس اگر او از تسبیح گویان نبود( ).
لَلَبِثَ فِي بَطۡنِهِۦٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ  (144)
یقیناً تا روزی که (مردم) بر انگیخته می شوند، در شکمش باقی می ماند.
۞ فَنَبَذۡنَٰهُ بِٱلۡعَرَآءِ وَهُوَ سَقِيمٞ  (145)
پس او را به سرزمین خشک (و خالی از گیاه) افکندیم، در حالی که او بیمار بود،
وَأَنۢبَتۡنَا عَلَيۡهِ شَجَرَةٗ مِّن يَقۡطِينٖ  (146)
و درخت کدویی بر (فراز) او رویاندیم (تا زیر سایه آن آرام بگیرد).
وَأَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ يَزِيدُونَ  (147)
و او را بسوی یکصد هزار نفر (از قومش) یا بیشتر فرستادیم.
فَـَٔامَنُواْ فَمَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ  (148)
پس (آنها) ایمان آوردند، بنابراین تا مدتی آنان را (از نعمتهای زندگی) بهره مند ساختیم.
فَٱسۡتَفۡتِهِمۡ أَلِرَبِّكَ ٱلۡبَنَاتُ وَلَهُمُ ٱلۡبَنُونَ  (149)
پس (ای پیامبر) از آنان (= مشرکان) بپرس: آیا دختران از آن پروردگارت است، و پسران از آن آنهاست؟
أَمۡ خَلَقۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ إِنَٰثٗا وَهُمۡ شَٰهِدُونَ  (150)
آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها حاضر بودند؟
أَلَآ إِنَّهُم مِّنۡ إِفۡكِهِمۡ لَيَقُولُونَ  (151)
آگاه باش! بی گمان آنها از (روی تهمت و) دروغگوییشان است که می گویند:
وَلَدَ ٱللَّهُ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ  (152)
«خداوند (فرزندی) زاده است» و یقیناً آنها دروغگو هستند.
أَصۡطَفَى ٱلۡبَنَاتِ عَلَى ٱلۡبَنِينَ  (153)
آیا (خدا) دختران را بر پسران ترجیح داد؟
مَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ  (154)
شما را چه شده است؟ چگونه حکم می کنید؟!
أَفَلَا تَذَكَّرُونَ  (155)
آیا نمی اندیشید؟!
أَمۡ لَكُمۡ سُلۡطَٰنٞ مُّبِينٞ  (156)
یا شما (بر ادعای خود) دلیل روشنی دارید؟!
فَأۡتُواْ بِكِتَٰبِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ  (157)
پس اگر راستگویید، کتابتان را بیاورید.
وَجَعَلُواْ بَيۡنَهُۥ وَبَيۡنَ ٱلۡجِنَّةِ نَسَبٗاۚ وَلَقَدۡ عَلِمَتِ ٱلۡجِنَّةُ إِنَّهُمۡ لَمُحۡضَرُونَ  (158)
و آنها (= مشرکان) میان او (= خداوند) و جنیان (نسب و) خویشاوندی قرار دادند، در حالی که جنیان به خوبی می دانند که آنان احضار خواهند شد.
سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ  (159)
خداوند منزه است از آنچه توصیف می کنند.
إِلَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ  (160)
مگر بندگان مخلص خدا.
فَإِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ  (161)
پس شما (مشرکان) و آنچه می پرستید.
مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ بِفَٰتِنِينَ  (162)
(هرگز) نمی توانید بر (پرستش) آن (بتها کسی را) گمراه کنید.
إِلَّا مَنۡ هُوَ صَالِ ٱلۡجَحِيمِ  (163)
مگر کسی که راهی (آتش) جهنم باشد.
وَمَا مِنَّآ إِلَّا لَهُۥ مَقَامٞ مَّعۡلُومٞ  (164)
(فرشتگان گفتند:) «و هیچ کس از ما نیست، مگر آن که جایگاه (و مقام) معلومی دارد.
وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلصَّآفُّونَ  (165)
وهمانا ما (برای اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستاده ایم.
وَإِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡمُسَبِّحُونَ  (166)
و بی گمان ما تسبیح گویان (او) هستیم».
وَإِن كَانُواْ لَيَقُولُونَ  (167)
و (کافران) پیوسته می گفتند:
لَوۡ أَنَّ عِندَنَا ذِكۡرٗا مِّنَ ٱلۡأَوَّلِينَ  (168)
«اگر نزد ما کتابی از (کتابهای) پیشینیان مي بود.
لَكُنَّا عِبَادَ ٱللَّهِ ٱلۡمُخۡلَصِينَ  (169)
مسلماً ما از بندگان مخلص خداوند می شدیم».
فَكَفَرُواْ بِهِۦۖ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ  (170)
پس (هنگامی که پیامبر برای آنها قرآن آورد) آنها به آن (قرآن) کافر شدند، و به زودی خواهند دانست.
