La sourate Ash-Shuara en Persan
طسم(1) طا، سين، ميم. |
تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ(2) اينهاست آيات اين كتاب روشنگر. |
لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ(3) شايد، از اينكه ايمان نمىآورند، خود را هلاك سازى. |
إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ(4) اگر بخواهيم، از آسمان برايشان آيتى نازل مىكنيم كه در برابر آن به خضوع سر فرود آورند. |
وَمَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ(5) برايشان هيچ سخن تازهاى از خداى رحمان نازل نمىشود، جز آنكه از اعراض مىكنند. |
فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ(6) پس تكذيبش كردند. زودا كه خبر آن چيزهايى كه مسخرهاش مىكردند به ايشان برسد. |
أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ(7) آيا به زمين ننگريستهاند كه چه قدر از هر گونه گياهان نيكو در آن رويانيدهايم. |
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(8) در اين عبرتى است ولى بيشترشان مؤمن نبودهاند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(9) به راستى پروردگار تو پيروزمند و مهربان است. |
وَإِذْ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(10) و پروردگارت موسى را ندا داد كه: اى موسى، به سوى آن مردم ستمكار برو: |
قَوْمَ فِرْعَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ(11) قوم فرعون. آيا نمىخواهند پرهيزگار شوند؟ |
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ(12) گفت: اى پروردگار من، مىترسم كه دروغگويم خوانند. |
وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَىٰ هَارُونَ(13) و دل من تنگ گردد و زبانم گشاده نشود. هارون را رسالت ده. |
وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ(14) و بر من به گناهى ادعايى دارند، مىترسم كه مرا بكشند. |
قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ(15) گفت: هرگز، آيات مرا هر دو نزد آنها ببريد، ما نيز با شما هستيم و گوش فرا مىدهيم. |
فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ(16) پس نزد فرعون رويد و بگوييد: ما رسول پروردگار جهانيان هستيم، |
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ(17) كه بنى اسرائيل را با ما بفرستى. |
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ(18) گفت: آيا به هنگام كودكى نزد خود پرورشت نداديم و تو چند سال از عمرت را در ميان ما نگذارنيدى؟ |
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ(19) و آن كار را كه از تو سرزد مرتكب نشدى؟ پس تو كافر نعمتى. |
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ(20) گفت: آن وقت كه چنان كردم از خطاكاران بودم. |
فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ(21) و چون از شما ترسيدم گريختم. ولى پروردگار من به من نبوت داد و مرا در شمار پيامبران آورد. |
وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ(22) و منّت اين نعمت را بر من مىنهى كه بنىاسرائيل را برده ساختهاى؟ |
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ(23) فرعون گفت: پروردگار جهانيان چيست؟ |
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ(24) گفت: اگر به يقين مىپذيريد، پروردگار آسمانها و زمين و هر چه ميان آنهاست. |
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ(25) به آنان كه در اطرافش بودند، گفت: آيا نشنيديد؟ |
قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ(26) گفت: پروردگار شما و پروردگار نياكان شما. |
قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ(27) فرعون گفت: اين پيامبرى كه بر شما فرستاده شده، ديوانه است. |
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ(28) گفت: اوست پروردگار مشرق و مغرب و هر چه ميان آن دوست، اگر تعقل كنيد. |
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَٰهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ(29) فرعون گفت: اگر جز من كس ديگرى را به خدايى گيرى به زندانت مىافكنم. |
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ(30) گفت: حتى اگر معجزهاى روشن براى تو آورده باشم؟ |
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ(31) گفت: اگر راست مىگويى، بياورش. |
فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ(32) عصايش را انداخت. به آشكارا اژدهايى شد. |
وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ(33) و دستش را بيرون آورد. در نظر بينندگان سپيد مىنمود. |
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ(34) به مهتران قومش كه كنارش بودند گفت: اين مرد جادوگرى داناست. |
يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ(35) مىخواهد به جادوى خود شما را از سرزمينتان بيرون كند. چه رأى مىدهيد؟ |
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ(36) گفتند: از او و برادرش مهلت بخواه و كسان به شهرها بفرست. |
يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ(37) تا هر جادوگر دانايى را كه هست نزد تو بياورند. |
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(38) جادوگران را در روزى معين به وعدهگاه آوردند. |
وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ(39) و مردم را گفتند: آيا شما نيز گرد مىآييد؟ |
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ(40) تا اگر جادوگران پيروز آمدند همه از آنها پيروى كنيم. |
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ(41) چون جادوگران آمدند، به فرعون گفتند: آيا اگر ما پيروز شويم ما را مزدى خواهد بود. |
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِينَ(42) گفت: آرى، همه از مقربان خواهيد بود. |
قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ(43) موسى به آنها گفت: هر چه مىخواهيد بيفكنيد، بيفكنيد. |
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ(44) آنان ريسمانها و چوبهاى خود بيفكندند و گفتند: به عزت فرعون كه ما پيروز شديم. |
فَأَلْقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ(45) و موسى عصايش را افكند. ناگاه همه آن دروغهايى را كه ساخته بودند، بلعيد. |
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ(46) جادوگران به سجده افتادند. |
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ(47) گفتند: به پروردگار جهانيان ايمان آورديم: |
رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ(48) پروردگار موسى و هارون. |
قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ(49) گفت: آيا پيش از آنكه شما را رخصت دهم ايمان آورديد؟ هرآينه آن مرد، بزرگ شماست كه شما را جادو آموخته است. خواهيد ديد. اكنون دستها و پاهايتان را از چپ و راست خواهم بريد و همه تان را بر دار خواهم كرد. |
قَالُوا لَا ضَيْرَ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ(50) گفتند: باكى نيست، ما نزد پروردگارمان باز مىگرديم. |
إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ(51) ما اميد مىداريم كه پروردگارمان خطاهاى ما را ببخشد كه ما نخستين كسانى هستيم كه ايمان آورديم. |
۞ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ(52) و به موسى وحى كرديم كه: شبهنگام بندگان مرا بيرون ببر كه از پى شما بيايند. |
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ(53) و فرعون گردآورندگان سپاه را به شهرها فرستاد. |
إِنَّ هَٰؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ(54) كه اينان گروهى اندكند، |
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ(55) و ما را به خشم آوردهاند، |
وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ(56) و ما همگى آماده پيكاريم. |
فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ(57) پس ايشان را از باغها و چشمهسارها بيرون كرديم، |
وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ(58) و از گنجها و خانههاى نيكو، |
كَذَٰلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ(59) بدين سان همه را به بنى اسرائيل وا گذاشتيم. |
فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ(60) فرعونيان به هنگام برآمدن آفتاب از پى آنها رفتند. |
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ(61) چون آن دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: گرفتار آمديم. |
قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ(62) گفت: هرگز. پروردگار من با من است و مرا راه خواهد نمود. |
فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ ۖ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ(63) پس به موسى وحى كرديم كه: عصايت را بر دريا بزن. دريا بشكافت و هر پاره چون كوهى عظيم گشت. |
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ(64) و آن گروه ديگر را نيز به دريا رسانديم. |
وَأَنجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ(65) موسى و همه همراهانش را رهانيديم. |
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ(66) و آن ديگران را غرقه ساختيم. |
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(67) هرآينه در اين عبرتى است، و بيشترينشان ايمان نياوردند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(68) هرآينه پروردگار تو پيروزمند و بخشنده است. |
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ(69) و داستان ابراهيم را برايشان تلاوت كن. |
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ(70) آنگاه كه به پدر و قوم خود گفت: چه مىپرستيد؟ |
قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ(71) گفتند: بتانى را مىپرستيم و معتكف آستانشان هستيم. |
قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ(72) گفت: آيا وقتى آنها را مىخوانيد صدايتان را مىشنوند؟ |
أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ(73) يا براى شما سود و زيانى دارند؟ |
قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ(74) گفتند: نه، پدرانمان را ديدهايم كه چنين مىكردهاند. |
قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ(75) گفت: آيا مىدانيد كه چه مىپرستيدهايد، |
أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ(76) شما و نياكانتان؟ |
فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ(77) آنها دشمنان منند، ولى پروردگار جهانيان دوست من است: |
الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ(78) آن كه مرا بيافريده سپس راهنماييم مىكند، |
وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ(79) و آن كه به من طعام مىدهد و مرا سيراب مىسازد، |
وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ(80) و چون بيمار شوم شفايم مىبخشد، |
وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ(81) و آن كه مرا مىميراند و سپس زنده مىكند، |
وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ(82) و آن كه اميد مىدارم كه در روز قيامت خطايم را ببخشايد. |
رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ(83) اى پروردگار من، مرا حكمت بخش و مرا به شايستگان بپيوند. |
وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ(84) و ذكر جميل مرا در دهان آيندگان انداز. |
وَاجْعَلْنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ(85) و مرا از وارثان بهشت پرنعمت قرار ده. |
وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ(86) و پدرم را بيامرز كه از گمراهان است. |
وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ(87) و در روز قيامت مرا رسوا مساز: |
يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ(88) روزى كه نه مال سود مىدهد و نه فرزندان. |
إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ(89) مگر آن كس كه با قلبى رسته از شرك به نزد خدا بيايد. |
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ(90) و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك آرند. |
وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ(91) و جهنم را در نظر كافران آشكار كنند. |
وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ(92) به آنها گويند: چيزهايى كه سواى خداى يكتا مىپرستيديد، كجايند؟ |
مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنصُرُونَكُمْ أَوْ يَنتَصِرُونَ(93) آيا ياريتان مىكنند، يا خود يارى مىجويند؟ |
فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ(94) آنها و كافران را سرنگون در جهنم اندازند، |
وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ(95) و همه سپاهيان ابليس را. |
قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ(96) و در حالى كه در جهنم با يكديگر به نزاع پرداختهاند، مىگويند: |
تَاللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ(97) به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكار بوديم، |
إِذْ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ(98) آنگاه كه شما را با پروردگار جهانيان برابر مىدانستيم. |
وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ(99) و ما را جز مجرمان گمراه نساختند. |
فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ(100) و اكنون ما را شفيعانى نيست. |
وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ(101) و ما را دوست مهربانى نيست. |
فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(102) كاش بار ديگر به دنيا باز گرديم تا از مؤمنان گرديم. |
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(103) در اين عبرتى است، و بيشترينشان ايمان نياوردند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(104) هر آينه پروردگار تو پيروزمند و مهربان است. |
كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ(105) قوم نوح پيامبران را تكذيب كردند. |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ(106) آنگاه كه برادرشان نوح به آنها گفت: آيا پروا نمىكنيد؟ |
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ(107) من براى شما پيامبرى امين هستم. |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(108) از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ(109) من از شما در برابر هدايت خود مزدى نمىطلبم. مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانيان است. |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(110) پس، از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
۞ قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ(111) گفتند: آيا به تو ايمان بياوريم و حال آنكه فرومايگان پيرو تو هستند؟ |
قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ(112) گفت: دانش من به كارهايى كه مىكنند نمىرسد. |
إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي ۖ لَوْ تَشْعُرُونَ(113) اگر مىفهميد، حسابشان تنها با پروردگار من است. |
وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ(114) و من مؤمنان را طرد نمىكنم. |
إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ(115) جز بيمدهندهاى آشكار نيستم. |
قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ(116) گفتند: اى نوح، اگر بس نكنى، سنگسار مىشوى. |
قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ(117) گفت: اى پروردگار من، قوم من مرا تكذيب مىكنند. |
فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(118) ميان من و آنها راهى برگشاى و مرا و مؤمنان همراه مرا رهايى بخش. |
فَأَنجَيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ(119) او و همراهانش را در آن كشتى انباشته، نجات داديم. |
ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ(120) و باقى را غرقه كرديم. |
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(121) هرآينه در اين عبرتى است، و بيشترينشان ايمان نياوردند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(122) هرآينه پروردگار تو پيروزمند و مهربان است. |
كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِينَ(123) قوم عاد پيامبران را تكذيب كردند. |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ(124) آنگاه كه برادرشان هود گفت: آيا پروا نمىكنيد؟ |
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ(125) من براى شما پيامبرى امين هستم. |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(126) از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ(127) من از شما در برابر هدايت خود مزدى نمىطلبم. مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانيان است. |
أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ(128) آيا بر فراز هر بلندى به بيهودگى برجى برمىآوريد؟ |
وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ(129) و بدين پندار كه همواره زندهايد كوشكهايى بنا مىكنيد؟ |
وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ(130) و چون انتقام گيريد چون جباران انتقام مىگيريد؟ |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(131) پس، از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُم بِمَا تَعْلَمُونَ(132) و بترسيد از آن خدايى كه آنچه را كه مىدانيد، به شما عطا كرده است. |
أَمَدَّكُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ(133) و به شما چارپايان و فرزندان ارزانى داشته است، |
وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ(134) و باغها و چشمهساران. |
إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ(135) من از عذاب روزى بزرگ بر شما بيمناكم. |
قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ(136) گفتند: براى ما يكسان است كه ما را اندرز دهى يا اندرز ندهى. |
إِنْ هَٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ(137) اينها جز همان دروغ و نيرنگ پيشينيان نيست. |
وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ(138) و ما عذاب نخواهيم شد. |
