Enbiya suresi çevirisi Farsça

  1. Suresi mp3
  2. Başka bir sure
  3. Farsça
Kuranı Kerim türkçe meali | Kur'an çevirileri | Farsça dili | Enbiya Suresi | الأنبياء - Ayet sayısı 112 - Moshaf'taki surenin numarası: 21 - surenin ingilizce anlamı: The Prophets.

اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ(1)

 روز حساب مردم نزديك شد و آنان همچنان به غفلت رويگردانند.

مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ(2)

 از سوى پروردگارشان برايشان هيچ اندرز تازه‌اى نيامد، جز آنكه آن را شنيدند و سرگرم بازيچه بودند.

لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ ۗ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ ۖ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ(3)

 دلهايشان به لهو خو گرفته است. و آن ستمگران سر در گوش يكديگر نهادند و گفتند: آيا اين مرد جز اين است كه انسانى همانند شماست؟ آيا با آنكه به چشم خود مى‌بينيد، همچنان از پى جادو مى‌رويد؟

قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(4)

 گفت: پروردگار من از هر سخنى در آسمان و زمين آگاه است و او شنوا و داناست.

بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ(5)

 گفتند: نه، خوابهاى پريشان است، يا دروغى است كه مى‌بندد يا شاعرى است. پس براى ما از آن گونه كه به پيامبران پيشين داده شده بود معجزه‌اى بياورد.

مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا ۖ أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ(6)

 پيش از آنها مردم قريه‌اى را كه هلاك كرديم ايمان نياورده بودند. آيا اينان ايمان مى‌آورند؟

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(7)

 ما پيش از تو به رسالت نفرستاديم مگر مردانى را كه به آنها وحى مى‌كرديم و اگر خود نمى‌دانيد از اهل كتاب بپرسيد.

وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ(8)

 آنها را كالبدهايى نكرديم كه به طعام نيازمند نباشند و عمر جاويدان هم نداشتند.

ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ(9)

 سپس هر وعده‌اى كه با ايشان نهاديم برآورديم، و آنها و هر كس را كه خواستيم رهانيديم و گزافكاران را هلاك كرديم.

لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(10)

 كتابى بر شما نازل كرده‌ايم كه در آن آوازه بزرگى شماست. آيا به عقل در نمى‌يابيد؟

وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ(11)

 و چه بسيار ستمكاره مردمى را كه هلاك كرديم و به جايشان مردمى ديگر بيافريديم.

فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ(12)

 چون عذاب ما را حس مى‌كردند به ناگاه از آنجا مى‌گريختند.

لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَىٰ مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ(13)

 مگريزيد. به ناز و تنعم و خانه‌هاى خويش بازگرديد، تا بازخواست گرديد.

قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ(14)

 گفتند: واى بر ما، ما ستمكاره بوده‌ايم.

فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّىٰ جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ(15)

 و همواره سخنشان اين بود، تا همه را چون كِشته درويده و آتش خاموش گشته گردانيديم.

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ(16)

 ما اين آسمان و زمين و آنچه را ميان آن دوست به بازيچه نيافريده‌ايم.

لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِينَ(17)

 اگر خواستار بازيچه‌اى مى‌بوديم خود آن را مى‌آفريديم، اگر خواسته بوديم.

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ ۚ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ(18)

 بلكه حق را بر سر باطل مى‌زنيم، تا آن را درهم كوبد و باطل نابود شونده است. و واى بر شما از آنچه به خدا نسبت مى‌دهيد.

وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَنْ عِندَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ(19)

 از آنِ اوست هر كه در آسمانها و زمين است. و آنان كه در نزد او هستند، از عبادتش به تكبر سر نمى‌تابند و خسته نمى‌شوند.

يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ(20)

 شب و روز، بى آنكه فتورى در آنان پديد آيد، تسبيح مى‌گويند.

أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ(21)

 آيا در زمين خدايانى برگزيده‌اند كه مردگان را از گور برمى‌انگيزند؟

لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ(22)

 اگر در زمين و آسمان خدايانى جز اللّه مى‌بود، هر دو تباه مى‌شدند. پس اللّه، پروردگار عرش، از هر چه به وصفش مى‌گويند منزه است.

لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ(23)

 او در برابر هيچ يك از كارهايى كه مى‌كند، بازخواست نمى‌شود ولى مردم بازخواست مى‌شوند.

أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً ۖ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ ۖ هَٰذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي ۗ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ ۖ فَهُم مُّعْرِضُونَ(24)

 آيا به جز او خدايانى را برگزيده‌اند؟ بگو: حجت خويش بياوريد. در اين كتاب سخن كسانى است كه با من هستند و سخن كسانى كه پيش از من بوده‌اند. نه، بيشترينشان چيزى از حق نمى‌دانند و از آن اعراض مى‌كنند.

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ(25)

 ما پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم، جز آنكه به او وحى كرديم كه جز من خدايى نيست. پس مرا بپرستيد.

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا ۗ سُبْحَانَهُ ۚ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ(26)

 و گفتند كه خداى رحمان صاحب فرزند است. منزه است او. بلكه آنان بندگانى گرامى هستند،

لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ(27)

 در سخن بر او پيشى نمى‌گيرند و به فرمان او كار مى‌كنند.

يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ(28)

 مى‌داند، هر چه در برابر آنهاست و هر چه پشت سر آنهاست. و آنان جز كسانى را كه خدا از آنها خشنود است شفاعت نمى‌كنند و از بيم او لرزانند.

۞ وَمَن يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَٰهٌ مِّن دُونِهِ فَذَٰلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ(29)

 هر كس از آنها كه بگويد: من سواى او خدايم، جزاى چنين كسى را جهنم مى‌دهيم و ظالمان را چنين كيفر مى‌دهيم.

أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا ۖ وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ۖ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ(30)

 آيا كافران نمى‌دانند كه آسمانها و زمين بسته بودند، ما آنها را گشوديم و هر چيز زنده‌اى را از آب پديد آورديم؟ چرا ايمان نمى‌آورند؟

وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ(31)

 و بر زمين كوه‌ها بيافريديم تا نلرزاندشان. و در آن راه‌هاى فراخ ساختيم، باشد كه راه خويش بيابند.

وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا ۖ وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ(32)

 و آسمان را سقفى مصون از تعرض كرديم و باز هم از عبرتهاى آن اعراض مى‌كنند.

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ(33)

 اوست كسى كه شب و روز و آفتاب و ماه را كه هر يك در فلكى شناورند، بيافريد.

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الْخُلْدَ ۖ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ(34)

 ما پيش از تو هيچ بشرى را جاويدان نساخته‌ايم. چسان اگر تو نيز بميرى آنها جاويدان بمانند؟

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ(35)

 هر كسى طعم مرگ را مى‌چشد. و شما را به خير و شر مى‌آزماييم. و همه به نزد ما بازمى‌گرديد.

وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُم بِذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ هُمْ كَافِرُونَ(36)

 كافران چون تو را ببينند بى شك مسخره‌ات خواهند كرد، كه: آيا اين همان مردى است كه از خدايانتان به بدى ياد مى‌كند؟ و اينان خود ياد خداى رحمان را منكرند.

خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ ۚ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ(37)

 آدمى شتابكار آفريده شده. آيات خود را به شما نشان خواهم داد، شتاب مكنيد.

وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(38)

 مى‌گويند: اگر راست مى‌گوييد، پس آن وعده كجاست؟

لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ(39)

 كافران، آنگاه كه نتوانند آتش را از چهره و پشت خويش بازدارند و كسى به ياريشان برنخيزد، خواهند دانست.

بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ(40)

 اما نه، قيامت به ناگهان فراز آيد و حيرانشان سازد و از عهده بازگرداندن آن برنيايند و مهلتشان ندهند.

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ(41)

 پيامبرانى را كه پيش از تو بودند نيز به مسخره گرفته بودند ولى عذابى كه مسخره‌اش مى‌كردند بر سر مسخره‌كنندگان فرود آمد.

قُلْ مَن يَكْلَؤُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَٰنِ ۗ بَلْ هُمْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ(42)

 بگو: كيست آن كه شما را شب و روز از قهر خداى رحمان حفظ مى‌كند؟ با اين همه از يادكردن پروردگارشان اعراض مى‌كنند.

أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا ۚ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلَا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ(43)

 يا آنكه خدايانى دارند كه به جاى ما آنان را از حوادث نگه مى‌دارند؟ نه، آن خدايان يارى خويشتن نتوانند و نه در برابر ما پناه داده شوند.

بَلْ مَتَّعْنَا هَٰؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ ۗ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ(44)

 بلكه ما آنها و پدرانشان را بهره‌مند كرديم تا عمرشان به درازا كشيد. آيا نمى‌بينند كه قصد اين سرزمين مى‌كنيم و از اطراف آن مى‌كاهيم؟ آيا باز هم آنها پيروزند؟

قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُكُم بِالْوَحْيِ ۚ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنذَرُونَ(45)

 بگو: من شما را به وحى بيم مى‌دهم. ولى كران را چون بيم دهند، نمى‌شنوند.

وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ(46)

 و اگر شمه‌اى از عذاب پروردگارت به آنها برسد، خواهند گفت: واى بر ما كه ستمكار بوده‌ايم.

وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا ۖ وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا ۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَاسِبِينَ(47)

 روز قيامت ترازوهاى عدل را تعبيه مى‌كنيم، و به هيچ كس ستم نمى‌شود. اگر عملى به سنگينى يك خردل هم باشد به حسابش مى‌آوريم، كه ما حساب‌كردن را بسنده‌ايم.

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَىٰ وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ(48)

 به موسى و هارون كتابى داديم كه حق و باطل را از يكديگر تميز مى‌دهد و روشنى و اندرز است براى پرهيزگاران.

الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ(49)

 آنان كه از خداى خويش در نهان مى‌ترسند و از روز قيامت هراسناكند.

وَهَٰذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ ۚ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ(50)

 اين مبارك قرآنى است كه نازل كرده‌ايم. آيا منكر آن هستيد؟

۞ وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ(51)

 پيش از اين به ابراهيم نيروى شناختش را عطا كرديم و به او آگاه بوديم.

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ(52)

 آنگاه كه به پدرش و قومش گفت: اين تنديسها كه به پرستش آنها دل نهاده‌ايد چيستند؟

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ(53)

 گفتند: پدرانمان را ديديم كه آنها را مى‌پرستيدند.

قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ(54)

 گفت: هر آينه شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بوده‌ايد.

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ(55)

 گفتند: براى ما سخن حقى آورده‌اى، يا ما را به بازى گرفته‌اى؟

قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَىٰ ذَٰلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ(56)

 گفت: نه، پروردگار شما، پروردگار آسمانها و زمين است. آن كه آنها را بيافريده است. و من بر اين سخن كه مى‌گويم گواهى مى‌دهم.

وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ(57)

 و به خدا سوگند كه چون شما برويد، چاره اين بتانتان را خواهم كرد.

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَّهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ(58)

 آنها را خرد كرد. مگر بزرگ ترينشان را، تا مگر به آن رجوع كنند.

قَالُوا مَن فَعَلَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ(59)

 گفتند: چه كس به خدايان ما چنين كرده است؟ هر آينه او از ستمكاران است.

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ(60)

 گفتند: شنيده‌ايم كه جوانى به نام ابراهيم، از آنها سخن مى‌گفته است.

قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَىٰ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ(61)

 گفتند: او را به محضر مردم بياوريد، تا شهادت دهند.

قَالُوا أَأَنتَ فَعَلْتَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ(62)

 گفتند: اى ابراهيم، تو با خدايان ما چنين كرده‌اى؟

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِن كَانُوا يَنطِقُونَ(63)

 گفت: بلكه بزرگ‌ترينشان چنين كرده است. اگر سخن مى‌گويند از آنها بپرسيد.

فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنتُمُ الظَّالِمُونَ(64)

 با خودشان گفت‌وگو كردند و گفتند: شما خود ستمكار هستيد.

ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَٰؤُلَاءِ يَنطِقُونَ(65)

 آنگاه به حيرت سر فرو داشتند و گفتند: تو خود مى‌دانى كه اينان سخن نمى‌گويند.

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ(66)

 گفت: آيا سواى اللّه چيزى را مى‌پرستيد كه نه شما را سود مى‌رساند نه زيان.

أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(67)

 بيزارم از شما و از آن چيزهايى كه سواى اللّه مى‌پرستيد. آيا به عقل درنمى‌يابيد؟

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ(68)

 گفتند: اگر مى‌خواهيد كارى بكنيد، بسوزانيدش و خدايان خود را نصرت دهيد.

قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ(69)

 گفتيم: اى آتش، بر ابراهيم خنك و سلامت باش.

وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ(70)

 مى‌خواستند براى ابراهيم مكرى بينديشند، ولى ما زيانكارشان گردانيديم.

وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ(71)

 او و لوط را رهانيديم و به سرزمينى كه آن را بركت جهانيان قرار داده‌ايم، برديم.

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ(72)

 و به او اسحاق و فرزندزاده‌اى چون يعقوب را بخشيديم. و همه را از شايستگان گردانيديم.

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ ۖ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ(73)

 و همه را پيشوايانى ساختيم كه به امر ما هدايت مى‌كردند. و انجام دادن كارهاى نيك و برپاى داشتن نماز و دادن زكات را به آنها وحى كرديم و همه پرستنده ما بودند.

وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ ۗ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ(74)

 و به لوط حكم و علم داديم و از آن قريه كه مردمش مرتكب پليديها مى‌شدند نجاتش بخشيديم. آنها كه مردمى بد و فاسق بودند.

وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا ۖ إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ(75)

 او را در رحمت خويش داخل كرديم. كه او از شايستگان بود.

وَنُوحًا إِذْ نَادَىٰ مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ(76)

 و نوح را ياد كن كه پيش از آن ما را ندا داد و ما به او پاسخ داديم و او و خاندانش را از محنتى بزرگ رهانيديم.

وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ(77)

 و او را بر مردمى كه آيات ما را تكذيب مى‌كردند پيروزى داديم. آنان بد مردمى بودند و ما همه را غرقه ساختيم.

وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ(78)

 و داود و سليمان را ياد كن آنگاه كه درباره كشتزارى داورى كردند كه گوسفندان آن قوم، شبانه در آنجا مى‌چريدند. و ما شاهد داورى آنها بوديم.

فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ ۚ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ ۚ وَكُنَّا فَاعِلِينَ(79)

 و اين شيوه داورى را به سليمان آموختيم و همه را حكم و علم داديم و كوه‌ها را مسخّر داود گردانيديم كه آنها و پرندگان با او تسبيح مى‌گفتند و اين همه ما كرديم.

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ ۖ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ(80)

 و به او آموختيم تا برايتان زره بسازد. تا شما را به هنگام جنگيدنتان حفظ كند. آيا سپاسگزارى مى‌كنيد؟

وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ(81)

 و تندباد را مسخّر سليمان كرديم كه به امر او در آن سرزمين كه بركتش داده بوديم حركت مى‌كرد. و ما بر هر چيزى آگاهيم.

وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ(82)

 و گروهى از ديوان برايش در دريا غواصى مى‌كردند و جز آن به كارهاى ديگر مشغول بودند و ما حافظ آنها بوديم.

۞ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ(83)

 و ايّوب را ياد كن آنگاه كه پروردگارش را ندا داد: به من بيمارى و رنج رسيده است و تو مهربان‌ترين مهربانانى.

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ ۖ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ(84)

 دعايش را اجابت كرديم. و آزار از او دور كرديم و خاندانش را و همانند آنها را با آنها به او بازگردانيديم. و اين رحمتى بود از جانب ما، تا خداپرستان همواره به ياد داشته باشند.

وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِينَ(85)

 و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را ياد كن كه همه از صابران بودند.

وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا ۖ إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ(86)

 آنان را مشمول بخشايش خويش گردانيديم و همه از شايستگان بودند.

وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ(87)

 و ذوالنّون را، آنگاه كه خشمناك برفت و پنداشت كه هرگز بر او تنگ نمى‌گيريم. و در تاريكى ندا داد: هيچ خدايى جز تو نيست، تو منزه هستى و من از ستمكاران هستم.

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ(88)

 دعايش را مستجاب كرديم و او را از اندوه رهانيديم و مؤمنان را اينچنين مى‌رهانيم.

وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ(89)

 و زكريّا را ياد كن، آنگاه كه پروردگارش را ندا داد: اى پروردگار من، مرا تنها وامگذار. و تو بهترين وارثانى.

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ(90)

 دعايش را مستجاب كرديم و به او يحيى را بخشيديم و زنش را برايش شايسته گردانيديم. اينان در كارهاى نيك شتاب مى‌كردند و با بيم و اميد ما را مى‌خواندند و در برابر ما خاشع بودند.

وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ(91)

 و آن زن را ياد كن كه شرمگاه خود را نگاه داشت و ما از روح خود در او دميديم و او و فرزندش را براى جهانيان عبرتى گردانيديم.

إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ(92)

 اين شريعت شماست، شريعتى يگانه. و من پروردگار شمايم، مرا بپرستيد.

وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَيْنَهُمْ ۖ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ(93)

 و در دين خويش فرقه فرقه شدند. همه به نزد ما بازمى‌گردند.

فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ(94)

 هر كس كه كارى شايسته كند و ايمان آورده باشد، كوشش او را ناسپاسى نيست و ما اعمالش را مى‌نويسيم.

وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ(95)

 و قريه‌اى را كه به هلاكت رسانده‌ايم محال است كه بازگشتى داشته باشند.

حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ(96)

 تا آنگاه كه يأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنان را از بلنديها به شتاب سرازير گردند.

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَٰذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ(97)

 و آن وعده راستين نزديك گردد و چشمان كافران همچنان خيره ماند: واى بر ما، ما از اين حال غافل بوديم. نه، كه ستمكار مى‌بوديم.

إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمْ لَهَا وَارِدُونَ(98)

 شما و آن چيزهايى كه سواى اللّه مى‌پرستيديد هيزمهاى جهنميد. شما به جهنم خواهيد رفت.

لَوْ كَانَ هَٰؤُلَاءِ آلِهَةً مَّا وَرَدُوهَا ۖ وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ(99)

 اگر اينان خدايان مى‌بودند به جهنم نمى‌رفتند و حال آنكه همه در جهنم جاويدانند.

لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ(100)

 آنان در جهنم فرياد مى‌كشند و در آنجا هيچ نمى‌شنوند.

إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُم مِّنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ(101)

 كسانى كه پيش از اين مقرر كرده‌ايم كه به آنها نيكويى كنيم، از جهنم بركنارند.

لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا ۖ وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنفُسُهُمْ خَالِدُونَ(102)

 اينان صداى دوزخ را نمى‌شنوند و در بهشت كه هر چه خواهند مهياست، جاودانه‌اند.

لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ(103)

 آن وحشت بزرگ غمگينشان نكند. و فرشتگان به ديدارشان آيند كه اين همان روزى است كه به شما وعده داده بودند.

يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ ۚ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ ۚ وَعْدًا عَلَيْنَا ۚ إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ(104)

 روزى كه آسمان را چون طومارى نوشته درهم نورديم. و چنان كه نخستين‌بار بيافريديم آفرينش از سر گيريم. اين وعده‌اى است كه برآوردنش بر عهده ماست و ما چنان خواهيم كرد.

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ(105)

 و ما در زبور -پس از تورات- نوشته‌ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد.

إِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ(106)

 و در اين كتاب تبليغى است براى مردم خداپرست.

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ(107)

 و نفرستاديم تو را، جز آنكه مى‌خواستيم به مردم جهان رحمتى ارزانى داريم.

قُلْ إِنَّمَا يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ(108)

 بگو: به من وحى شده كه خداى شما خدايى است يكتا، آيا بدان گردن مى‌نهيد؟

فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنتُكُمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۖ وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٌ مَّا تُوعَدُونَ(109)

 پس اگر رويگردان شدند، بگو: شما را خبر دادم تا همه در آگاهى يكسان باشيد. و من نمى‌دانم آنچه شما را وعده كرده‌اند نزديك است يا دور.

إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ(110)

 اوست كه مى‌داند هر سخنى را كه به آواز بلند گوييد يا در دل پنهان داريد.

وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَّكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ(111)

 و نمى‌دانم شايد اين آزمايشى براى شما و بهره‌مندى تا به هنگام مرگ باشد.

قَالَ رَبِّ احْكُم بِالْحَقِّ ۗ وَرَبُّنَا الرَّحْمَٰنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ(112)

 گفت: اى پروردگار من، به حق داورى كن. و پروردگار ما بخشاينده است و به رغم آنچه مى‌گوييد همه از او يارى مى‌جويند.


Farsça diğer sureler:

Bakara suresi Âl-i İmrân Nisâ suresi
Mâide suresi Yûsuf suresi İbrâhîm suresi
Hicr suresi Kehf suresi Meryem suresi
Hac suresi Kasas suresi Ankebût suresi
As-Sajdah Yâsîn suresi Duhân suresi
fetih suresi Hucurât suresi Kâf suresi
Necm suresi Rahmân suresi vakıa suresi
Haşr suresi Mülk suresi Hâkka suresi
İnşikâk suresi Alâ suresi Gâşiye suresi

En ünlü okuyucuların sesiyle Enbiya Suresi indirin:

Surah Al-Anbiya mp3: yüksek kalitede dinlemek ve indirmek için okuyucuyu seçerek
Enbiya Suresi Ahmed El Agamy
Ahmed El Agamy
Enbiya Suresi Saad Al Ghamdi
Saad Al Ghamdi
Enbiya Suresi Saud Al Shuraim
Saud Al Shuraim
Enbiya Suresi Abdul Basit Abdul Samad
Abdul Basit
Enbiya Suresi Abdullah Basfar
Abdullah Basfar
Enbiya Suresi Abdullah Awwad Al Juhani
Abdullah Al Juhani
Enbiya Suresi Ali Al Hudhaifi
Ali Al Hudhaifi
Enbiya Suresi Fares Abbad
Fares Abbad
Enbiya Suresi Maher Al Muaiqly
Maher Al Muaiqly
Enbiya Suresi Muhammad Jibril
Muhammad Jibril
Enbiya Suresi Muhammad Siddiq Al Minshawi
Al Minshawi
Enbiya Suresi Al Hosary
Al Hosary
Enbiya Suresi Al-afasi
Mishari Al-afasi
Enbiya Suresi Nasser Al Qatami
Nasser Al Qatami
Enbiya Suresi Yasser Al Dosari
Yasser Al Dosari


Tuesday, November 5, 2024

Bizim için dua et, teşekkürler