وَلَقَدۡ سَبَقَتۡ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا ٱلۡمُرۡسَلِينَ  (171)
و به راستی وعده ی ما برای بندگان فرستاده ما از پیش صادر شده است.
إِنَّهُمۡ لَهُمُ ٱلۡمَنصُورُونَ  (172)
که هر آینه آنها یاری شدگانند.
وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ  (173)
و بی گمان لشکر ما پیروزند.
فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ  (174)
پس (ای پیامبر) تا مدتی از آنها (= مشرکان) روی بگردان.
وَأَبۡصِرۡهُمۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ  (175)
و آنها را ببین، پس (آنها نیز، نتیجه کردار خود را) به زودی خواهند دید.
أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ  (176)
آیا آنها برای (دیدن) عذاب ما شتاب دارند؟!
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمۡ فَسَآءَ صَبَاحُ ٱلۡمُنذَرِينَ  (177)
پس چون (عذاب) بر آستانه ی خانه هایشان فرود آید، هشدار یافتگان چه صبحگاه بدی خواهند داشت.
وَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ حَتَّىٰ حِينٖ  (178)
و تا مدتی از آنها روی بگردان.
وَأَبۡصِرۡ فَسَوۡفَ يُبۡصِرُونَ  (179)
و (آنها را) ببین، پس (آنها نیز) به زودی خواهند دید.
سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ  (180)
پاک و منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت، از آنچه (مشرکان) توصیف می کنند.
وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ  (181)
و سلام، بر رسولان.
وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ  (182)
و سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

سوره ص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

صٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ذِي ٱلذِّكۡرِ  (1)
ص (صاد) سوگند به قرآنی که دارای پند و اندرز است.
بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي عِزَّةٖ وَشِقَاقٖ  (2)
بلکه، کسانی که کافر شدند در سر کشی و اختلافند.
كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ فَنَادَواْ وَّلَاتَ حِينَ مَنَاصٖ  (3)
چه بسیار نسلهای را که پیش از آنها هلاک کردیم، پس (هنگام نزول عذاب) فریاد می زدند، اما (آن زمان) وقت نجات نبود.
وَعَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡۖ وَقَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا سَٰحِرٞ كَذَّابٌ  (4)
و آنها به شگفت آمدند که (پیامبر) هشدار دهنده ای از میان (خود) شان به سوی شان آمده است، و کافران گفتند: «این جادوگری بسیار دروغگو است،
أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَةَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عُجَابٞ  (5)
آیا (همه ی) معبودان را یک معبود قرار داده است؟ بی گمان این چیز عجیبی است».
وَٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ مِنۡهُمۡ أَنِ ٱمۡشُواْ وَٱصۡبِرُواْ عَلَىٰٓ ءَالِهَتِكُمۡۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٞ يُرَادُ  (6)
و بزرگان (و اشراف) شان، به راه افتادند و گفتند: « بروید و بر (پرستش) خدایانتان پایدار باشید، بی گمان این (دعوت) چیزی است خواسته شده (که شما را گمراه کنند).
مَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِي ٱلۡمِلَّةِ ٱلۡأٓخِرَةِ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا ٱخۡتِلَٰقٌ  (7)
ما (هرگز) این (چنین سخنی) در آیین واپسین نشنیده ایم، این جز دروغ (چیزی) نیست.
أَءُنزِلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ مِنۢ بَيۡنِنَاۚ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّن ذِكۡرِيۚ بَل لَّمَّا يَذُوقُواْ عَذَابِ  (8)
آیا از میان (همه ی) ما قرآن بر او نازل شده است؟!» (در حقیقت چنین نیست که آنها می گویند) بلکه آنها در (وحی و) قرآن من تردید دارند، بلکه هنوز عذاب را نچشیده اند.
أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَحۡمَةِ رَبِّكَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡوَهَّابِ  (9)
یا آنکه گنجینه های رحمت پروردگار پیروزمند بخشنده ات نزد آنهاست؟
أَمۡ لَهُم مُّلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَاۖ فَلۡيَرۡتَقُواْ فِي ٱلۡأَسۡبَٰبِ  (10)
یا فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آن دوست از آن آنهاست؟! پس (اگر چنین است) با ریسمان (و هر وسیله ای دیگر به آسمان) بالا روند.
جُندٞ مَّا هُنَالِكَ مَهۡزُومٞ مِّنَ ٱلۡأَحۡزَابِ  (11)
(اینها) لشکری شکست خورده ی از احزاب هستند.
كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ ذُو ٱلۡأَوۡتَادِ  (12)
پیش از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب میخها (و سپاه، نیز پیامبران ما را) تکذیب کردند.
وَثَمُودُ وَقَوۡمُ لُوطٖ وَأَصۡحَٰبُ لۡـَٔيۡكَةِۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلۡأَحۡزَابُ  (13)
و (نیز) ثمود، و قوم لوط، و اصحاب ایکه (= قوم شعیب) اینها احزاب (و گروههای) بودند (که پیامبران را تکذیب کردند).