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(139) پس تكذيبش كردند و ما آنان را هلاك كرديم. هرآينه در اين عبرتى است، و بيشترينشان ايمان نياوردند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(140) هرآينه پروردگار تو پيروزمند و مهربان است. |
كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ(141) قوم ثمود پيامبران را تكذيب كردند. |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ(142) آنگاه كه برادرشان صالح گفت: آيا پروا نمىكنيد؟ |
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ(143) من براى شما پيامبرى امين هستم. |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(144) از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ(145) من از شما در برابر هدايت خود مزدى نمىطلبم. مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانيان است. |
أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ(146) آيا پنداريد كه شما را در اين نعمتها، ايمن رها مىكنند؟ |
فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ(147) در باغها و چشمهسارها؟ |
وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ(148) و كشتزارها و نخلها با آن شكوفههاى نرم و لطيف؟ |
وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ(149) و شادمانه در كوهها خانههايى مىتراشيد؟ |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(150) پس، از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ(151) و فرمان اين اسرافكاران را مپذيريد: |
الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ(152) اينان كه در زمين فساد مىكنند و اصلاح نمىكنند. |
قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ(153) گفتند: جز اين نيست كه تو را جادو كردهاند. |
مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِآيَةٍ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ(154) تو نيز بشرى همانند ما هستى. اگر راست مىگويى نشانهاى بياور. |
قَالَ هَٰذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(155) گفت: اين مادهشترِ من است. يك روز آب خوردن حق او باشد و يك روز حق شما. |
وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ(156) به آن آسيبى مرسانيد كه عذابِ روزى بزرگ شما را فرومىگيرد. |
فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ(157) آن را كشتند و پشيمان شدند. |
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(158) پس عذاب آنها فروگرفت. هرآينه در اين عبرتى است، و بيشترينشان ايمان نياوردند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(159) هرآينه پروردگار تو پيروزمند و مهربان است. |
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ(160) قوم لوط پيامبران را تكذيب كردند. |
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ(161) آنگاه كه برادرشان لوط گفت: آيا پروا نمىكنيد؟ |
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ(162) من براى شما پيامبرى امين هستم. |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(163) از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ(164) من از شما در برابر هدايت خود مزدى نمىطلبم. مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانيان است. |
أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ(165) چرا از ميان مردم جهان با نران مىآميزيد؟ |
وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ(166) و همسرانى را كه پروردگارتان برايتان آفريده است ترك مىگوييد؟ نه. شما مردمى متجاوز هستيد. |
قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ(167) گفتند: اى لوط، اگر بس نكنى، از شهر بيرونت مىكنيم. |
قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ(168) گفت: من با كار شما دشمنم. |
رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ(169) اى پروردگار من، مرا و كسانم را از عاقبت عملى كه مىكنند رهايى بخش. |
فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ(170) او و همه كسانش را رهانيديم. |
إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ(171) مگر پيرزنى كه خواست بماند. |
ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ(172) سپس ديگران را هلاك كرديم. |
وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا ۖ فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنذَرِينَ(173) بر آنها بارانى بارانيديم و چه بد بود باران تهديدشدگان. |
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(174) هرآينه در اين عبرتى است، و بيشترينشان ايمان نياوردند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(175) هرآينه پروردگار تو پيروزمند و مهربان است. |
كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ(176) مردم اَيكه پيامبران را تكذيب كردند. |
إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ(177) آنگاه كه شعيب به آنها گفت: آيا پروا نمىكنيد؟ |
إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ(178) من براى شما پيامبرى امين هستم. |
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ(179) از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. |
وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ(180) من از شما در برابر هدايت خود مزدى نمىطلبم. مزد من تنها بر عهده پروردگار جهانيان است. |
۞ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ(181) پيمانه را تمام بپردازيد و كمفروشى مكنيد. |
وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ(182) و با ترازوى درست وزن كنيد. |
وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ(183) به مردم كم مدهيد و بىباكانه در زمين فساد مكنيد. |
وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ(184) از آن كس كه شما و آفريدگان پيش از شما را آفريده است بترسيد. |
قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ(185) گفتند: جز اين نيست كه تو را جادو كردهاند. |
وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ(186) تو نيز بشرى همانند ما هستى و مىپنداريم كه دروغ مىگويى. |
فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ(187) اگر راست مىگويى، پارهاى از آسمان را بر سر ما انداز. |
قَالَ رَبِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ(188) گفت: پروردگار من به كارى كه مىكنيد داناتر است. |
فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ(189) پس تكذيبش كردند و در آن روز ابرى، عذاب آنان را فرو گرفت. و آن عذاب روزى بزرگ بود. |
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ(190) هرآينه در اين عبرتى است، و بيشترينشان ايمان نياوردند. |
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(191) هرآينه پروردگار تو پيروزمند و مهربان است. |
وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ(192) و اين كتاب، نازل شده از جانب پروردگار جهانيان است. |
نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ(193) آن را روحالامين نازل كرده است، |
عَلَىٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ(194) بر دل تو، تا از بيمدهندگان باشى. |
بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ(195) به زبان عربى روشن. |
وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ(196) و آن در نوشتههاى پيشينيان نيز هست. |
أَوَلَمْ يَكُن لَّهُمْ آيَةً أَن يَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِي إِسْرَائِيلَ(197) آيا اين نشانه برايشان بسنده نيست كه علماى بنىاسرائيل از آن آگاهند؟ |
وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَىٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ(198) اگر آن را بر يكى از عجمان نازل كرده بوديم، |
فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ(199) و بر ايشان مىخواندش، بدان ايمان نمىآوردند. |
كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ(200) بدينسان قرآن را در دلهاى مجرمان راه داديم. |
لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ(201) بدان ايمان نمىآورند تا عذاب دردآور را بنگرند. |
فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ(202) و آن عذاب ناگهان و بىخبر بر آنان فرود مىآيد. |
فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُونَ(203) مىگويند: آيا ما را مهلتى خواهند داد؟ |
أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ(204) آيا به عذاب ما مىشتابند؟ |
أَفَرَأَيْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ(205) ديدى كه هر چند سالها برخوردارشان ساختيم، |
ثُمَّ جَاءَهُم مَّا كَانُوا يُوعَدُونَ(206) باز هم عذابى كه به آنها وعده شده بود بر سرشان آمد، |
مَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يُمَتَّعُونَ(207) آن برخورداريها به حالشان سود نكرد؟ |
وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ(208) ما هيچ قريهاى را هلاك نكرديم جز آنكه برايشان بيمدهندگانى بودند. |
ذِكْرَىٰ وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ(209) تا پندشان دهند. زيرا ما ستمكار نيستيم. |
وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ(210) و اين قرآن را شياطين نازل نكردهاند. |
وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ(211) آنان نه درخور اين كارند و نه توان آن دارند. |
إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ(212) شياطين را از شنيدن وحى معزول داشتهاند. |
فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ(213) پس با خداى يكتا خداى ديگرى را مخوان تا مباد در شمار مستحقان عذاب درآيى. |
وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ(214) خويشاوندان نزديكت را بترسان. |
وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(215) در برابر هر يك از مؤمنان كه از تو پيروى مىكند بال فروتنى فرودآر. |
فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ(216) و اگر بر تو عصيان ورزيدند بگو: من از كارهاى شما بيزارم. |
وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ(217) و بر خداى پيروزمند مهربان توكل كن. |
الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ(218) آن كه تو را مىبيند آنگاه كه برمىخيزى. |
وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ(219) و نماز خواندنت را با ديگر نمازگزاران مىبيند. |
إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(220) هرآينه اوست شنواى دانا. |
هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ(221) آيا شما را آگاه كنم كه شياطين بر چه كسى نازل مىشوند؟ |
تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ(222) بر هر بسيار دروغگوى گنهكار نازل مىشوند. |
يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ(223) گوش فرا مىدهند و بيشترينشان دروغگويانند. |
وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ(224) و گمراهان از پى شاعران مىروند. |
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ(225) آيا نديدهاى كه شاعران در هر واديى سرگشتهاند؟ |
وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ(226) و چيزها مىگويند كه خود عمل نمىكنند؟ |
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ(227) مگر آنان كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند و خدا را فراوان ياد كردند و چون مورد ستم واقع شدند انتقام گرفتند. و ستمكاران به زودى خواهند دانست كه به چه مكانى باز مىگردند. |
Plus de sourates en Persan :
Téléchargez la sourate avec la voix des récitants du Coran les plus célèbres :
Téléchargez le fichier mp3 de la sourate Ash-Shuara : choisissez le récitateur pour écouter et télécharger la sourate Ash-Shuara complète en haute qualité.















Donnez-nous une invitation valide