إِن كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ  (14)
هر یک (از اینها) بودند که پیامبران را تکذیب کردند، پس عقوبت (من) تحقق یافت.
وَمَا يَنظُرُ هَٰٓؤُلَآءِ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ مَّا لَهَا مِن فَوَاقٖ  (15)
و اینها جز بانگی سهمناک را انتظار نمی کشند، که هیچ مهلت بازگشتی ندارد.
وَقَالُواْ رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبۡلَ يَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ  (16)
و (آنها) گفتند:« پروردگارا! بهره ی ما را (از عذاب) پیش از فرا رسیدن روز حساب به ما بده».
ٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَا دَاوُۥدَ ذَا ٱلۡأَيۡدِۖ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ  (17)
بر آنچه می گویند، صبر کن، و بنده ی ما داود صاحب (نیرو و) قوت را یاد آور، بی گمان او بسیار رجوع کننده بود.
إِنَّا سَخَّرۡنَا ٱلۡجِبَالَ مَعَهُۥ يُسَبِّحۡنَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِشۡرَاقِ  (18)
همانا ما کوهها را با او مسخر (و رام) کردیم، که شامگاهان و صبحگاهان (با او) تسبیح می گفتند.
وَٱلطَّيۡرَ مَحۡشُورَةٗۖ كُلّٞ لَّهُۥٓ أَوَّابٞ  (19)
و پرندگان را (نیز، مسخر او کردیم) که گرد می آمدند، همه ی (اینها) فرمانبردار (و باز گشت کننده به سوی) او بودند.
وَشَدَدۡنَا مُلۡكَهُۥ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحِكۡمَةَ وَفَصۡلَ ٱلۡخِطَابِ  (20)
و فرمانروایی او را استوار کردیم، و به او حکمت و سخنان فصیح (فیصله کننده) عطا کردیم.
۞ وَهَلۡ أَتَىٰكَ نَبَؤُاْ ٱلۡخَصۡمِ إِذۡ تَسَوَّرُواْ ٱلۡمِحۡرَابَ  (21)
و آیا خبر شاکیان هنگامی که از (دیوار) عبادتگاه (داود) بالا رفتند، به تو رسیده است؟!
إِذۡ دَخَلُواْ عَلَىٰ دَاوُۥدَ فَفَزِعَ مِنۡهُمۡۖ قَالُواْ لَا تَخَفۡۖ خَصۡمَانِ بَغَىٰ بَعۡضُنَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فَٱحۡكُم بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَلَا تُشۡطِطۡ وَٱهۡدِنَآ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلصِّرَٰطِ  (22)
چون بر داود وارد شدند، پس (او) از آنها وحشت کرد، (آنها) گفتند: «نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی به دیگران ستم کرده است. پس بین ما به حق داوری کن، و ستم نکن، و ما را به راه راست راهنمایی کن.
إِنَّ هَٰذَآ أَخِي لَهُۥ تِسۡعٞ وَتِسۡعُونَ نَعۡجَةٗ وَلِيَ نَعۡجَةٞ وَٰحِدَةٞ فَقَالَ أَكۡفِلۡنِيهَا وَعَزَّنِي فِي ٱلۡخِطَابِ  (23)
بی گمان این برادر من است، او نود و نه میش دارد، و من یک میش دارم. پس (او) می گوید: آن (یک میش) را به من واگذار، و در سخن بر من غلبه کرده است».
قَالَ لَقَدۡ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعۡجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِۦۖ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡخُلَطَآءِ لَيَبۡغِي بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٍ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَقَلِيلٞ مَّا هُمۡۗ وَظَنَّ دَاوُۥدُ أَنَّمَا فَتَنَّٰهُ فَٱسۡتَغۡفَرَ رَبَّهُۥ وَخَرَّۤ رَاكِعٗاۤ وَأَنَابَ۩  (24)
(داوود) گفت: به راستی او با در خواست یک میش تو که آن را به میشهایش بیفزاید بر تو ستم کرده است، و البته بسیاری از شریکان به یکدیگر ستم می کنند، مگر کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، و اینان (نیز) اندک هستند. و داوود دانست که ما او را آزموده ایم، پس از پروردگارش آمرزش خواست، (و فرو تنانه) به (رکوع =) سجده افتاد( ) و (به سوی خدا) رجوع کرد.
فَغَفَرۡنَا لَهُۥ ذَٰلِكَۖ وَإِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَحُسۡنَ مَـَٔابٖ  (25)
پس ما او را بخشیدیم، و بی گمان برای او نزد ما (قرب و) مقامی والا و باز گشت نیکوست.
يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا نَسُواْ يَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ  (26)
ای داوود! ما تو را در زمین خلیفه (= فرمانروا) قرار دادیم، پس به حق در میان مردم داوری کن، و از هوای (نفس) پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه می کند، بی گمان کسانی که از راه خدا گمراه می شوند، به خاطر آنکه روز حساب را فراموش کردند، عذاب شدیدی (در پیش) دارند.
وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا بَٰطِلٗاۚ ذَٰلِكَ ظَنُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنَ ٱلنَّارِ  (27)
(ما) آسمان و زمین و آنچه میان آنهاست بیهوده نیافریده ایم، این گمان کسانی است که کافر شدند، پس وای بر کسانی که کافر شدند از آتش (دوزخ).
أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَٱلۡمُفۡسِدِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلۡمُتَّقِينَ كَٱلۡفُجَّارِ  (28)
آیا کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، مانند مفسدان در زمین قرار می دهیم؟! آیا پرهیزگاران را مانند بدکاران قرار می دهیم؟
كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ  (29)
کتابی است پر برکت، که آن را بر تو نازل کردیم، تا در آیاتش تدبّر کنند، و خردمندان پند گیرند.
وَوَهَبۡنَا لِدَاوُۥدَ سُلَيۡمَٰنَۚ نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ  (30)
و (ما) سلیمان را به داود عطا کردیم، چه بنده ی خوبی! بی گمان او بسیار رجوع کننده بود.
إِذۡ عُرِضَ عَلَيۡهِ بِٱلۡعَشِيِّ ٱلصَّٰفِنَٰتُ ٱلۡجِيَادُ  (31)
(به یاد بیاور) چون عصرگاهان اسبان چابک تیزرو بر او عرضه شد،
فَقَالَ إِنِّيٓ أَحۡبَبۡتُ حُبَّ ٱلۡخَيۡرِ عَن ذِكۡرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتۡ بِٱلۡحِجَابِ  (32)
پس گفت:« من این اسبان را به خاطر (فرمان) پروردگارم دوست دارم» (و پیوسته به آنها نگاه می کرد) تا از دیدگانش پنهان شدند( ).
رُدُّوهَا عَلَيَّۖ فَطَفِقَ مَسۡحَۢا بِٱلسُّوقِ وَٱلۡأَعۡنَاقِ  (33)
گفت: «آن اسبان را نزد من باز گردانید». سپس به ساقها و گردنها (ی آنها) دست کشید (و نوازش کرد)( ).
وَلَقَدۡ فَتَنَّا سُلَيۡمَٰنَ وَأَلۡقَيۡنَا عَلَىٰ كُرۡسِيِّهِۦ جَسَدٗا ثُمَّ أَنَابَ  (34)
و به راستی (ما) سلیمان را آزمودیم، و بر تخت او جسدی افکندیم، سپس (او) رو (به درگاه خداوند) آورد (و توبه کرد).
قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَهَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ  (35)
گفت: «پروردگارا! مرا ببخش، و به من فرمانروایی عطا فرما که پس از من کسی را سزاوار نباشد، بی گمان تو بخشاینده ای»( ).
فَسَخَّرۡنَا لَهُ ٱلرِّيحَ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦ رُخَآءً حَيۡثُ أَصَابَ  (36)
پس (ما) باد را برای او مسخر کردیم، تا به فرمانش به نرمی حرکت کند، هر کجا می خواست، برود.
وَٱلشَّيَٰطِينَ كُلَّ بَنَّآءٖ وَغَوَّاصٖ  (37)
و (نیز) دیوان را، هر بنا و غواصی (از آنها برای او مسخر کردیم).
وَءَاخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ  (38)
و (گروه) دیگری (از دیوان) را (که همه) در غل و زنجیر بودند (برایش مسخر کردیم).
هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَٱمۡنُنۡ أَوۡ أَمۡسِكۡ بِغَيۡرِ حِسَابٖ  (39)
این عطای ماست، پس (به هر کس می خواهی) ببخش، و یا نگه دار، حسابی بر تو نیست.
وَإِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَحُسۡنَ مَـَٔابٖ  (40)
و بی گمان برای او (= سلیمان) نزد ما (قرب و) مقامی والا، و بازگشت نیکوست.
وَٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَآ أَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلشَّيۡطَٰنُ بِنُصۡبٖ وَعَذَابٍ  (41)
و به یاد بیاور، بنده ی ما ایوب را، هنگامی که پروردگارش را ندا داد که: همانا شیطان به من رنج و عذاب رسانده است.
ٱرۡكُضۡ بِرِجۡلِكَۖ هَٰذَا مُغۡتَسَلُۢ بَارِدٞ وَشَرَابٞ  (42)
(به او فرمان دادیم:) پای خود را بر زمین بکوب، (چشمه ای می جوشد) این (چشمه آبی) خنک برای شستشو و آشامیدنی است.
وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ  (43)
و خانواده اش و همانند آنان همراهشان را به او بخشیدیم، که رحمتی از سوی ما و اندرزی برای خردمندان باشد.
وَخُذۡ بِيَدِكَ ضِغۡثٗا فَٱضۡرِب بِّهِۦ وَلَا تَحۡنَثۡۗ إِنَّا وَجَدۡنَٰهُ صَابِرٗاۚ نِّعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٞ  (44)
و (به او فرمان دادیم) دسته ای از شاخه ها (ی باریک) را برگیر، پس با آن (همسرت را) بزن، و سوگند خود را مشکن( )، بی گمان ما او را شکیبا یافتیم، چه بنده ی خوبی، که بسیار رجوع کننده بود.
وَٱذۡكُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ أُوْلِي ٱلۡأَيۡدِي وَٱلۡأَبۡصَٰرِ  (45)
و (ای پیامبر) به یاد آور، بندگان ما، ابراهیم، و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دستها (ی توانمند) و چشمها (ی بینا).
إِنَّآ أَخۡلَصۡنَٰهُم بِخَالِصَةٖ ذِكۡرَى ٱلدَّارِ  (46)
ما آنها را با خصلت ویژه ای، که آن یاد سرای آخرت بود، خالص گرداندیم،
وَإِنَّهُمۡ عِندَنَا لَمِنَ ٱلۡمُصۡطَفَيۡنَ ٱلۡأَخۡيَارِ  (47)
و یقیناً آنها نزد ما از بر گزیدگان نیکان بودند.
وَٱذۡكُرۡ إِسۡمَٰعِيلَ وَٱلۡيَسَعَ وَذَا ٱلۡكِفۡلِۖ وَكُلّٞ مِّنَ ٱلۡأَخۡيَارِ  (48)
و به یاد آور، اسماعیل، و الیسع و ذوالکفل را که همگی از نیکان بودند.
هَٰذَا ذِكۡرٞۚ وَإِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ لَحُسۡنَ مَـَٔابٖ  (49)
این (قرآن) پندی است، و بی گمان برای پرهیزگاران منزلگاهی نیکوست.
جَنَّٰتِ عَدۡنٖ مُّفَتَّحَةٗ لَّهُمُ ٱلۡأَبۡوَٰبُ  (50)
باغهای جاویدان (بهشتی) که درهایش برای آنان باز است.
مُتَّكِـِٔينَ فِيهَا يَدۡعُونَ فِيهَا بِفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ وَشَرَابٖ  (51)
در آنجا تکیه زده اند، و در آن میوه ی فراوان و نوشیدنی را می طلبند.
۞ وَعِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ أَتۡرَابٌ  (52)
و نزد آنان (همسرانی) فرو هشته چشم همسال (که تنها به شوهران خود نظر دارند) است.
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ  (53)
این است چیزهایی که برای روز حساب به شما وعده داده می شود.
إِنَّ هَٰذَا لَرِزۡقُنَا مَا لَهُۥ مِن نَّفَادٍ  (54)
بی گمان این روزی ماست که آن را هیچ پایانی نیست.
هَٰذَاۚ وَإِنَّ لِلطَّٰغِينَ لَشَرَّ مَـَٔابٖ  (55)
این (پاداش پرهیزگاران) است، و بی گمان برای سرکشان بدترین بازگشتهاست.
جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَا فَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ  (56)
جهنم، که در آن وارد می شوند، پس چه بد آرامگاهی است.
هَٰذَا فَلۡيَذُوقُوهُ حَمِيمٞ وَغَسَّاقٞ  (57)
این(عذاب) آب جوشان و چرک و خونابه است، که باید آن را بچشند.
وَءَاخَرُ مِن شَكۡلِهِۦٓ أَزۡوَٰجٌ  (58)
و (کیفرهای) دیگر همانند آن به انواع گوناگون (دارند)
هَٰذَا فَوۡجٞ مُّقۡتَحِمٞ مَّعَكُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِهِمۡۚ إِنَّهُمۡ صَالُواْ ٱلنَّارِ  (59)
(به سرداران آنها گفته می شود:) این گروهی است که با شما (به جهنم) وارد می شوند، (آنها می گویند:) خوش آمد (و گشایش) بر آنها مباد. بی گمان آنها داخل شدگان به آتش هستند.
قَالُواْ بَلۡ أَنتُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِكُمۡۖ أَنتُمۡ قَدَّمۡتُمُوهُ لَنَاۖ فَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ  (60)
(پیروان) گویند: «بلکه، شما را خوشامد مباد، که این (عذاب) را پیشاپیش شما برای ما فراهم کرده اید، پس چه بد قرار گاهی است».
قَالُواْ رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدۡهُ عَذَابٗا ضِعۡفٗا فِي ٱلنَّارِ  (61)
(سپس) گویند: پروردگارا! هر کس که این (عذاب) را پیشاپیش برای ما فراهم کرده است، پس عذابی دو چنان در آتش بر او بیفزار» .
وَقَالُواْ مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ ٱلۡأَشۡرَارِ  (62)
و گویند: «ما را چه شده است، مردمانی را که ما آنها را اشرار می شمردیم، (در جهنم) نمی بینیم؟!
أَتَّخَذۡنَٰهُمۡ سِخۡرِيًّا أَمۡ زَاغَتۡ عَنۡهُمُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ  (63)
آیا آنها را به مسخره گرفتیم یا (اینکه) از نظرها دور مانده اند؟!»
إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقّٞ تَخَاصُمُ أَهۡلِ ٱلنَّارِ  (64)
بی گمان این مخاصمه (و گفتگوی) دوزخیان حق (و واقعیت) است.
قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مُنذِرٞۖ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ  (65)
(ای پیامبر) بگو: من تنها یک هشدار دهنده ام، و هیچ معبودی (به حق) جز خداوند یکتای قهّار نیست.
رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ  (66)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دواست، (آن) پیروزمند آمرزنده».
قُلۡ هُوَ نَبَؤٌاْ عَظِيمٌ  (67)
(ای پیامبر) بگو:«این خبری بزرگ است،
أَنتُمۡ عَنۡهُ مُعۡرِضُونَ  (68)
که شما از آن روی گردانید!
مَا كَانَ لِيَ مِنۡ عِلۡمِۭ بِٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰٓ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ  (69)
مـن از سـاکـنان عــالــم بالا (= فرشتگان) چون (درباره ی آفرینش آدم) با یکدیگر جدال می کردند، خبری ندارم( ).
إِن يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِلَّآ أَنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٌ  (70)
به من وحی نمی شود مگر این که من هشدار دهنده ای آشکار هستم».
إِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن طِينٖ  (71)
(و به یاد آور) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: بی تردید من بشری را از گل می آفرینم،
فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ  (72)
پس هنگامی که درستش کردم، و از روح خود در آن دمیدم، برای او سجده کنان بیفتید».
فَسَجَدَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ كُلُّهُمۡ أَجۡمَعُونَ  (73)
پس فرشتگان همگی یکپارچه سجده کردند.
إِلَّآ إِبۡلِيسَ ٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ  (74)
جز ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود.
قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ  (75)
(خداوند) فرمود:« ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد، از آنکه برای آنچه من با دو دست خود آفریده ام، سجده کنی؟ آیا تکبر ورزیدی یا از بلند پایگان هستی؟!»
قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ  (76)
گفت: « من از او بهترم، مرا از آتش آفریده ای، و او را از گل آفریده ای».
قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ  (77)
فرمود: «پس از اینجا بیرون شو، که تو رانده شدی.
وَإِنَّ عَلَيۡكَ لَعۡنَتِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ  (78)
و همانا لعنت من تا روز قیامت بر تو خواهد بود».
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ  (79)
(ابلیس) گفت: «پروردگارا! پس مرا تا روزی که (دوباره) برانگیخته می شوند، مهلت ده».
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ  (80)
(خداوند) فرمود: «همانا تو از مهلت یافتگانی،
إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ  (81)
تا آن روز زمان معین».
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ  (82)
(ابلیس) گفت: «پس به عزتت سوگند، که همه ی آنها را گمراه خواهم کرد،
إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ  (83)
مگر بندگان مخلص تو را، از میان آنها».
قَالَ فَٱلۡحَقُّ وَٱلۡحَقَّ أَقُولُ  (84)
(خداوند) فرمود: «پس (این سخن) حق است، و حق را می گویم،
لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ أَجۡمَعِينَ  (85)
یقیناً جهنم را از تو و از آنان که از تو پیروی کنند، پر خواهم کرد».
قُلۡ مَآ أَسۡـَٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ  (86)
(ای پیامبر) بگو: «من بر (رساندن) این (دین) هیچ مزدی از شما در خواست نمی کنم، و من از متکلفان نیستم ».
إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ  (87)
این (قرآن) جزپند برای جهانیان نیست.
وَلَتَعۡلَمُنَّ نَبَأَهُۥ بَعۡدَ حِينِۭ  (88)
و قطعاً خبر (صدق) آن را بعد از مدتی خواهید دانست.

سوره زمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ  (1)
نازل شدن (این) کتاب از سوی خداوند پیروزمند حکیم است.
إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ  (2)
بی گمان ما (این) کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، پس خدا را پرستش کن و دین را برای او خالص گردان.
أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ  (3)
آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و کسانی که به جای او معبودان (و اولیای) گرفتند که بی گمان خداوند (روز قیامت) میان آنها در آنچه اختلاف داشتند، داوری می کند، خداوند آن کسی که دروغگوی ناسپاس است، هدایت نمی کند.
لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ  (4)
اگر (به فرض محال) خداوند می خواست فرزندی بگیرد، مسلماً از میان آنچه را می آفریند، چیزی را که می خواست بر می گزید، او پاک و منزه است، او خداوند یکتای قهار است.
خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيۡلِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمًّىۗ أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ  (5)
آسمانها و زمین را به حق آفرید، شب را بر روز می پیچد، و روز را بر شب می پیچد، و خورشید و ماه را مسخر (و رام) گردانید، هر کدام تا زمانی معین در حرکتند، آگاه باشید، که او پیروزمند آمرزنده است.
خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖۚ يَخۡلُقُكُمۡ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِي ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ  (6)
(او) شما را از یک تن آفرید، سپس همسرش را از آن پدید آورد، و از چهار پایان برای شما هشت جفت فرو فرستاد، و شما را در شکمهای مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر، در تاریکهای سه گانه، می آفریند، این خداوند، پروردگار شماست که فرمانروایی از آن اوست، و جز او معبودی (به حق) نیست، پس چگونه (از حق) منحرف ( وروی گردان) می شوید؟!
إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمۡۖ وَلَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَۖ وَإِن تَشۡكُرُواْ يَرۡضَهُ لَكُمۡۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرۡجِعُكُمۡ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ  (7)
اگر ناسپاسی کنید، پس (بدانید که) خداوند از شما بی نیاز است، و هرگز ناسپاسی را برای بندگانش نمی پسندد.و اگر شکر او را به جای آورید آن را برای شما می پسندد.و هیچ کس بار گناه دیگررا بر دوش نمی کشد، پس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است، آنگاه شما را به آنچه انجام می دادید، آگاه می کند، یقیناً او به راز دلها آگاه است.
۞ وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِيبًا إِلَيۡهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدۡعُوٓاْ إِلَيۡهِ مِن قَبۡلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِۦۚ قُلۡ تَمَتَّعۡ بِكُفۡرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ  (8)
وهنگامی که به انسان (رنج و) زیانی برسد، پروردگارش را می خواند، و به سوی او باز می گردد، پس هنگامی كه نعمتی از سوی خود به او بخشید، آنچه را که از پیش برای آن دعا می کرد فراموش می کند، و برای خداوند همتایانی قرار می دهد، تا (مردم را) از راه او گمراه کند. بگو: « اندکی از کفرت (در دنیا) بهره مند شو، بی شک تو از دوزخیان خواهی بود».
أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَيَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ  (9)
آیا (این مشرک بهتر است، یا) کسی که در ساعات شب در حال سجده و قیام به عبادت مشغول است، و از (عذاب) آخرت بیم ناک است، و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که می دانند، و کسانی که نمی دانند یکسان هستند؟! تنها خردمندان پند می پذیرند».
قُلۡ يَٰعِبَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡۚ لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ  (10)
(ای پیامبر) بگو: «ای بندگان من که ایمان آورده اید! از پروردگارتان بترسید، برای کسانی که در این دنیا نیکی کرده اند، پاداش نیکوست، و (اگر در شکنجه و آزار مشرکان بودید، هجرت کنید،كه) زمين خدا وسیع است، جز این نیست که صابران، پاداش خود را بی شمار و تمام دریافت می دارند».
قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ  (11)
بگو: «من مأمور شده ام که خدا را پرستش کنم،(و) دینم را برای او خالص گردانم».
وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ  (12)
و مأمور شده ام که نخستین مسلمانان باشم».
قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ  (13)
بگو: «همانا من اگر نافرمانی پروردگارم کنم، از عذاب روزبزرگ ( قیامت) می ترسم».
قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي  (14)
(ای پیامبر) بگو: « من خدا را می پرستم، در حالی که دینم را برای او خالص می گردانم،
فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِيهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ  (15)
پس شما هر چه را که می خواهید به جای او پرستش کنید. بگو: «بی گمان زیانکاران (واقعی) کسانی اند که خود و خاندانشان را در روز قیامت از دست داده اند، آگاه باشید این همان زیان آشکار است.
لَهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ ظُلَلٞ مِّنَ ٱلنَّارِ وَمِن تَحۡتِهِمۡ ظُلَلٞۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ ٱللَّهُ بِهِۦ عِبَادَهُۥۚ يَٰعِبَادِ فَٱتَّقُونِ  (16)
برای آنها از بالای (سر) شان سایبانهایی از آتش، و در زیر (پای) شان (نیز) سایبانهایی است، این (چیزی) است که خداوند با آن بندگانش را می ترساند، ای بندگان من! از من بترسید.
وَٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ  (17)
و کسانی که از طاغوت(= شیطان و بتها) اجتناب کردند از آنکه آن را عبادت کنند، و رو به سوی خدا آوردند، برای آنان بشارت است، پس بندگان مرا بشارت ده.
ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ  (18)
(همان) کسانی که سخن (ها) را می شنوند، پس (از) نیکوترین آن پیروی می کنند، آنها کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده است، و آنها خردمندانند.
أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَيۡهِ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي ٱلنَّارِ  (19)
آیا (تو می توانی) کسی که فرمان عذاب بر او تحقق یافته است (نجات دهی؟!) آیا تو (می توانی) کسی که در آتش است نجات دهی؟!
لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِيَّةٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِيعَادَ  (20)
لکن برای کسانی که از پروردگارشان ترسیدند، غرفه هایی( ) (در بهشت) است، که بر فراز آنها غرفه های دیگر بنا شده است، و از زیر آنها نهرها جاری است، (این) وعده ی خداوند است (و) خداوند وعده ی خود را خلاف نمی کند.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَلَكَهُۥ يَنَٰبِيعَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ حُطَٰمًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ  (21)
آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی را نازل کرد، پس آن را بصورت چشمه هایی در زمین به جریان در آورد، سپس با آن کشت و زرعی که رنگهای گوناگون دارد بیرون می آورد، آنگاه خشک می شود، و آن را زرد می بینی، سپس آن را (ریزه ریزه و) درهم می شکند؟! بی گمان در این (امر) پندی برای خردمندان است.
أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ  (22)
آیا کسی که خدا سینه اش را برای (پذیرش) اسلام گشوده است، پس او از سوی پروردگارش بر نور (وروشنی) است (همچون سخت دلان است؟!) پس وای بر آنان که دلهایشان در برابر ذکر خدا سخت است. آنان در گمراهی آشکار هستند.
ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ  (23)
خداوند بهترین سخن را نازل کرده است، کتابی که (آیاتش) متشابه (= همانند یکدیگر، و) مکرر است‘که از (شنیدن) آن پوستهای کسانی که از پروردگارشان می ترسند، به لرزه می افتد، آنگاه پوستهایشان و دلهایشان با یاد خدا نرم می شود (و آرام می گیرد) . این هدایت خداست که هر کس را بخواهد با آن هدایت می کند، و هر کس را که گمراه سازد، پس برای او هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود.
أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجۡهِهِۦ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ وَقِيلَ لِلظَّٰلِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ  (24)
آیا کسی که با چهره اش سختی عذاب روز قیامت را (از خود) دور می سازد، (همانند بهشتیان هستند؟!) و به ستمکاران گفته می شود: « بچشید (کیفر) آنچه را که بدست می آوردید».
كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ  (25)
کسانی که پیش از آنها بودند (نیز آیات ما را) تکذیب کردند، پس عذاب (الهی) از جایی که نمی دانستند، به سراغشان آمد.
فَأَذَاقَهُمُ ٱللَّهُ ٱلۡخِزۡيَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ  (26)
پس خداوند (طعم) خواری را در زندگی دنیا به آنها چشاند، و مسلماً عذاب آخرت بزرگتر (و سخت تر) است، اگر می دانستند.
وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ  (27)
و به راستی ما برای مردم در این قرآن از هر (نوع) مثلی زده ایم، شاید که آنان پند گیرند.
قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ  (28)
قرآنی عربی، بی هیچ انحراف (و کجی را نازل کردیم) شاید آنان تقوا پیشه کنند.
ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِيهِ شُرَكَآءُ مُتَشَٰكِسُونَ وَرَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًاۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ  (29)
خداوند مردی (مملوک) را مثل زده که در (بردگی) او شریکانی است که پیوسته با هم اختلاف (و مشاجره) دارند، و مردی (مملوک) که تنها تسلیم یک شخص است، آیا (این دو) در وصف یکسانند؟! حمد و ستایش مخصوص خداوند است، بلکه بیشتر آنها نمی دانند.
إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ  (30)
(ای پیامبر) قطعاً تو خواهی مرد، و آنها (نیز) خواهند مرد.
ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عِندَ رَبِّكُمۡ تَخۡتَصِمُونَ  (31)
سپس بی گمان شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه( ) (و جدال) می کنید.

جزء 23 عربی صفحه 442



همچنین دانلود جزء 23 تفسیر در قالب PDF: دانلود .



فهرست بخش‌های قرآن

جزء 1 جزء 2 جزء 3 جزء 4 جزء 5 جزء 6 جزء 7 جزء 8 جزء 9 جزء 10 جزء 11 جزء 12 جزء 13 جزء 14 جزء 15 جزء 16 جزء 17 جزء 18 جزء 19 جزء 20 جزء 21 جزء 22 جزء 23 جزء 24 جزء 25 جزء 26 جزء 27 جزء 28 جزء 29 جزء 30

تفسیر جزء 23 از قرآن:


تفسیر السعدی تفسیر ابن کثیر تفسیر القرطبی
انگلیسی اندونزیایی فرانسوی
آلمانی هوسا اسپانیایی

دانلود و گوش دادن به سوره‌های قرآن:

البقره آل عمران النساء
المائده یوسف ابراهیم
الحجر الکهف مریم
الحج القصص العنکبوت
السجده یس الدخان
الفتح الحجرات ق
النجم الرحمن الواقعه
الحشر الملک الحاقه
الانشقاق الاعلی الغاشیه

Saturday, August 3, 2024

به قرآن کریم چنگ بزنید